پرچمي براي بحران و درگيري و اختلاف
محمد كاظمي
نماينده مجلس
همهپرسي يكجانبه در اقليم كردستان عراق براي اعلام استقلال اين استان از كشور متبوع خود كه هم از نظر حقوق بينالملل و هم از نظر قوانين عراق خصوصا قانون اساسي اين كشور مردود است موضوع سادهاي نيست كه بتوان از كنار آن عبور كرد. اين اقدام سياسي كه جز اسراييل هيچ كشوري با آن به موافقت برنخاسته است قطعا داراي پيامدهاي گسترده منطقهاي و تاريخي منفي خواهد بود و خشت كج اوليهاي است كه امتدادش انواع بحرانها و هزينهسازيها براي دولتها و ملتهاي منطقه را در بر خواهد داشت. اگر در خاورميانهاي با اين همه درگيري و اختلاف و چالشهاي فعال و غيرفعال بنا باشد هر حزب و گروهي پرچم جدايي برافرازد و مردم اطراف خود را براي تفرقه و استقلال تحريك كند، سنگ روي سنگ بند نخواهد شد و شايد تا ابد بايد تقسيم شويم و براي هر تقسيمشدني هزينههاي سنگين مالي و جاني و مادي و معنوي بپردازيم. كاملا روشن است كه طرح موضوع اهداف مشكوكي در بر دارد كه دم خروس آن آشكار است. آنها كه اسراييل را بنا نهادند استراتژيستهاي تاريخدان بودند و خوب ميدانستند كه با ايجاد اين كشور، منطقه غرب آسيا روي آرامش به خود نخواهد ديد و اكنون هم پشت صحنه همهپرسي استقلال كردستان عراق خدا ميداند كه براي منطقه چه نقشههايي كشيدهاند و اگر با آن ساده انديشانه برخورد كنيم نقدا بحرانها و هزينههاي سنگين را به جان خريدهايم. ايران به عنوان كشور مادر منطقه كه پارههاي تنش طي قرون معاصر به جفا از او جدا شدهاند بيش از ديگران ستم جداييها را تحمل كرده است و خوب ميداند كه ايجاد مرزهاي جديد چگونه انرژيها و ظرفيتها و همدليها و ثبات و تعادل را ضايع ميكند و اتفاقا خود ملتهاي جداشونده بيش از هر ملت ديگري آسيب خواهند ديد. موضوع دستكاري مرزهاي شناخته شده بينالمللي آن هم با اميال حزبي و سياسي و قدرتطلبانه فاقدوجاهت قانوني و...
تاريخي و اجتماعي است چراكه براي تحصيل آن نهتنها بايد رضايت دولت و ملت مخاطب تامين شود كه ديگر ملتهاي همجوار و تاثيرپذير هم بر آن رضايت دهند. تالي فاسد چنين ارادهاي چنان گسترده و آسيبساز است كه اجماع پيرامون آن چيزي نزديك محال خواهد بود. اگر قرار بر چهارديواري و اختياري باشد ايران هم از هماكنون به درستي اعلام كرده است كه در صورت اعلام استقلال كردستان عراق، مرزهاي خود را به روي اقليم خواهد بست و مسلما عوارض منفي ناشي از آن براي مردم دوسوي مرز بر عهده دولت اقليم خواهد بود.اما نكته بسيار مهم آن است كه حتي اگر همهپرسي اعلام استقلال در شرايط عادي داراي كمترين وجوه حقانيت بود در شرايط حساس و پر از تنش و اختلاف و درگيري منطقه جز يك فرصتطلبي آشكار و بيمسووليتي در قبال امنيت منطقه نيست و همين نشان ميدهد كه موضوع تا چه حد فاقد صحت و درستي است. متاسفانه در داخل كشورمان هستند كساني كه با پز روشنفكري نام اين جداييطلبي را حق تعيين حاكميت توسط ملتها ميگذارند بدون اينكه پاسخ روشني به اشكالات حقوقي و قانوني آن داشته باشند. اين بيمسووليتي محض در قبال پذيرفتن عوارض گسترده افراشته شدن پرچم جدايي و تنازع و اختلاف و مسري شدن آن ديگر ادعاهاي آنان را زير سوال ميبرد؛ نكند اين مدافعان در ديگر ادعاهاي خود همين گونه در قبال جان انسانها و امنيتشان نامسوول هستند و فقط ادعاهاي پرطمطراق را با خود يدك ميكشند!؟ در زماني كه معركه گرداني جهنمي داعش روبه زوال است ناگهان باز هم بساط ديگري براي بحرانسازي پهن ميشود كه اگر به مقصود برسد چه بسا تبعات آن گستردهتر و درازمدتتر باشد. همين جا روشن ميشود كه چه بسا طراحان اصلي ماجرا بيش از آنكه طالب حق تعيين سرنوشت قومي و مردمي باشند در پي مشغول كردن قدرتهاي منطقه و هزينهسازي و در جا زدن ملتهاي خاورميانه هستند. دوران ترك تازي داعش دوران طلايي براي اسراييل بود و اساسا هر موضوعي كه ملتها و دولتهاي مسلمان غرب آسيا را مشغول يكديگر كند منافع و لذتش را اسراييل خواهد برد و جالب آنكه دولت عنود اين كشور از بيان علني اين معنا هم استنكاف نميكند. به نظر ميرسد اصل موضوع روشنتر از آن است كه انسانهاي دلسوز و آگاه پيرامونش تشكيك كنند، لذا هر كس توان و قلم و تريبوني دارد و دلش در گرو ثبات و تعادل و امنيت ورفاه مردم زجر كشيده منطقه خصوصا كردهاي عزيز دوسوي مرز ميسوزد و نميخواهد كه باب دعواي خانمانسوز و بيمورد ديگري باز شود نبايد سكوت كند. همين جا از همكاران محترم خود در مجلس شوراي اسلامي ميخواهم كه در موضوع ورود كنند و به ميزان تواني كه دارند در اقدام فوري درنگ نكنند: سرچشمه شايد گرفتن به بيل/چو پرشد نشايد گرفتن به پيل.