ديپلماسي فعال و معقول
علي شكوهي
روزنامهنگار
سفر دكتر روحاني به نيويورك و سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل از منظر گوناگوني قابل تامل است. طبعا در شرايطي كه امريكا و ترامپ سعي در معرفي جمهوري اسلامي به عنوان يك تهديد جهاني داشتند، مواضع رييسجمهوري و وزير امور خارجه ايران از جهات گوناگون توانست موثر واقع شود و تصوير واقعي جمهوري اسلامي را براي سياستمداران و رسانهها و افكار عمومي مردم جهان به خصوص مردم كشورهاي غربي نشان دهد. درباره سفر رييسجمهوري به نيويورك و فعاليتهاي صورت گرفته از سوي هيات ايراني نكاتي را بايد مورد توجه قرار داد.
۱- در دنيا، دولتهاي بزرگ و كوچكي هستند كه منافع ما را تهديد ميكنند و ما هم خواستهها و مطالباتي داريم كه آنان حاضر به پذيرش آن نيستند. دشمني و خصومت به همين سادگي شروع ميشود. آنها حكومت ما را وابسته به خود ميخواهند و ما استقلال همهجانبه را مطلوب ميدانيم. آنها نفت ما را ميخواستند و ما با ملي كردن نفت، از آنان خلع يد كرديم. آنها از ديكتاتور كشورمان دفاع ميكردند تا منافع خود را پاس بدارند و ما خواستار آزادي و رهايي از سلطه استبداد بوديم كه منجر به تهديد منافع آنان ميشد.اي كاش اين خصومتها نبود ولي ظاهرا چارهاي نيست. اگر دولتي در آن سوي دنيا، منافع خود را در درون مرز ملي ما تعريف ميكند و حتي نوع نظام سياسي كشورمان را ميخواهد تعيين كند، معلوم است كه ما با آن دولت دشمن خواهيم بود.
۲- امريكا در جهان معاصر نشان داد كه تنها كشوري است كه براي سلطه بر جهان، هم عزم روشني دارد و هم توان نظامي و اقتصادي آن را و به همين دليل، منافع اين كشور در تعارض با بسياري از دولتها ازجمله جمهوري اسلامي قرار ميگيرد. اين كشور قادر به بسيج توان نظامي و اقتصادي و سياسي و رسانهاي خود و متحدانش در مقابل همه دولتهايي است كه حساب خود را از نظام سلطه جدا كرده و بر طبل استقلال و هويت ملي و اعتقادي خود ميكوبند. با شكست كمونيسم و شوروي و در خلأ رقيب، امريكا از نظر ايدئولوژيك خود را در مقابل اسلام انقلابي و از نظر سياسي در تعارض با جمهوري اسلامي تعريف كرده است. اين موقعيت، هم فرصتهايي را براي جمهوري اسلامي پديد آورده است و هم تهديداتي را موجب شده است.
۳- هنر ديپلماسي معقول اين است كه بتواند در اين شرايط از موجوديت نظام اسلامي دفاع و فرصت عملي شدن تهديدات دشمن را سلب كند و براي تثبيت موقعيت و تامين منافع ملي نظام، فضاي باز و فراخي را پديد آورد. ديپلماسي ممكن است منبع مستقل قدرت تلقي نشود اما در كنار ديگر منابع قدرت ملي، حتما عنصري تعيينكننده است. با ديپلماسي معقول، ميتوان هزينه دشمني با ايران را در جهان افزايش داد تا هر كشور كوچك و بزرگي نتواند به آساني با ما دشمني كند. ميتوان از ايجاد يكدستي در ميان دوستان امريكا و تفاهم عليه ايران، جلوگيري كرد تا منفذي براي زيستن ما پديد آيد. ميتوان افكار عمومي غرب را متاثر كرد تا دست سياستمداران امريكايي بسته شود و انجام هر كار غلط و غيرانساني دولتمردان با حمايت افكار عمومي اين كشور همراهي نشود. ميتوان از موقعيت نهادهاي جهاني به گونهاي بهره گرفت كه محدوديت امريكا و متحدانش بيشتر شود. ميتوان با ايجاد اختلاف ميان ابرقدرتها و نيز ميان اروپا و امريكا و حتي ميان امريكا با برخي از متحدان منطقهاي، سياست خصمانه امريكا عليه ايران را منزوي كرد. ديپلماسي خواه ابزار قدرت باشد و خواه منبع قدرت تلقي شود، در مواردي مهمترين عاملي است كه ميتواند از پس مشكلات جهاني كشور بر آيد و آينده روشن و به دور از جنگ و خونريزي و خشونت را براي مردم به ارمغان آورد. البته مشروط به آنكه دست دستگاه ديپلماسي كشور را با مسائل جزيي و كماهميت نبنديم و به خاطر اختلاف نظر سياسي در درون، پشت ديپلماتهاي كشورمان را در بيرون خالي نكنيم.
۴- برجام نمونه موفق استفاده از ديپلماسي فعال براي محدود كردن اقدامات دشمن و كسب موقعيت برتر در نزد دولتهاست. جمهوري اسلامي در اين مذاكرات از مواضع محوري خود عقب ننشست و ازجمله توانست موقعيت خود را به عنوان يك كشور هستهاي تثبيت كند و سازمانهاي جهاني را وادارد كه ايران هستهاي را به رسميت بشناسد. ايران توانست با تكيه بر ديپلماسي ايران را از بندهاي قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل نجات دهد كه بر دست و پاي اقتصاد و سياست كشور بسته بودند. اين از نادرترين اتفاقاتي است كه به دست ديپلماتهاي ما محقق شد و بدون وقوع جنگ توانستيم خود را از اتهام تهديد صلح و امنيت جهاني بودن برهانيم و به دنيا نشان بدهيم كه ايران به هيچوجه خواستار توليد سلاح اتمي نيست...
و حاضر است همه نوع نظارت را در اين زمينه بپذيرد مشروط به اينكه دنيا هم حق ايران را در زمينه استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي به رسميت بشناسد. ايران توانست قطعنامههاي تحريم را لغو كند و رابطه ايران با تمام جهان را به صورت عادي درآورد. اين همه با وجود كارشكني دشمن اصلي يعني امريكا صورت گرفت و معلوم شد كه اگر بتوانيم حرف درست بزنيم و به شيوه درست از اين حرفها دفاع كنيم، قادر به همراه كردن دولتها و مجامع جهاني و افكار عمومي دنيا با خودمان خواهيم شد.
۵- امريكا در جريان مذاكرات مجبور به همراهي با فضايي شد كه جمهوري اسلامي در ايجاد آن نقش جدي داشت. دولت جديد امريكا معتقد است كه اين بدترين توافقي است كه امريكا در آن وارد شد. ترامپ در اين مقطع سعي در بياعتبار كردن برجام دارد و ايران در مسير تثبيت آن حركت ميكند. اظهارات مقامات اروپايي در دفاع از برجام نشان داد كه ديپلماسي فعال ايران در هدف خود از ديپلماسي امريكايي موفقتر بوده است.