نگاهي به نمايشگاه تيمو ناصري در گالري
آب انبار
اينجا عقل و عرفان گره ميخورند
مريم درويش
گالري آب انبار از 21 مهرماه مجموعهاي از آثار تيمو ناصري را به نمايش گذاشته است تا اين هنرمند بينالمللي، برگزاري نخستين نمايشگاه انفرادي در سرزمين پدري خود را تجربه كند. «من هزارتويي تركخورده ديدم» عنوان نمايشگاه اين هنرمند ايراني- آلماني است كه مجموعهاي از طرحها و مجسمههاي او كه به دورههاي مختلف كاري اين هنرمند اختصاص دارد در آن به نمايش درآمده است.
ناصري سال 1350 از مادري آلماني و پدري ايراني در برلين به دنيا آمد و فعاليت هنري خود را به عنوان عكاس آغاز كرد. او از سال 1383 به مجسمهسازي روي آورد و پس از سفري به ايران، مجذوب هندسه نقوش و معماري اسلامي شد. اين موضوع تاثير فراواني بر آثار او داشت و از آن پس روند ديگري در خلق آثارش به وجود آمد.
ناصري سال 2006 جايزه هنري سارفرنگاس را دريافت كرد و برنده جايزه هنري ابرج در سال 2011 بود. پس از آن به حراج كريستي راه يافت و نخستين حضور او در سيزدهمين حراج خاورميانه كريستي با فروش 134 هزار دلاري اثرش همراه بود. آثار ناصري در دورههاي 19 و 21 حراج كريستي دوبي نيز چكش خوردند.
آنچه در گالري آب انبار به نمايش درآمده است شامل آثار متنوعي است كه نشاندهنده دورههاي مختلف كاري اين هنرمند است. او با الهام از فرم مقرنس در معماري اسلامي مجموعه آثاري را با نام «نظر» خلق كرده است كه در عين شباهت با نمونههاي اصلي، تفات بسياري با آنها دارند. مقرنسهاي ناصري مانند ستارهاي بزرگ روي ديوار قرار گرفتهاند، در ارتفاعي كه چهره بيننده در آنها منعكس شود. چهرهاي كه در اين سطوح براق تكثير ميشود؛ مخاطب را با چالشي روبهرو ميكند كه ارتباط او با اثر را تقويت ميكند. اگرچه اين مقرنسها شبيه آينه به نظر ميرسند اما با فولاد صيقل يافته ساخته شدهاند تا برخلاف ظاهر ظريف و شكننده آنها، مقاومتي بسيار بالا داشته باشند و اين يكي ديگر از تفاوتهاي مقرنس ايراني با آثار ناصري است.
دستهاي ديگر از آثار او كه مجموعه «يك و يك» نام دارد شامل مقواهاي سياهي است كه با مركب سفيد، نقوش هندسي بر آنها رسم شده است. دواير و مثلثها با استفاده از خطكش و پرگار و با نظم و دقتي فوقالعاده رسم شدهاند تا اينبار مقرنسها را بر سطحي دوبعدي نمايان كنند. اين طرحهاي پايانناپذير كه از تكرار چند فرم ساده شكل گرفتهاند امكان اين را دارند كه روي سطوح گسترده، تا ابد تكرار شوند. لابهلاي اين خطوط، فرمولهاي رياضي با حروف بسيار كوچك نوشته شده و كاربردي تزييني يافتهاند.
اما استفاده از علم رياضي در گروه ديگري از آثار بيشتر به چشم ميآيد. اين طرحها بيننده را به ياد الگوهاي هندسي و قواعد رياضي مياندازد و ميتوان اعداد، حروف و فرمولهايي را در آنها خواند. اما اين نوشتهها و معادلات قرار نيست به پاسخي برسند، بلكه به شكل عنصري بصري تغيير هويت داده و در خدمت شكلدهي به طرح كلي درميآيند.
بخش ديگري از آثار ناصري با عنوان «فلك» به حجمهايي هندسي و سفيدرنگ اختصاص دارد كه يادآور اجرام آسماني هستند. هندسه نقوش اسلامي در اين آثار هم به وضوح ديده ميشود و قسمتهايي از آنها بيننده ايراني را به ياد بناهاي يادبود اسلامي مياندازد.
مجموعه ديگري با عنوان «توري» شامل احجامي است كه با جوش دادن ميلههاي استيل به يكديگر ساخته شدهاند. ميتوان تصور كرد اين خطوط كه با نظمي حساب شده در كنار هم قرار گرفتهاند، فرم سه بعدي شده طرحهاي يك رياضيدان هستند كه از دل دفترهاي مملو از محاسبات رياضي و نقوش هندسي بيرون آمدهاند.
دستهاي ديگر از آثار اين نمايشگاه به حجمهايي اختصاص دارد كه به صورت دايرههاي تو در تو با فلزات گوناگون يا چوب ساخته شدهاند. سراسر سطح اين دواير سوراخ شده و از درون آنها نخهايي ضخيم عبور كرده است تا در نهايت فرمي پيچيده، منظم، درونگرا و كهكشاني به وجود آيد.
مجموعه «نمونهبرداري» به شكل ستونهايي ساخته شده از مفتولهاي مسي ديده ميشود. قطعات كوچك مفتول، در تعداد بسيار زياد، بدون نظم و به شكلي آشفته به هم پيوند خوردهاند، اما آنچه در نهايت به چشم ميآيد يك فرم هندسي مكعبي است كه نظمي پنهان در خود دارد. اما در طول بازديد از نمايشگاه صدايي به گوش مخاطب ميرسد كه در ذهن او مانند حركت اجرام آسماني و صداي كهكشانهاست. با تعقيب اين اصوات ناآشنا و غيرمعمول، به طبقه زيرين گالري ميرسد كه در فضايي كاملا تاريك، فيلمي درحال پخش شدن است. روي صفحه سياه، نقطه سفيدي ديده ميشود كه به مرور گسترش يافته و تبديل به خطوط و سطوح هندسي ميشود. در فضا حركت ميكند و تغيير شكل ميدهد و سرانجام بار ديگر از حجم آن كاسته شده و به نقطهاي تبديل ميشود. اين سير مداوم همراه با اصوات بيكران، بارها و بارها تكرار ميشود تا ابديتي پايانناپذير را نمايان كند. در آثار تيمو ناصري ميتوان همزمان منطق آلماني و احساس ايراني را مشاهده كرد. عرفان شرقي در تركيب با رياضيات غربي آثاري را به وجود آورده است كه در عين تعلق به ميراث فرهنگي گوناگون، براي هر دو دسته مخاطبان قابل درك و پذيرش خواهد بود. نگارخانه آبانبار در خيابان انقلاب، دروازه دولت، خيابان خاقاني، كوچه روشنمنش واقع شده و علاقهمندان ميتوانند تا دوم آذر از نمايشگاه «من هزارتويي تركخورده ديدم» ديدن كنند.