زهرا خندان / سيد محمد خاتمي در نخستين حضورش در سازمان ملل متحد از گفتوگوي تمدنها و نه برخورد آنها سخن گفت و ايده ساموئل هانتينگتون، نظريهپرداز امريكايي را زير سوال برد. همان زمان او پيشنهاد نامگذاري سال 2001 ميلادي به اسم «سال گفتوگوي تمدنها» را مطرح كرد و همه اعضا به اين پيشنهاد راي مثبت دادند. حالا روحاني با رداي اعتدال دومين حضور خود را در سازمان ملل تجربه كرده است. روحاني كه سال پيش، در نخستين حضور خود در سازمان ملل ايده «جهان عاري از خشونت» را مطرح كرده بود امسال با اشاره به طرح ايده گفتوگوي تمدنها توسط خاتمي، از جهان عاري از خشونت گفت و تاكيد كرد كه ايران قبل از حادثه 11 سپتامبر ايده «گفتوگوي تمدنها» را مطرح كرد و خود او در مقام رييسجمهور ايران قبل از اتفاقات اخير خاورميانه مساله «جهان عاري از خشونت» را مطرح كرد. روحاني با اشاره به ايده گفتوگوي تمدنها بار ديگر ياد خاتمي را در سازمان ملل زنده كرد و شايد اشارهيي هم به نزديكي دولتش با اصلاحات داشته است. سخنراني رييسجمهور در سازمان ملل بهانهيي شد تا نگاهي به دوران صدرنشيني «گفتوگوي تمدنها» داشته باشيم و تاثير طرح اين ايده را بر سياست داخلي و خارجي ايران بررسي كنيم. براي همين با محمدجواد حقشناس به گفتوگو نشستيم. در گفتوگو با استاد روابط بينالملل در اين گفتوگو به تجزيه و تحليل چرايي طرح مساله « گفتوگوي تمدنها » توسط خاتمي پرداختيم و در ادامه علل طرح دوباره اين مساله در سازمان ملل از سوي حسن روحاني را بررسي كرديم. به باور حقشناس دولت «اعتدال» دنباله دولت اصلاحات و همينطور سازندگي است و سياست خارجي ايران نيز همان گفتمان دوران اصلاحات را داراست. حقشناس معتقد است با وجود همه تلاشهايي كه دولت روحاني در سياست خارجي داشته، نتوانسته به گفتمانسازي بپردازد و در نتيجه ايده «جهان عاري از خشونت» به اندازه «گفتوگوي تمدنها» موفق نبوده است.
روحاني در سفر اخير خود به نيويورك در اجلاس سازمان ملل متحد به طرح ايده «گفتوگوي تمدنها» در دوران اصلاحات اشاره كرد و پس از آن از ايده «جهان عاري از خشونت» خود گفت. براي ورود به بحث بد نيست نگاهي به طرح ايده «گفتوگوي تمدنها» و بازخوردهاي داخلي و خارجي آن داشته باشيم. به نظر شما علت طرح اين ايده توسط خاتمي چه بود و چه نتايجي در پي داشت؟
در سال 76 فرصتي غيرقابل پيشبيني فراهم شد و انتخابات رياستجمهوري در فضايي رقابتي و پرشور برگزار شد. فضاي سياسي و اجتماعي كشور شديدا محتاج تغيير بود و پيروزي خاتمي در انتخابات نويد دولتي متفاوت با قبل را ميداد. در آن زمان كشور به خاطر حادثه ميكونوس در منطقه و عرصه روابط بينالملل موقعيت ويژهيي داشت. در آن حادثه چند تن از رهبران كرد درحال مذاكره با طرف ايراني ترور شدند و ايران متهم به حمايت يا دست داشتن در اين اقدام تروريستي عليه رهبران كرد شد. بعد از اين حادثه آلمان اقدام به فراخواندن سفير خود در ايران كرد و اين تصميم كشور آلمان با حمايت ساير كشورهاي عضو اتحاديه اروپا همراه شد و آنها نيز سفراي خود را از اين فراخواندند. از آن پس سطح روابط ايران با ديگر كشورها به حداقل رسيد و رسانههاي شناخته شده دنيا هم سعي در متهم ساختن كشور داشتند. اما خاتمي با برنامه توسعه سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي به ميدان آمد و پيروزياش در انتخابات زمينه اجرايي اين برنامه را فراهم كرد.
ويژگي گفتمان خاتمي چه بود و چطور به طرح گفتوگوي تمدنها انجاميد؟
گفتمان دولت اصلاحات در زمينه سياست خارجي دنباله گفتمان دولت سازندگي بود. رويكردي كه هاشمي با عنوان گفتوگوي انتقادي با كشورهاي اروپايي آغاز كرده بود در دولت خاتمي تغيير عنوان يافت و با اسم گفتوگوي تمدنها شروع به كار كرد. در واقع گفتمان خاتمي ادامه گفتمان هاشمي و تكامل يافتهتر و فعالتر شده همان گفتمان بود. ابتداي دوران رياستجمهوري خاتمي هشتمين اجلاس سران كشورهاي اسلامي براي اولين بار در تهران برگزار شد؛ حضور نزديك به 30 رهبر جهان اسلام در تهران نويدبخش آغاز دوراني طلايي در عرصه سياست خارجي ايران بود و مصاحبه خاتمي با خبرگزاري CNN و تاكيد او بر لزوم شكستن ديوار بي اعتمادي ميان ايران و امريكا نيز به تسريع اين مساله كمك كرده بود. نخستين حضور خاتمي در نيويورك يكي از درخشانترين دورههاي حضور ايران در سازمان ملل متحد از زمان شكلگيري آن تا به حال است. خاتمي ايده برخورد تمدنهاي هانتينگتون را زير سوال برد و از گفتوگوي تمدنها سخن گفت. حاضران در آن نشست از پيشنهاد خاتمي استقبال كردند و نامگذاري سال 2001 يكي از معدود پيشنهاداتي بود كه بدون راي مخالف در سازمان ملل به تصويب اعضاي مجمع عمومي رسيد.
پيشنهاد خاتمي و تلاشهاي او براي بهبود روابط بينالمللي ايران چه بازخوردي در سياست خارجي داشت؟
اين ايده آنقدر قوي بود كه توانست در سالهاي بعد هم موقعيت ايران را در سياست خارجي و روابط بينالمللي پيش ببرد. در آن سالها براي اولين بار مراوداتي در سطح منطقه و كشورهاي اروپايي ميان ايران و ديگر كشورها برقرار شد كه بيسابقه بود. حضور خاتمي در پايتختهاي اروپايي مثل پاريس، رم، بروكسل و پايتختهاي منطقه مثل دوحه و رياض نشان ميداد سياست خارجي ايران در مسيري درست و مناسب قرار گرفته است اما در مواقعي كه سياست خارجي در مسير و روند درستي قرار ميگرفت شاهد برخوردهايي از طرف مخالفان اين روند بوديم مانند زماني كه خاتمي در برلين بود و نهادهاي امنيتي اقدام به دستگيري چند شهروند يهودي در شيراز كردند. از طرفي برخي رسانهها و مطبوعات اهداف سفرهاي خارجي خاتمي و مذاكرات او با سران ديگر كشورها به ويژه كشورهاي اروپايي را زير سوال ميبردند.
دستگيري اين افراد چه تاثيري در روند سياست خارجي ايران داشت؟
همزمان با تلاشهاي خاتمي براي بهبود روابط ايران و آلمان، 13 شهروند يهودي در شيراز تحت عنوان جاسوسي دستگير شدند. به نظرم چنين اقداماتي با هدف پيروزي در رقابتهاي سياسي انجام ميشد اما نتيجهيي كه در پي داشت تخريب چهره بينالمللي ايران و بسته شدن دست ديپلماتهاي ايراني در مذاكرات بينالمللي بود.
تاثير طرح «گفتوگوي تمدنها» در سياست داخلي كشور در دوران اصلاحات چه بود؟
بازخورد داخلي اين پيشنهاد شباهتي با تاثير بينالمللي آن نداشت. سخنراني خاتمي در داخل كشور با استقبال رو به رو نشد و حتي مورد ملامت واقع شد. سياست خارجي ايران در دوران اصلاحات داخل كشور مخالفاني داشت و در مواقعي كه ايران روندي صعودي در روابط با ديگر كشورها داشت اين مخالفتها پررنگتر ميشد. در مجموع ميتوان گفت از اين ايده در خارج از كشور و در سطح بينالمللي بسيار بيشتر از داخل كشور استقبال شد.
شما به روند رو به رشد سياستهاي خارجي دوره اصلاحات اشاره كرديد، با اين حال رابطه ايران با ساير كشورها در پايان دوران اصلاحات چندان خوب نبود. به نظر شما علت اينكه رويكردهاي بينالمللي دوران اصلاحات نتيجه مطلوب را به دنبال نداشت چه بود؟
روند سياست خارجي ايران در دوره اول اصلاحات به خوبي پيش رفت اما در دوره دوم با تغييراتي كه در سطح بينالمللي اتفاق افتاد روند سياست خارجي ايران نيز دستخوش تغيير شد. با پيروزي جرج بوش در انتخابات رياستجمهوري امريكا سياست خارجي اين كشور به دست جمهوريخواهان افتاد و مناسبات بينالمللي آنطور كه انتظار ميرفت ادامه نيافت. از طرف ديگر با مطرح شدن پرونده هستهيي ايران روند رو به گسترش ديپلماسي ايران با مشكلاتي روبهرو شد و تحت تاثير قرار گرفت. به همين خاطر سياست خارجي دوران اصلاحات با وجود توفيقاتي كه به دست آورد دست آخر آن نتيجه دلخواه را در پي نداشت.
تحليل شما از سخنراني امسال آقاي روحاني در سازمان ملل و اشاره او به گفتوگوي تمدنها چيست؟
آغاز رياستجمهوري روحاني به نوعي يادآور عملكرد موفق سياست خارجي دوران اصلاحات است. روحاني در مقطعي نسبت به خشونت گسترده در خاورميانه هشدار ميدهدكه گروههاي تكفيري در تلاش هستند تا خود را نماد اسلام نشان دهند. به نظر ميرسد گام رو به جلوي ايران در زمان مطرح شدن گفتوگوي تمدنها، امسال نيز با نداي صلحطلبانه ايران در سازمان ملل ادامه يابد. اين پيام ميتواند ايران را به عنوان حامي صلح و دنياي بدون جنگ به دنيا معرفي كند. پيام ايران درحالي ميتواند تاثيرگذار باشد كه دستگاه ديپلماسي، نخبگان سياسي و رسانهها براي پيشبرد و تحقق اين ايده تلاش كنند.
به نظر شما طرح اين مساله توسط روحاني از تريبون سازمان ملل چه تاثيري در سياست خارجي ايران خواهد گذاشت؟
فضايي كه ديپلماسي ايران به مدت هشت سال در روابط بينالمللي ايجاد كرده بود، طرح مباحثي يا بيان مسائلي مثل كاغذپاره خواندن قطعنامههاي سازمان ملل از سوي رييسجمهور سابق نشان از بيتوجهي ايران به قواعد بينالمللي داشت. اما روحاني در تلاش است با شكستن فضاي سابق نشان دهد ايران براي روابط بينالمللي احترام قايل است و ميخواهد بياعتمادي دنيا به ايران را برطرف كند. ايران نه تنها در پي اقدامات خشونتآميز نيست بلكه شعارهاي دولت قبل را نيز قبول ندارد و به دنبال برقراري صلح در منطقه است. حمايت روحاني از دولت مستقر در عراق و حمايت از دولت قانون در افغانستان و ديگر تلاشها در اين حوزه نشان ميدهد ايران ميتواند ظرفيتي فراتر از كشوري معمولي در منطقه داشته باشد و با قدرت بيشتري در مناسبات ظاهر شود.
آيا طرح اين مساله توسط روحاني به معناي اعلام نزديكي او به اصلاحات است و اينكه سياستهاي دولت او در ادامه سياستهاي دولت اصلاحات قرار دارد؟
دولت روحاني دقيقا ادامه دولت اصلاحات و سازندگي است. مسيري كه روحاني در پيش گرفته ادامه مسير دولتهاي بعد از انقلاب است البته به جز دولتهاي احمدينژاد كه استثنايي در دولتهاي قبل و بعد از انقلاب بود. به همين دليل است كه حاميان دولتهاي اصلاحات و سازندگي همگي پشت اين دولت قرار گرفتهاند.
به نظر شما روحاني با طرح ايده «جهان عاري از خشونت» همراه «گفتوگوي تمدنها» چه هدفي را دنبال ميكند؟
روحاني ميخواهد اعلام كند كه سياست خارجي امروز ايران ادامه همان ماجراي دوران اصلاحات است. رييسجمهور در پي آن است كه در روابط بينالملل سياستها و گفتمان خشونت بار دولت قبل را نفي كند. از طرف ديگر گفتمان روحاني نشان ميدهد ما اين آمادگي را داريم كه فضا را به سمت ايجاد جهاني عاري از خشونت ببريم.
ايده «جهان عاري از خشونت» چه تاثيري در روابط ايران با ديگر كشورها و به طور كلي سياست خارجي ايران داشت؟
طرح روحاني طبعا ميتوانست تاثيرگذار باشد اما آنگونه كه بايد مورد توجه قرار نگرفت. داخل كشور فرصت پرداختن كافي به اين مساله پيدا نشد و دستگاه ديپلماسي هم آنقدر درگير مساله هستهيي بود كه نتوانست به تبليغ اين طرح بپردازد. به هرحال ايده «جهان عاري از خشونت» توفيق «گفتوگوي تمدنها» را پيدا نكرد. اين مساله ميتواند در اثر وضعيت نابسامان دو دولت قبل به وجود آمده باشد يا پيچيدگيهاي پرونده هستهيي ايران وقت و انرژي لازم براي پرداختن به اين ايده را از تيم ديپلماسي و دولت گرفته باشد. مجموع اين عوامل اجازه گفتمانسازي را به دولت فعلي نداده است.
تحليل شما از عملكرد وزارت خارجه دولت حاضر چيست؟
تيم امروز وزارت خارجه هم سابقه روشني دارد و هم تحصيلات مرتبط با ديپلماسي را داراست. به همين خاطر يكي از توانمندترين مجموعههاي 30 سال گذشته در اين وزارتخانه است. علاوه برآن روحاني مورد اقبال مردم است و روابط راهبردي مناسبي با حاكميت دارد. مجموع اين عوامل موقعيتي ويژه براي روحاني به ارمغان آورده است. روحاني ميتواند با جلب حمايت نخبگان، فعالان سياسي اعم از اصلاحطلب و اصولگرا را همراه كند و از پيچ كنوني روابط بينالملل بگذرد.
تاثير سياست خارجي دولت يازدهم بر سياست داخلي كشور و روابط گروههاي سياسي مختلف چيست؟
روحاني بيش از حد به سياست خارجي تكيه كرده است. اين انتقاد به دولت يازدهم وارد است كه سياست داخلي را در دستور كار قرار نداده است. اين رويكرد يا از سر فراموشكاري و مشغوليتيا هوشمندانه و با هدف، اتخاذ شده است. به هرحال روحاني و دولتمردانش آنقدر كه به سياست خارجي ايران توجه نشان دادهاند درگير سياست داخلي و تعامل با ديگر گروهها و احزاب نيستند. سياست داخلي تغيير چنداني نسبت به قبل نداشته و به همين خاطر هم نميتوان تحليل كرد كه سياست خارجي چه تاثيري بر سياست داخلي گذاشته است. هرچند سياست خارجي امروز نيز مانند دوران اصلاحات مخالفان سرسختي دارد. با اين حال به نظر من پيروزيهاي سياست خارجي آثار قابل مشاهدهيي در اقتصاد و سياست داخلي خواهد داشت.
آيا رويكرد روحاني در روابط بينالملل به ويژه سخنراني او در سازمان ملل به دلواپسي «دلواپس»ها دامن خواهد زد؟
افراطيها به هرحال مسير خود را طي خواهند كرد. به نظر من فضايي كه در حال پيش روي و شكلگيري است از نظر مردم و حاكميت غيرقابل بازگشت است. روحاني يكي از بزرگترين فرصتهاي وفاق بين دولتمردان و مردم و در واقع نقطه اشتراك مردم و نظام است. اگرچه افراطيون به دنبال برهم زدن اين نقطه اشتراكاند اما فكر ميكنم دولت بايد قدر اين فرصت را بداند.
روحاني بايد دقت بيشتري در عمل به وعدههاي انتخاباتياش و همچنين راهبردها و همكاريهايش داشته باشد. سياست خارجي يكي از مهمترين حوزههاي فعاليت هر دولت است اما نبايد از حوزههاي ديگر گذشت. دولت بايد بيشتر از پيش به اتفاقاتي مثل عدم راي اعتماد به وزرا و استيضاح آنها، برخوردهاي افراطي با تصميمهاي اقتصادي و عدم تحقق وعدهها درخصوص حقوق اساسي مردم و همچنين عدم احياي سازمان برنامه و بودجه توجه كند.
برش 1
نخستين حضور خاتمي در نيويورك يكي از درخشانترين دورههاي حضور ايران در سازمان ملل متحد از زمان شكلگيري آن تا به حال است. خاتمي ايده برخورد تمدنهاي هانتينگتون را زير سوال برد و از گفتوگوي تمدنها سخن گفت. حاضران در آن نشست از پيشنهاد خاتمي استقبال كردند و نامگذاري سال 2001 يكي از معدود پيشنهاداتي بود كه بدون راي مخالف در سازمان ملل به تصويب اعضاي مجمع عمومي رسيد.
برش2
روحاني در مقطعي نسبت به خشونت گسترده در خاورميانه هشدار ميدهد كه گروههاي تكفيري در تلاش هستند تا خود را نماد اسلام نشان دهند. به نظر ميرسد گام رو به جلوي ايران در زمان مطرح شدن گفتوگوي تمدنها، امسال نيز با نداي صلحطلبانه ايران در سازمان ملل ادامه يابد. اين پيام ميتواند ايران را به عنوان حامي صلح و دنياي بدون جنگ به دنيا معرفي كند. پيام ايران در حالي ميتواند تاثيرگذار باشد كه دستگاه ديپلماسي، نخبگان سياسي و رسانهها براي پيشبرد و تحقق اين ايده تلاش كنند.