مشاوران بخش جداييناپذير تيم رهبري آموزشي و رواني مدارس به شمار ميروند
عباس فرجي *
وقتي صحبت از مشاوره در مدارس ميشود طيف وسيعي از مسووليتهايي كه يك مشاور مدرسه ميتواند به عهده بگيرد را ميتوان بر شمرد.
اما به طور خاص مشاوران مدارس بيشترين وقت خود را صرف مطالعه وضعيت دانشآموزان ميكنند. تحقيقات نشان ميدهد مشاوران حداقل 80 درصد وقت خود را به طور مستقيم يا غيرمستقيم صرف خدمات رساني به دانشآموزان ميكنند كه بخش قابل توجه اين زمانها صرف مشاوره مستقيم به دانشآموزان ميشود.
اما اين تمام كار مشاوران مدارس نيست چرا كه آنها در بخشهاي مديريتي، خانواده، معلمان، اداري و اجرايي نيز مداخلاتي دارند كه اين اهميت مشاوران را دو چندان ميكند.
به تعبير ساده مشاوران مدارس بخش جداييناپذير تيم رهبري آموزشي و رواني مدارس به شمار ميروند. اين توضيحات نشان ميدهد كه مشاوران تا چه اندازه ميتوانند نقش كليدي داشته باشند.
آنچه در اين مقدمه ارايه شد الگوي مشاوران مدارس كشورهاي توسعه يافته است و مدعي كلام من ميتواند اين باشد كه مشاوره يكي از پرطرفدارترين رشتههاي دانشگاهي در اين كشورها محسوب ميشود.
با اين وجود تفاوت قابل ملاحظهاي بين مشاوره مدرسه در ايران و ساير كشورها وجود دارد و همين تفاوت ميتواند نقطه آغازين آسيبهاي رواني و اجتماعي در مدارس باشد.
در مدل مشاور مدرسه در ايران مشاوران نه تنها بازوي كليدي براي مديران محسوب نميشوند بلكه مايه درد سر نيز هستند و از آنجا كه مشاوران عموما در اتاقهاي در بسته و در حال گفتوگو با دانشآموزان هستند به عنوان نيروهاي بيكار در مدارس تلقي ميشوند.
چنين نگرشي به صورت سيستماتيك در بخش عظيمي از آموزش و پرورش نهادينه شده يعني اساسا مديران مدارس به حضور مشاوران چندان تمايلي نشان نميدهند مضاف بر آنكه گاهي اگر مشاوران در امور مختلفي كه ميتواند به دانشآموزان آسيب برساند مداخله داشته باشند.
به طور مثال در برخي از مدارس كه تاكيد آنها بر روي امور آموزشي صرف است يك مشاور با تاكيد بر خروج از اين الگوي غلط از مدير مدرسه ميخواهد كه به اين روند معيوب ادامه ندهد ولي عموما مديران عدم پيشرفت آموزشي را در تضاد پيشرفت شغلي و جايگاهي خود ميدانند لذا اين را مداخله مشاوره در نگاه مديريتي خود تلقي ميكنند.
در اغلب مدارس خاص ما شاهد مشاوران با رشتههاي كاملا غير مرتبط به حوزه مشاوران هستيم مثلا مهندسان يا حتي پزشكان كه با عنوان مشاور مدرسه در مدارس خاص و غيرانتفاعيها مشغول به كار هستند.
مدعاي كلام من آن است كه در شبكههاي تلويزيوني ما فراوان شاهد هستيم كه كارشناسان مشاوره كه براي امور تحصيلي دانشآموزان دعوت ميشوند مهندساني هستند كه در دانشگاهها رتبهها برتر كسب كردهاند و هيچ سر رشتهاي از امور رواني و تربيتي دانشآموزان و دانشجويان ندارند، شما اگر به بسياري از موسسات آموزشي غيردولتي يا دولتي خاص مثل تيزهوشان و مدارس نمونه مراجعه كنيد با اين دست مشاوران برخوردي ملموس خواهيد داشت. با اين توصيف اين نقطه آغازين بروز مشكلات رواني و آسيبهاي مرتبط به آن در نظام آموزشي و پرورشي مدارس محسوب ميشود يعني نگاه بيقيد و شرط آموزشي در مدارس كشور.
اما همانطور كه گفتم نگاه به مشكلات و چالشهاي آموزشي بخش كوچكي از وظايفي است كه مشاوران مدارس ميتوانند به عهده بگيرند چرا كه طيف وسيعي از وظايف مشاوران ميتواند در مداخلات رواني و تربيتي دانشآموزان باشد مداخلاتي كه چنانچه در زمان مناسبي صورت گيرد ميتواند از بروز بسياري از اتفاقات جلوگيري كند. بطور مصداقي ميتوان به خودكشيهاي دانشآموزي در آموزش و پرورش يا ضرب و شتم و تنبيههاي بدني كه گاهي توسط معلمان انجام ميشود يا بسياري موارد ديگر اشاره كرد. لذا بايد براي آنكه مشاوران نقش كليدي خود را بازي كنند دوبارهخواني در تعاريف مشاوره در مدارس كشور داشته باشيم در غير اينصورت ما شاهد بروز مشكلات زيادي در حوزه سلامت و روان خواهيم بود كه ميتواند هزينه زيادي روي دست آموزش و پرورش داشته باشد.
*كارشناس مشاوره و مشاور مدارس تهران