دنياي اين روزهاي احمد نادعليان
تقسيم هنر در امتداد نوار ساحلي خليجفارس
صدف فاطمي
ده روز آخر مرداد و تمام شهريور را سفر كرده؛ سفر چهل روزهاي كه از فرانسه شروع شده و بعد از اقامت در پرتغال، مراكش، اسپانيا، تونس، سوييس و ايتاليا، نقطه پايانش را در يونان گذاشته. ميخواسته بداند كه چطور ميشود گردشگري، هنر، طبيعت و مسائل زنان را در يك نقطه جمع كرد. حالا با كولهباري از آموختههاي اين سفر، بار و بنديلش را بسته و به سمت خليجفارس ميرود. در جاده يزد به او ميرسم و قرار ميشود بعد از رسيدن به يزد، از دغدغههاي اين روزهايش بگويد؛ دغدغههاي هنرمندي به نام احمد نادعليان كه سالهاي سال با پروژههاي محيطي خود، شخصيتي متفاوت از يك هنرمند و مسائل اجتماعي را به تصوير كشيده. قرار است از يزد، به جزيره قشم و بعد از آن به هرمز برود تا هر آنچه در طول آن سفر برونمرزي توشه راهش كرده، در جزيرههاي ريز و درشت اطراف خليجفارس به نتيجه برساند. ميگويد: «اين روزها روي جزيرههاي خليجفارس و مخصوصا هرمز و قشم وقت بيشتري گذاشتهام. شش ماهي را مرخصي بدون حقوق هستم تا بتوانم به طور كامل در هرمز باشم و پروژهام را نهايي كنم». پروژههاي نادعليان هميشه ديده ميشوند و سروصدا ميكنند. اين پروژه را هم مانند پروژههاي قبلياش ميداند اما با يك تفاوت مهم؛ اينبار حجم پروژهاي كه يازده سال از زندگياش را وقف آن كرده، وسيعتر است: « نتايجي كه در طول سفر 40 روزهام به دست آوردم، دستيابي به چهار يا پنج فناوري جديد به شكل تلفيقي و تركيبي و مناسب جوامع روستايي است. در ميانه سفر مرحله ذهنياش شكل گرفت. بعد از آن نمونهسازي شد و حالا هم شاگردانم در روستاها مراحل مقدماتي را پشت سر گذاشتند و از فردا توليد كارشان را كليد ميزنند».
نادعليان هميشه به دنبال خلق كارهاي تازه است؛ نمونهاش پروژه «كوچكرو» كه سال گذشته با هدف پايداري، جلوگيري از تخريب و همچنين معرفي و شناخت فرهنگ بومي از كره جنوبي آغاز شد و به هند و آفريقاي جنوبي رسيد و دست آخر به ايران تمام شد: «اين پروژه از بقيه عظيمتر است. پروژهاي كه اميدوارم با اجراي آن بتوانم هنر و فضاي روشنفكري را به جوامع محلي بكشانم. بايد به صورت كاربردي گفت كه هنر و فضاي روشنفكري فقط مختص فضاي محدودي كه مجموعهدارها در نگارخانهها پياده ميكنند و افراد متشخص در جغرافياي محدودي به آن ميپردازند نيست، بلكه ميتواند براي جوامع كوچكتر هم حكم يك محركه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي را داشته باشد».
دغدغه نادعليان اما به همينجا ختم نميشود و او نگرانيهاي ديگري هم از وضعيت اقتصادي خليجفارس دارد؛ چيزي كه در توصيفش از عبارت «گردش مالي هنر در آنسوي آبهاي خليجفارس» ياد ميكند و ميگويد: « همواره به اين فكر ميكنم كه در جزيره قشم كه از نظر اقتصادي منطقه آزاد است، چند گالري وجود دارد، خريد و فروش آثار هنري چه بازاري دارد... تقريبا ميتوان گفت اوضاع طوري است كه بهتر است آن را توصيف نكنيم». اقامت احمد نادعليان در جزيره هرمز براي به سرانجام رساندن پروژهاش، تا اواخر فروردين ادامه دارد و آنطور كه ميگويد ممكن است ماهي يك بار براي پاياننامه دانشجويان به تهران بيايد يا براي سخنرانيهاي از پيش تعيين شده در شهرهاي مختلف، سفرهاي كوتاهي برود. اما تا بهار امسال، همهچيز در نوار ساحلي خيلجفارس امتداد دارد و اين دغدغه هنرمندي است كه ميخواهد هنر را با مردم ساحلنشين جنوبي قسمت كند.