حسين مرعشي:
با رعايت خط قرمزهاي نظام در انتخابات فعال خواهيم بود
احمدينژاد معجزه پول را ميفهميد
حسين مرعشي از اعضاي شوراي مركزي حزب كارگزاران در گفتوگو با تسنيم برنامه مصوب اين حزب براي انتخابات را مطرح ميكند. او ميگويد قرار است كارگزاران در انتخابات پيش رو در ائتلاف اصلاحطلبان حركت كند. او همچنين از ابلاغ دستورالعملها و سياستهاي انتخاباتي اين حزب به استانها خبر داده است.
او همچنين معتقد است تغييرات جديد در تركيب شوراي مركزي كارگزاران روند طبيعي است كه همه احزاب طي ميكنند و نبايد آن را به اختلافات درون حزبي تعبير كرد.
من فكر ميكنم در ايران بعد از انقلاب بيش از اندازه متكي به دولت بار آمديم، يعني همه افراد صفر و صدي شدند؛ يا در مجلس، دولت و نهادهاي حكومتي هستند كه هستند يا نيستند و هيچگونه فعاليتي ندارند و اين خيلي زننده است. من فكر ميكنم بين صفر تا صد طيف زيادي از اعداد وجود دارد كه انسانها بدون اينكه سمت رسمي داشته باشند، ميتوانند به نظام، مملكت و مردم كمك كنند، من الان مشغول اين كار هستم.
ما در مجمع اصلاحطلبان هر شهرستان پيشبينيمان اين است كه تمام نمايندگان احزاب و گروههاي ملي و محلي حضور داشته باشند، نمايندگان ادوار مجلس كه اصلاحطلب يا ميانهرو بودند بايد باشند، مديران موثر ادوار گذشته اعم از فرماندار، بخشدار، مديران آموزش و پرورش و دستگاههايي كه موثر هستند بايد باشند. همه فعالان سياسي و اجتماعي حوزه انتخابيه هم بايد باشند، يعني يك جمع كاملي است.
براي انتخابات يك سطح، سطح ملي است كه در آن راهبردها و سياستها تعيين ميشود، در سطح استانها هماهنگي و داوري و در سطح حوزه انتخابيه تصميمگيريها تعيين ميشود. كارگزاران كانديداهاي خودش را به مجمع اصلاحطلبان حوزه انتخابيه معرفي ميكند، در درون جبهه اصلاحات نيز تلاش خواهد كرد تا سهم بيشتري را در كرسيهاي مجلس داشته باشد.
كارگزاران كانديداهاي خود را به اين مجمع ميبرد ولي نهايتا كانديداي كارگزاران كانديدايي خواهد بود كه از آن مجمع بيرون ميآيد، حالا ممكن است براي حزب ما باشد يا نباشد، زيرا اصل بر ائتلاف است. اين موارد در بخش سازوكار قضيه است.
در بخش استراتژيها، ما با رعايت حساسيتها و خط قرمزهاي نظام در انتخابات فعال خواهيم بود، يعني دنبال عناصر و نيروهايي خواهيم بود (هم ما و هم جبهه اصلاحات) كه مقبوليتي در مردم و نظام داشته باشند.
بنا نداريم با فرماني برويم كه حتما كانديداهايمان رد صلاحيت شوند و بعد به اختلاف نظر با دستگاههاي نظارتي و اينها كشيده شويم؛ با اين فرمان نميخواهيم كار كنيم. حالا اگر بعدا باز آنها جلو بيايند و همين مقدار هم عرصه را به ما تنگ بگيرند يا نگيرند به آنها مربوط است، ما تصميمات را پيشاپيش گرفتهايم كه مدل انتخابات 92 را انجام بدهيم.
ببينيد ما در انتخابات 92 در محدودهاي كه نظام جمهوري اسلامي امكان بازي را به ما داد بازي كرديم. نيامديم بگوييم اگر آقاي خاتمي نيايد نميآييم يا اگر آقاي هاشمي بيايد و رد صلاحيت شود، نميآييم. با اين فرمان نرفتيم.
برنامه مصوب ما در كارگزاران اين است كه براي انتخابات مجلس در ائتلاف اصلاحطلبان حركت كنيم و دستورالعملها و سياستها نيز تدوين شد و به شعب استاني ابلاغ شده است. براي انتخابات آينده در ائتلاف اصلاحطلبان سه سطح تصميمگيري پيشبيني شده است.
ما ميگوييم نيرومند بودن ما به نيرومند بودن رقيب است. اگر رقيب ما نيرومند باشد ما نيرومند خواهيم شد. اگر رقيب ما به هر دليل دچار تشتت و ضعف داشته باشد، براي ما هم طبيعتا پيام خوبي ندارد.
نبايد تجربه هشت سال گذشته، يعني تجربه انتخابات 84 تكرار شود. اگر آنچه هشت سال بر كشور گذشت را بخواهيم بررسي كنيم و به هر گوشهاش دست بزنيم، ميتوانيم متوجه خسارتهاي وارد بر مملكت شويم و ميخواهيم از آن تجربه كشور درس گرفته باشد.
در 84 چه اتفاقي افتاد؟ در 84 اتفاق اين شد كه هم جناح اصلاحطلب و هم جناح اصولگرا در درون خودشان اختلاف پيدا كردند. بالاخره آقاي قاليباف، آقاي محسن رضايي و آقاي لاريجاني بودند. حالا اگر آقاي احمدينژاد را هم بگوييم، چون آقاي احمدينژاد اصولگرا بود ولي كانديداي اصولگرا نبود، اصولگراي منفرد بود.
اصولگراتر از احمدينژاد كه ما نداشتيم. احمدينژاد از قديم در جبهه اصولگراها دستهبندي ميشد، اينكه بعد از قدرت پيدا كردن زير همهچيز زد يك بحث جداست.
چهار تا كانديداي اصولگراها بود، اين طرف آقاي مهر عليزاده، آقاي كروبي و آقاي معين. حالا آقاي هاشمي را در آن مقطع اصلاحطلب در نظر نگيريم. عرضم اين بود كه وقتي آن اختلاف و تشتت سياسي در سال 84 اتفاق افتاد همه ضرر كردند. اينكه چه كسي بيشتر ضرر كرد و چه كسي كمتر ضرر كرد را ميشود ارزيابي كرد ولي به نظر من رهبري ضرر كرد، نظام ضرر كرد، جناح اصولگرا ضرر كرد، جناح اصلاحطلبان هم ضرر كردند و مردم هم ضرر كردند.
يك وقت در صحبتهايم اين را گفتم، گفتم ببينيد شما اگر در سال 84 جاي خداوند بوديد در اين جمع متشتت جز انتخاب احمدينژاد تصميم ميگرفتيد شخص ديگري را رييسجمهور كنيد؟ وقتي هيچ كس به هيچ كس رحم نميكند، هيچ كس به ملت و نظام رحم نميكند، هيچ كس از خون شهدا پاسداري نميكند و همه براي رقابتهاي فردي به جان هم ميافتند، شما جاي خدا باشيد كسي را بر اينها حاكم نميكنيد كه اينها را ادب كند؟!
واقعا احمدينژاد بدون اينكه شانس را داشته باشد در يك جايگاهي نشست كه همه را زير سوال برد. خدا به كشور رحم كرد، كشور يك اصالتهايي داشت كه او نتوانست كار اصلياش را انجام دهد. از نظر من كار اصلي كه احمدينژاد دنبالش بود نفر اول شدن ايران بود. اصلا احمدينژاد دنبال رييسجمهوري با يك دوره و دو دوره و رفتن نشستن در خانه نبود.
اگر احمدينژاد موفق شده بود و با سرمايهگذاريهايي كه كرده بود جواب گرفته بود قطعا به اين زودي كنار نميرفت، سرمايهگذاري او پول بود، احمدينژاد معجزه پول را ميفهميد. اصلا اينكه دنبال يارانهها رفت، ربطي به كار اقتصاد نداشت، همه ميدانستند اين كار از نظر اقتصادي غلط است.
پيشبيني مشايي در سال اول اين شده بود كه پايان دوره آقاي احمدينژاد وضع كشور طوري خواهد شد كه مردم به خيابانها ميآيند و ميگويند آقاي احمدينژاد يك دوره ديگر بماند. وقتي اين اتفاق نيفتاد گفت ما مدل مدودف با پوتين را اجرا ميكنيم؛ اينكه احمدينژاد ميگفت ميخواهم به جاي 45 هزار تومان، 200 هزار تومان به هر نفر بدهم، در حالي كه ميدانست پولش نيست ولي دلش ميخواست يك كاري كند كه روزي كه قرار است شوراي نگهبان مشايي را رد صلاحيت كند ملت به خيابانها بيايند و اعتراض كنند ولي اصلا باورش نميشد كسي نيايد.
آن 11 روز كه در خانه نشست، دنبال اين بود كه تكليفش را با نظام مشخص كند. من خيلي صريح ميگويم كه حتي امكاناتي كه به سپاه داد فقط فكر ميكرد در دعواي آخر بين خودش با نظام، سپاه حداقل مردد شود، فكر نميكرد كه سپاه ريشهاش متفاوت است، امكانات را ممكن است استفاده كند ولي ماموريت اصلياش را كه از دست نميدهد. بالاخره پيوند بين ولايت و سپاه قويتر از آن بود كه به خاطر احمدينژاد سست شود. او دنبال اين كارهاي بيهوده بود.
ما به آقاي روحاني موضوع را گفتيم كه انتظارمان از دولت برگزاري يك انتخابات رقابتي و پر شور و سالم است و هيچ انتظار ديگري از دولت نداريم.
نيروهايي كه آقاي عارف بخواهد را نگاه كنيد، نيروهايي كه آقاي نوبخت بخواهد را هم نگاه كنيد، نيروهايي كه ما در كارگزاران بخواهيم را هم نگاه كنيد، درشهرستانها همه يكي هستند. آنجا بين اصولگرايان و اصلاحطلبان صفبنديها جدي است ولي در درون جبهه اصلاحات و ميانهروها خيلي قابل تفكيك نيستند.
آقاي ناطقنوري حتما بايد به صحنه سياسي كشور برگردد، حيف است، يك تجربه گرانقدري در اختيار ايشان است، جايگاهي دارد، موقعيتي دارد. به نظر من آقاي علي لاريجاني يك ذخيرهاي براي جناح اصولگرا است. آقاي لاريجاني، آقاي ناطقنوري و بقيه شخصيتها ميتوانند جناح اصولگرا را منسجم كنند.
هنوز هيچ بحثي در اين سطح با دوستان دولت نشده است. هنوز هم دولت نشان نداده كه ميخواهد به انتخابات مجلس ورود كند يا خير. قاعدتا آقاي نوبخت در قالب حزب اعتدال و توسعه ورود ميكنند. اخيرا هم آقاي نوبخت از موضع سازمان برنامه به ستادهاي آقاي روحاني در استانها، به عنوان اعضاي شوراي توسعه ابلاغ كردند.
ما حتما سبد خودمان را از سبد ياران دولت، جدا فرض نميكنيم. خود دولت كه حق ندارد ليست بدهد ولي ما خودمان را از ياران دولت كه حاميان آقاي روحاني در شهرستانها در قالب ستادها بودند، جدا فرض نميكنيم، اكثر نيروهايشان نيروي اصلاحطلب يا ميانهرو بودند.
بدنه نيروهاي ستادهاي آقاي روحاني در استانها و شهرستانها بدنه اصلاحطلبي است. وقتي ما ميگوييم در حوزه انتخابيه تصميمات گرفته شود، آنجا هيچ كسي نيروي مستقلي از خودش ندارد، يعني هيچ حزبي از احزاب اصلاحطلب يا ميانهرو تيم مستقلي آنجا ندارند، يعني بچههاي ستاد آقاي روحاني جزو آن مجمع هستند و جدا تلقي نميشوند.
ما در كارگزاران اختلافي نداريم. شوراي هماهنگي يك ظرفيت هماهنگي دارد. شوراي هماهنگي را خودمان تشكيل داديم، يعني همه گروهها با هم نشستيم يك متن را امضا كرديم و وقتي ميخواهيم مواضع مشتركي را با هم اتخاذ كنيم، گروهها مينشينند و با هم تصميمگيري ميكنند.
انتظار بود آقاي هاشمي بمانند و جلوي چنين سرنوشتي را بگيرند، انتظار نبود كه بروند. كسي كه ميرود نميتواند بگويد اين سرنوشت باشد يا نباشد، بالاخره رها كرده است.
دوستاني كه در شوراي هماهنگي هستند، گاهي اوقات خودشان ميخواهند لباس حزبي مستقل را بپوشند، ما به آنها تذكر ميدهيم كه اين كار صحيح نيست.
همهچيز تغيير كرده است و اصلا خصوصيت سياست همين است. سياست يك امر ايستا نيست، يك امر پويا است و در حال حركت است. كارگزاران هم طبيعتا در مقطعي با سياستها و شعارهايي شروع كرد و از نظر من خوب هم ادامه داد، روي اصول خودش هم ايستاد، الان هم روي اصول خودش ايستاده است ولي متناسب با شرايط امروز ايران يارگيري جديد ميكند.
اينكه در كارگزاران تغييراتي اتفاق افتاده است، همهچيز در ايران تغيير كرده است و فقط كارگزاران نيست كه تغيير كرده است.
ما قاطع هستيم كه عزت كشور به سپاه بستگي دارد ولي سپاه اگر عزتش حفظ شود نبايد در سياست دخالت كند و معتقديم كه سپاه در انقلاب تاسيس شده، در جنگ رشد كرده و الان بازوي نظام و كشور و ملت است و نبايد وجهالمصالحه دعواي سياسي شود. اين براي ما در كارگزاران يك سياست است.
يك جمعي از دوستان از بيرون اصلاحطلبان ممكن است علاقهمند باشند آقاي عارف مسيري جدا را طي كند. من شخصا اينجا چند نكته را ميخواهم تاكيد كنم؛ يكي اينكه اولا آقاي عارف مجموعه «اميد ايرانيان» را تشكيل دادند كه اين به نظر من كار بسيار مثبت و خوبي است.
آقاي احمدينژاد روزي كه سعي كرد بگويد من يكي و نظام يكي، پرونده سياسياش بسته شد.
آقاي هاشميرفسنجاني بنيانگذار افكار سازندگي ايران هستند. يعني كسي نميتواند بگويد من ميخواهم سازندگي ايران را پيگيري كنم ولي اين سازندگي منهاي آقاي هاشمي باشد ؛ نميشود!
من يك وقتي با آقاي باهنر و دوستان اصولگرا صحبت ميكردم، گفتم اين توقع شما از آقاي هاشمي كه ميگوييد تكليف آقاي هاشمي با ما روشن نيست، بايد با ما هماهنگ باشد، اشتباه است. اين نشناختن آقاي هاشمي است.