پس عزا بر خود كنيم
سيد علي ميرفتاح
هرچقدر از مظلوميت امام علي(ع) بنويسم كم است. جاي آن است كه خون موج زند در دل لعل. اسمش اين است كه ما شيعه اميرالمومنينيم و حرمت چهارده معصوم را نگه ميداريم. بعيد است در جايي به اين زشتي و بيادبي نام آن بزرگان را ببرند و كف بزنند و سوت و كل بكشند. عجيب است كه علما سكوت كردهاند و هيچ نميگويند. يك روزنامه از سه كيلومتري مباحث عقيدتي رد شود صداي همه در ميآيد و تظاهرات راه مياندازند، اما به اسم مداحي و مولودي با اسم شريف مولاي متقيان «باباكرم» ميخوانند و به شكلي مبتذل قرو فر ميآيند هيچكس حرفي نميزند. يعني حتي اگر اين كارها را در عروسي دخترخاله و پسرخالهشان بكنند شرمآور است چه برسد به اينكه به اسم مولا اين كار را بكنند. واقعا براي من عجيب است كه هيچ صدايي از هيچ طرفي بلند نميشود و هيچ غيوري رگ غيرتش نميجنبد. شما برويد ببينيد اهل تسنن با چه سلام و صلواتي نام فاطمه زهرا و امام علي(ع) را ميبرند. شما ببينيد عتيق نيشابوري در تفسير سورآبادي با چه ادب و احترامي داستان تزويج فاطمه و علي را روايت ميكند. محال است اين داستان را بشنويد و گوشه چشمتانتر نشود. تازه او سنيمذهب بوده و خود را «بچه شيعه» نميناميده. آنوقت برخي از مداحان روزگار ما اين همه نام شريف را در ريتم باباكرم مينشانند و پاي خدا و پيغمبر و ملائكه را نيز به ميان ميآورد و آب هم از آب تكان نميخورد. من البته به رفتار بعضي از اين مداحان معترضم اما اعتراض اصليام متوجه علما و زعماست. تازه بعد از چهل سال صداي حاج آقاي قرائتي بلند شده كه چرا براي عاشورا شمارش معكوس درست كردهايد؟ اين شمارش معكوس مال امسال و پارسال نيست. سالهاست كه به اسم سيدالشهدا، روزها و شبهاي عزاداري را گسترش ميدهند و صداي كسي در نميآيد. سالهاست كه آهنگهاي لسآنجلسي را تنگ مراسم عزاداري ميزنند و هيچ بزرگواري اعتراض نميكند. سالهاست كه به هر مناسبتي - با ربط و بيربط- گريز به كربلا ميزنند و كسي مقابلشان نميايستد. بدتر از همه رواج خرافه و دروغ است. انگار كه يك دولت خودمختارند كه ششدانگ محرم و صفر را به نام خود سند زدهاند و هر تحريفي كه دلشان خواسته در قصه كربلا وارد كردهاند. نه فقط به اعتراضات مرحوم مطهري اعتنا نكردند بلكه صداي دلسوزان و دردمندان دين خدا را هم جدي نگرفتند. سهل است، هركس حرفي زد تكفيرش كردند و از پشت بلندگو فحشش دادند. حتي رحيم پورازغدي را هم فحش دادند... از بلندگويي كه قرار بود ذكر مصيبت اهلبيت شنيده شود، حرفهاي زشت و ناسزا زدند و در امور سياسي دخالت كردند و هركس را كه خواستند به بدترين صفات متصفش كردند. به شوخي و طعنه نميگويم اينها دولت خودمختارند و در هر كاري آزادند؛ نه، اينها واقعا آزادند و هيچكس هم جلودارشان نيست... منتها اين توهين آشكار به مولي علي واقعا دل دوستداران ايشان را به درد ميآورد و دلشان را ميشكند وقتي ميبينند كه ملت سادهدل را جمع ميكنند و عين عروسيهاي محلي براي خانداني كه در وصفشان «هلاتي» نازل شده، كل ميكشند... يادم هست چند سال پيش يك عده
- بلكه از سر خيرخواهي- دنبال اين بودند تا ولنتاين اسلامي درست كنند و سالروز چنين تزويج بااهميتي را بهانه درست كنند تا عشاق جوان، شرعي و رسمي دل بدهند و قلوه بگيرند. اين كار خدا را شكر پا نگرفت و چنين مناسبتي با چنين عادتي متقارن نشد. ولنتاين متعلق به فرهنگ مصرفي است. نظام سرمايهداري بلد است كه چطور از آب كره بگيرد و از داستان سنوالنتينو بهانهاي براي رونق بازار پيدا كند. چيزي كه ميخواهم عرض كنم اين است كه ساحت معصومين از چنين مناسبتهايي مبراست و ما حق نداريم مقام شامخ ايشان را با اين تمناهاي دنيايي آلوده كنيم. قرار بود ما از امام علي(ع) درس آزادگي و مروت و عدالت بگيريم و براي برپايي قسط و مبارزه با ظلم به آن ولي خدا تاسي بجوييم. قرار بود ما شاگرد مكتب علي(ع) و حسين(ع) باشيم و از ايشان عزت و تقوا بياموزيم. اما صرفا از اين بزرگان نامهايي پرطمطراق ساختهايم كه با مناسبت و بيمناسبت خرج ميكنيم و در امور سخيف زندگي و سياست از ايشان مايه ميگذاريم. حقيقتا در ميان شيعيان، هيچ مظلوميتي بالاتر از مظلوميت اهلبيت نيست. ما تا به حال فكر ميكرديم «ما اعظم مصيبتها» كه در وصف امام حسين(ع) ميگويند اشاره به ظلم و ستم و بيوفايي كوفيان دارد. خوب كه نگاه ميكنيم ميبينيم عمق مصيبت به همين عزاداريها و مولوديهاي ما برميگردد كه بياعتنا به مقام آنها هر كاري را جايز ميشماريم. بيجهت نبود كه مولوي خطاب به عزاداران حلب ميگفت پس عزا بر خود كنيداي خفتگان. اين جمله هنوز هم مصداق دارد و ميشود بلكه سزاوار است كه ما به خود بگيريم و بر اين نحو دينداريمان عزاداري كنيم.