• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3960 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲ آذر

مسكن مهر «پرسپوليس»

علي عالي

مديرعامل ديگري هم از پرسپوليس رفت. احتمالا همين سناريو براي استقلال هم تكرار شود؛ سناريوهايي كه سال‌هاست در فوتبال ايران تكرار مي‌شود و نه‌تنها از آن درس نمي‌گيريم بلكه سكانس به سكانس همان اتفاقات را شاهد هستيم. اين تغييرات بطور كلي به وزارت ورزش و جوانان باز مي‌گردد كه از استحكام و قدرت لازم برخوردار نيست. حتي در كشورهايي مثل ژاپن و كره هم يك تيم مديريتي از سيستم حمايت مي‌كند و هر شخصي در جايگاه خود مسوول و پاسخگوست و يك سازمان از بالا، همه‌چيز را هدايت مي‌كند تا فعاليت‌ها به انسجام برسد و مشكلات بيشتر نشود. اما متاسفانه در ورزش ايران از ايجاد «استحكام مديريتي» خبري نيست. چه كسي مي‌تواند آينده باشگاهي مثل پرسپوليس را پيش‌بيني كند؟ اتفاقات اخير همانند اين است كه در شهري زلزله آمده و همه‌چيز ويران شده است، حال چگونه مي‌توان پيش‌بيني كرد كه اين زلزله چه زماني از حركت بايستد؟ مشكلات باشگاه‌ها ريشه‌اي حل نمي‌شود. مادامي كه نخواهيم ريشه‌اي با مسائل برخورد كنيم، اتفاقات تكرار مي‌شود. اداره باشگاه‌ها بايد به دست كساني بيفتد كه تخصص، توان و شرايط كار داشته باشند. مگر پرسپوليس پيش از انقلاب دولتي بود؟ مالكي داشت به‌نام «علي عبدُه» كه زميني را در اكباتان براي پرسپوليس خريداري كرد و دفتر باشگاه را هم به باشگاه چمران كنوني منتقل كرد. اگر آن روز باشگاه پرسپوليس مي‌توانست دفتر شيكي براي خودش داشته باشد، استاديوم اختصاصي داشته باشد و زمين تمرين مناسب تهيه كند، پس امروز هم مي‌توان بهتر از قبل همان شرايط را مهيا ساخت؛ به شرطي‌كه از بخش خصوصي حمايت شود تا اين بخش بتواند سرمايه‌گذاري كند و عملا بتواند كمك لازم را از دولت بگيرد تا مطمئن شود سرمايه‌اش به بطالت نمي‌‌رود. وزارت ورزش و پيش از آن سازمان تربيت‌بدني در فوتبال ايران به ساختن «مسكن مهر» بسنده كردند. ساختمان‌هايي با ايمني پايين كه با كوچك‌ترين زلزله‌ها هم نمي‌توان به آن اعتماد كرد. مديران عالي ورزش ايران هيچ قانون و مقرراتي را وضع نمي‌كنند، حقوقدان‌هاي متبحر را به استخدام در نمي‌آورند و عملا هيچ برنامه‌اي براي باشگاهداري ندارند و براي همين راحت‌ترين راه فرار را انتخاب مي‌كنند: پرسپوليس و استقلال را نمي‌توان واگذار كرد. در همه اين سال‌ها با باشگاه‌هاي خصوصي چون شموشك نوشهر، استقلال اهواز، شيرين‌فراز كرمانشاه، داماش گيلان و بسياري تيم‌هاي ديگر چه كردند؟ نابود شدند. بي‌پناه شدند. بدهكار شدند. صاحبانش فراري شدند. چرا؟ چون دولت هيچ قانوني براي حمايت از بخش خصوصي در حوزه باشگاهداري ندارد. آينده پرسپوليس و استقلال هم همين است. آنها تنها با «رانت دولتي» به زندگي نباتي‌شان ادامه مي‌دهند و هيچ دورنمايي هم ندارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون