رفتار انسان
برآيند گذشته اوست
محمدعلي نجفي توانا*
ارزيابي و آسيبشناسي كنشها و واكنشهاي انسان صرفا با تكيه بر رفتار بيروني، عمل علمي و تخصصي و منطقي نيست. انسان موجود پيچيدهاي است و رفتار انسان، فعل و انفعالات ذهني اوست كه ارتباط مستقيم با سن، جنس، وضعيت فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي و در يك كلام شخصيت او دارد كه مربوط به گذشته است. تشخيص اينكه يك رفتار متعادل و متعارف است يا غيرعادي و غيرمتعادل، در چارچوب يك معيار ثابت ممكن نيست چرا كه فرهنگ، سنن و شيوه تربيت خانوادهها با يكديگر متفاوت است و برهمين اساس، ارزشها و ضدارزشهاي انساني نيز تغيير ميكند. اما مسلما رفتار انسان، كنشها و واكنشهاي او، چه مثبت يا منفي، برآيند زندگي گذشته او و موقعيتهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اوست. اما غير از اين قاعده و اصل قطعي و علمي، كه رابطه سببيت بين شرايط فردي و اجتماعي با رفتار شخص است، زندگي امروزي انسان را در معرض عوارض و شرايط متفاوتي قرار ميدهد كه ميتواند آن رابطه سببيت را تغيير دهد يا اسباب را تقويت يا تضعيف كند. به طور نمونه آلودگي هوا و صدا به عنوان يك عامل ميتواند موجب تحريك رفتار آدمي شود و در نتيجه واكنشهاي انساني را سرعت ببخشد يا از حالت تعادل خارج كند. نمونه آن درگيريهاي خياباني است كه به آنها ضرب و جرح تعرضآميز و جرايم جسمي تعرضآميز گفته ميشود. ناگهان يك تعرض به حق، اعتراض طرف مقابل، افزايش خشونت كلامي، خشونت فيزيكي و نهايتا قتل يا ضرب و جرح. اين رفتار نتيجه شرايط مربوط به آلودگي هوا و صدا و ترافيك در شهرهاي بزرگ است. در اين ميان به ويژه در چند دهه اخير، عاملي به نام مواد مخدر و مشروبات الكلي قابليت تحريكپذيري در ميان افراد به ويژه جوانان را افزايش داده است. در قتلهاي خانوادگي، مرد بر مرد، زن بر زن و اعضاي خانواده را به قتل ميرساند. در ميان دو دوست بعد از صرف مشروبات الكلي يا مواد مخدر درگيري ايجاد ميشود چرا كه قدرت فهم، درك و اصولا معرفتشناسي اشخاص تغيير ميكند. قدرت ارزيابي انسانها و مقاومت انسانها در مقابل خشونت كلامي متفاوت ميشود. البته در گذشته هم اثر صرف مشروبات الكلي و مواد مخدر چنين واكنشهايي به همراه داشت اما با توجه به اينكه مردم عمدتا در بيرون اين مشروبات را صرف ميكردند يا مواد مخدر در حد مواد مخدر سنتي بود، نوعي كنترل اجتماعي بر رفتارهاي افراد و جوانان به وجود ميآمد. هر چند گاهي بدمستيها و نشئگيها و خماريها خود اسباب جرايمي بود كه البته در حد اشباع بود و فوق اشباع و غيرعادي ديده نميشد. در سالهاي اخير هم مشروبات الكلي تقلبي شدند و هم مواد مخدر از سنتي به صنعتي تغيير كردند و اثر آنها به ويژه شيشه يا هرويين و قرصهاي اكس و غيره به حدي قوي است كه قدرت مديريت برخورد و خودكنترلي را از اشخاص ميگيرد. در نتيجه انسانها به ويژه جوانان بعد از مصرف آن به جاي اينكه بر رفتار خود مديريت كنند، تحت تاثير مواد مديريت ميشوند. در اين مرحله و در اوج نشئگي و اوج اثرپذيري، با بالا رفتن ضربان قلب، نبض، فشارخون و ايجاد نوعي حالت رواني توهمگونه، فرد قدرت كنترل رفتار خود را ندارد. اصولا در عالم هپروت و در يك شرايط روحي غيرعادي سير ميكند. اين فرد نه متوجه رفتار خود و نه متوجه اثرات رفتار خود نيست. به همين دليل اگر در روابط فيمابين مطلبي عنوان شود يا شوخي نابجايي شود يا عاملي خارجي دخالت كند كه تحريك مضاعفي باشد، اين حالت نشئگي يا خماري يا توهم، زمينهساز يك جهتگيري رفتاري متفاوت ميشود. تصور كنيد فردي در حالت عادي نيست، قدرت تحريكپذيري بالايي دارد، يك عاملي مانند يك متلك، يك شوخي، يك جواب نابجا اثرگذاري آن حالت غيرمتعادل و مصرف مواد يا مشروب را بيشتر و تقويت و تشديد ميكند. در اين مورد خاص ممكن است كار به درگيري و ضرب و جرح و قتل منجر شود و چون شخص از عاقبت رفتار خود بيخبر است از هر اقدامي براي درگيري با طرف مقابل استقبال ميكند. گاهي دو به دو، گاهي يك به دو، گاهي چند نفر به چند نفر. اين درگيريها منجر به اين ميشود كه افراد واكنشهاي متفاوتي را از خود نشان دهند كه عواقب متفاوتي دارد. در مورد اين حادثه كه سه دوست، بر اثر تاثير مواد مخدر دوست ديگر خود را به قتل رساندهاند و حوادث مشابهي از اين دست، متاسفانه چون به صورت قتل ما شاهد درگيريها هستيم، خبر رسانهاي و منتشر ميشود اما واقعيت اين است كه بسياري موارد درگيريهاي عاديتر داريم كه چون به شكايت نميرسد، معمولا رسانهاي نميشود.
*وكيل دادگستري و جرم شناس