• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3182 -
  • ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۷ بهمن

بررسي نقاط ضعف و قوت ترجمه در ايران در گفت‌وگو با محمد بقايي ماكان

نهضت‌هاي سياسي ريشه در ترجمه دارند

  عاطفه شمس/  ترجمه در ايران، طي دهه‌هاي مختلف فراز و فرودهاي زيادي را تجربه كرده و در سال‌هاي اخير به حوزه‌اي بحث‌برانگيز در ميان دانشگاهيان، روشنفكران و مترجمان بدل شده است. از آنجا كه ترجمه علاوه بر ايجاد سهولت در دسترسي به آثار مختلف، افق‌هاي جديدي را در باب معرفت و شناخت فراروي افراد باز مي‌كند هر روز بيش از پيش علاقه و توجه به آن گسترش مي‌يابد. سير ترجمه در ايران را در گفت‌وگويي با محمد بقايي ماكان بررسي كرديم. او معتقد است كه توجه به ترجمه گرچه نفع فراواني داشت اما اين زيان را هم داشت كه كار تاليف و تصنيف را تضعيف كرد. به اين معنا كه ذهن‌هاي پژوهشگر به جاي اينكه در پي خلق آثار باشند بيشتر به دنبال ترجمه‌ آثار خارجي رفتند كه به تدريج ايستايي و عدم پويايي در طريق فعاليت‌هاي    فرهنگي   را   باعث  شد.  

 تمايل به ترجمه در ايران از چه زماني به وجود آمد؟

قديمي‌ترين نشانه‌اي كه از ترجمه در تاريخ فرهنگي كشور وجود دارد به آثاري مربوط مي‌شود كه توسط معتزليان صورت گرفت. به اين ترتيب كه آنان براي حفظ تاليفاتي كه به زبان پهلوي وجود داشته است آنها را با وجود وحشتي كه از حكومت عباسيان بر سرزمين ايران سايه انداخته بود به دست آورده و به زبان فارسي دري برمي‌گرداندند كه شرح تفصيلي آن در كتاب‌هاي تاريخي ذكر شده است. برخي اطلاعات تاريخي و اجتماعي پيش از اسلام و انديشه‌هاي برآمده از سرزمين ايران نيز به همين ترتيب حفظ شد، چراكه مورد استفاده چهره‌هاي متفكر مانند شيخ شهاب‌الدين سهروردي قرار گرفت كه بر اساس اطلاعات و آگاهي‌هاي به دست آمده از اين ترجمه‌ها توانست يك دستگاه فلسفي مستقل زير عنوان حكمت خسرواني پديد آورد. همچنين ترجمه همين آثار بعدها مورد استفاده مورخان و شاعران قرار گرفت و دستمايه‌اي براي آنان شد تا آثاري پديد آورند كه مبناي آن بر همين ترجمه‌ها قرار داشت. براي مثال وقتي جرير طبري تاريخ خود را مي‌نگارد يا بسياري از مورخان مانند ميرخان كه مدعي هستند تاريخ آنان از آدم آغاز شده و تا زمان آنها ادامه مي‌يابد در واقع از همين آثار ترجمه شده استفاده مي‌كنند. بعدها نيز در دوره‌اي كه اسلام در ايران حاكميت پيدا مي‌كند بسياري از اين آثار كه به زبان دري ترجمه شده بودند به عربي تبديل مي‌شوند، مانند «كليله و دمنه» ابن مقفع كه اهل نظر را عقيده بر اين است كه اين ترجمه به لحاظ فصاحت و بلاغت، پس از قرآن كريم از اعتبار بسيار برخوردار است. ترجمه در ايران گرچه گاهي تند و گاهي كند پيش رفته اما هرگز متوقف نشده است. به طوري كه برخي آثار فيلسوفان يوناني به وسيله ايرانيان به زبان عربي برگردانده شده است و كساني مانند فارابي و پورسينا از اين ترجمه‌ها سود مي‌برند . از همين ترجمه‌هاست كه مي‌بينيم شاعران قرن پنجم به بعد در مخالفت يا موافقت با فلسفه يوناني نظراتي را اظهار مي‌كنند. ترجمه آثار فلسفي همچنان در ايران ادامه پيدا كرد اما جوشش و بالندگي اين فن در دوره معاصر از تاسيس مدرسه دارالفنون آغاز مي‌شود. از مترجمان معروف اين دوره ميرزاملكم خان است كه بسياري از آثار را براي استفاده دانش‌آموزان دارالفنون ترجمه   مي‌كند.

 ترجمه به شكل امروزي آن نخستين‌بار چگونه و توسط چه كسي در كشور آغاز مي‌شود؟

ترجمه به معناي امروزي آن‌كه در قالب يك كتاب عرضه شود اول بار در سال 1279 ه. ق يعني در قرن 13 روي «گفتار در روش درست راه بردن عقل و جست‌وجوي حقيقت در علوم» دكارت و توسط يك يهودي به نام موسايي همداني معروف به ملا لاله زار در زمان
ناصرالدين شاه تحت عنوان «حكمت ناصريه» صورت گرفت. مدتي پس از انتشار اين كتاب شخص ديگري به نام شيخ محمود كرماني ملقب به افضل‌الملك همين كتاب را تحت عنوان «نطق» از تركي به فارسي برگرداند و همراه با آن فلسفه دكارت را نيز به قلم خود بر اين ترجمه اضافه كرد. اين همان كتابي است كه مرحوم محمدعلي فروغي تحت عنوان «گفتار در روش» ترجمه مي‌كند و همراه با كتاب معروف خود «سير حكمت در اروپا» به چاپ مي‌رساند. بعد از اين ترجمه است كه به تدريج صنعت ترجمه در ايران قوت مي‌گيرد و از اوايل دوره پهلوي كساني كه با هزينه‌هاي دولتي به اروپا رفته و برگشته بودند دست به ترجمه در زمينه‌هاي مختلف ادبي، علمي و فلسفي مي‌زنند كه ابتدا با چاپ سنگي وارد بازار نشر مي‌شود. نمايشنامه‌هاي مولير نيز ترجمه مي‌شوند. كتاب «سرگذشت حاجي باباي اصفهاني» موريه كه توسط ميرزا حبيب ترجمه مي‌شود به قدري اصيل و با مهارت است كه در واقع آن را نخستين رمان ايراني قلمداد مي‌كنند. سپس در زمان پهلوي دوم كار ترجمه بسيار اوج مي‌گيرد و از آنجا كه تعداد درس‌خواندگان خارج از كشور چشمگير است توجه به ترجمه نيز زياد شده و
به خصوص با پديد آمدن مدارس عالي و دانشگاه‌هاي متعدد نياز به منابع علمي و ادبي ديگر كشورها بسيار شديد مي‌شود. به همين جهت  ترجمه   اهميت  خاصي  پيدا مي‌كند.

 اين توجه به ترجمه چه مزايا و چه معايبي را به همراه داشت؟

اين توجه گرچه نفع فراواني داشت اما اين زيان را هم داشت كه كار تاليف و تصنيف را تضعيف كرد. به اين معنا كه ذهن‌هاي پژوهشگر به جاي اينكه در پي خلق آثار باشند بيشتر به دنبال ترجمه‌ آثار خارجي رفتند كه اين در واقع يك ايستايي و عدم پويايي در طريق فعاليت‌هاي فرهنگي بود. اما از دهه 60 به اين سو، ترجمه حالت انفجاري پيدا كرد
به طوري كه تعداد مترجمان نوخاسته و نورسته چندان زياد شد كه كار مترجمان اصيل و واقعي را خدشه‌دار كرد و از آنجا كه رشته‌هاي ترجمه در دانشكده‌هاي مختلف ايجاد شد و دانشجويان زيادي در خارج از كشور تحصيل كرده و بازگشته بودند به گمان اينكه چون يك زبان خارجي را مي‌دانند و مي‌توانند، دست به چنين كار خطيري زدند. به همين دليل آثار بسيار ارزنده زبان‌هاي ديگر را به بدترين صورت ترجمه كردند كه لطمه شديدي نه‌تنها به آثار بلكه به زبان فارسي وارد شد. از اين رو اهل مطالعه نسبت به آثار ترجمه شده نگاهي ترديدآميز پيدا كردند و از آنجا كه چهره‌هاي معروف در حوزه ترجمه مثل محمد قاضي، ابراهيم يونسي، شاهرخ مسكوب، نجف دريابندري و احمد آرام يا چهره در نقاب خاك كشيده‌اند يا به دليل كهولت و بيماري از فعاليت بازايستادند و شب‌پره‌ها با كنار هم گذاشتن چند كتاب لغت گمان كردند كه مترجم هستند بي‌آنكه زبان فارسي يعني زبان مقصد را به درستي بدانند اعتبار ترجمه در ايران به‌شدت تنزل يافت و امروز به جرات مي‌توان گفت كه كمتر كتاب ترجمه شده‌اي است كه بتوان به آن اعتماد كرد كه دقيقا برابر با متن اصلي باشد و كار حتي به جايي كشيده شده كه برخي مترجمان براي اينكه بتوانند از پاسگاه مميزي عبور كنند مطالبي از خود بر كتاب مي‌افزايند يا حتي از كتاب حذف مي‌كنند و اين لطمه بزرگي است كه به صنعت ترجمه كه زماني در ايران بسيار شكوفا و بالنده شده بود خورده است. علت اصلي هم در اين است كه دستگاه‌هاي كلان فرهنگي توجه لازم در اين خصوص به خرج نمي‌دهند و به هر آنچه به نام ترجمه به دست‌شان مي‌رسد اجازه نشر مي‌دهند.

 مساله‌اي كه در رابطه با ترجمه وجود دارد تبعيت نكردن سير ترجمه در ايران از منطق تاريخ تاليف آثار است، آيا اين تاخير را مي‌توان يك نقيصه به شمار آورد؟

ما در كار ترجمه با مشكلات زيادي رو به رو هستيم كه همه آنها ريشه در عدم مديريت فرهنگي دارد. به اين معنا كه در وهله اول سازماني به نام بانك ترجمه در ايران وجود ندارد و مترجمان نمي‌دانند چه كتاب‌هايي تاكنون ترجمه شده است، به همين علت گاه كتاب‌هايي تكراري ترجمه مي‌شوند. البته تا اينجاي قضيه اشكالي وجود ندارد زيرا هر مترجمي سبك و سياق خاص خود را دارد كه شايد براي برخي خوانندگان قابل قبول باشد و قلم يك مترجم را نسبت به قلم مترجم ديگري ترجيح دهند. اما اشكال اساسي در اين است كه بسياري از كتاب‌ها در دهه‌هاي گذشته، به دليل عدم تعاملات فرهنگي، مسائل اقتصادي يا به سبب تحريم‌ها يا بنا به هر علت ديگر به ايران نرسيده است. آگوستين قديس كتابي تحت عنوان «اعترافات» دارد كه هزار سال پس از تاليف در ايران ترجمه شد يا آنه ماري شيمل
شرق شناس معروف آلماني كتابي با عنوان «بال جبرئيل» نوشته است كه به تجزيه و تحليل زندگي و آثار علامه اقبال لاهوري مي‌پردازد. نزديك به 60سال از تاليف اين كتاب مي‌گذرد اما هنوز به فارسي ترجمه نشده است. چراكه در دستگاه فرهنگي دلسوزي وجود ندارد كه مترجم يا مترجماني را وادارد تا اين كتاب را به درستي ترجمه كنند. بسياري از مترجمان ترجيح مي‌دهند سراغ كتاب‌هايي بروند كه بازار خوبي داشته و پرزحمت و وقت‌گير نباشند. براي مثال بسياري از كتاب‌هايي كه ارزشمند هستند اما ترجمه نمي‌شوند به اين دليل است كه مترجم به واقعيت‌هاي زندگي خود در زمان‌هايي كه براي آب و نان بايد تلاش فراوان كرد نگاه مي‌كند و در نتيجه وقتي مي‌بيند متن كتابي آنچنان سنگين و وقت‌گير است كه براي ترجمه يك صفحه آن بايد سه روز وقت بگذارد با خود مي‌انديشد كه ترجمه صدها صفحه از چنين كتابي با عقل سليم سازگار نيست، از اين رو است كه بسياري از آثار ارزنده ترجمه نمي‌شود. براي مثال در پيش از سال 57، مجموعه «تاريخ تمدن» ويل دورانت اول بار توسط انتشارات اقبال و به وسيله چند مترجم منتشر شد و سپس ناشر علمي و فرهنگي ديگري اين كتاب را تجديد چاپ كرد زيرا در آن زمان مترجمان از نظر مالي تامين بودند و موسساتي كه مي‌پذيرفتند اين آثار ترجمه شوند روغن به چراغ مترجمان مي‌ريختند. اما اكنون و بعد از انقلاب، موسسه علمي- فرهنگي كه دولتي هم هست هنوز به دنبال مترجم يا مترجماني مي‌گردد كه بعد از گذشت چندين دهه و پس از انتشار 10جلد از مجموعه «تاريخ فلسفه» كاپل استون، بقيه آن را نيز ترجمه كنند اما هيچ مترجمي حاضر به قبول چنين پيشنهادي نيست. طبيعي است كه هيچ مترجمي با حق‌التاليف مرسوم چنين كاري را نمي‌پذيرد و ترجيح مي‌دهد آثار آسان‌تر و روان‌تري را براي ترجمه انتخاب كند زيرا به قول سنايي وقتي اندوه چاشت هست هيچ ذهني را توان درست انديشيدن نيست.

 تاثير اين امر بر تحولات كشور چگونه مي‌تواند باشد؟ آيا اين امر مي‌تواند تحولات سياسي- اجتماعي كشور  را  به تعويق  بيندازد؟

در دنياي امروز كه عصر ارتباطات ناميده شده است و آدميان در هر لحظه‌اي كه بخواهند مي‌توانند از دورترين نقاط جهان باهم ارتباط برقرار كنند، طبيعي است كه ترجمه آثاري كه جديد باشد مي‌تواند در تقويت اين ارتباطات موثر باشد. آثاري كه از طريق وسايل ارتباطي به خصوص اينترنت نشر مي‌يابد براي بسياري از كساني كه در پي كسب دانش و آگاهي‌هاي نوين هستند مي‌تواند منبعي بسيار مهم به شمار‌ آيد. اما تجربه و گذشت زمان ثابت كرده است كه اطلاعات كسب شده از طريق وسايل الكترونيكي نتوانسته آن تاثيري را داشته باشد كه كتاب بر افراد، اهل دانش و اهل مطالعه به وجود مي‌آورد. دريافت اطلاعات از طريق ترجمه و تامل بر آنها از هر دو طريقي كه ذكر شد مي‌تواند در تحولات اجتماعي تاثير فراوان داشته باشد. امروزه بسياري از رويدادهايي كه در جهان مي‌بينيم مشابهت‌هاي بسيار با يكديگر دارند و گاه حتي رفتارها و كنش‌هايي را در جوامع مختلف كه بسيار از يكديگر دور هستند مي‌بينيم كه كاملا پيداست تحت تاثير وسايل ارتباطي است. در تاريخ سياسي كشورها بسياري از نهضت‌ها تحت تاثير ترجمه بوده است. براي مثال نهضت مشروطه در ايران به اندازه قابل توجهي متاثر از آثار ترجمه شده افكار و انديشه‌هايي بوده است كه در فرانسه شكل گرفت كه اين ترجمه‌ها مانند ترجمه «روح القوانين» مونتسكيو توسط علي اكبر دهخدا، طبيعتا در ايجاد فضاي تازه و نگرش‌هاي تازه براي منورالفكرها يا روشنفكران آن زمان دريچه دلپذيري براي انديشيدن به فضاي آزاد و همچنين ديگر ارزش‌هاي انساني كه در مجموع تحت عنوان حقوق مدني مطرح مي‌شود وجود داشته است كه طبيعتا از طريق انسان‌هاي فرهيخته كه اهل مطالعه بوده‌اند و آثار ترجمه شده‌اي را از اين دست مورد مطالعه قرار داده‌اند، مانند سنگي كه در بركه‌اي مي‌افتد امواج آن تا كرانه‌هاي بركه كه عوام بوده‌اند سرايت كرده و معني و مفهوم آزادي‌هاي مشروع را براي آنها شرح داده است كه در نهايت منجر به نهضت عظيمي مانند مشروطيت در ايران شد. امروزه نيز مي‌توان گفت كه از طريق ترجمه بسياري از تاثيرات فرهنگي در كشورهاي مختلف پديد آمد. براي مثال ترجمه رمان‌هاي روسي در ايران چهره‌هايي را پديد آورده كه مي‌توان آنها را با نويسندگان بزرگ رمان مقايسه كرد و همچنين رمان‌هاي فرانسوي در ايران سبب شد كه برخي رمان‌نويسان و داستان‌نويسان ايراني به بالزاك ايراني يا تولستوي ايراني معروف شوند و همچنين در حوزه‌هاي علمي اين تاثير وجود داشته به طوري كه امروزه در زمينه‌هاي پزشكي و همچنين ديگر علوم بسياري از اصطلاحات حتي غيرقابل ترجمه هستند و اين مجموعه نشان‌دهنده آن است كه جهان ما جهان تاملات فرهنگي است كه ترجمه در واقع مانند رشته‌هاي به هم پيوسته سبب تقويت و شكل‌گيري فرهنگ‌ها، ايده‌ها و انديشه‌هاي جديد در ديگر جوامع مي‌شود و هر جامعه‌اي به ميزاني كه فرهنگ توليد مي‌كند و انديشه‌هاي نو مي‌سازد به همان نسبت هم از ديگر جوامع از طريق ترجمه، آگاهي‌ها، ارزش‌ها و فرهنگ‌هاي تازه‌اي كسب   مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون