به سلامتي دكتر!
برگزاركنندگان گردهمايي شريعتيشناسانه اخير، اين دغدغه را داشتند كه مبادا عدهاي تصور كنند جمعي از علاقهمندان شريعتي قرار است دور هم جمع شوند و درباره مراد و محبوبشان چيزهايي بگويند كه شنيدنشان چندان اهميتي هم ندارد. بنابراين در اطلاعيه اين گردهمايي، واژه سمپوزيوم براي علمي نشان دادن گردهمايي انتخاب شده اما محض احتياط، واژه «علمي» هم به سمپوزيوم افزوده شده است و نهايتا عبارت «سمپوزيوم علمي» پديدار شده. دستكم ميتوان گفت در زبان فارسي عبارت «سمپوزيوم علميِ اكنون، ما و شريعتي» حشوي دارد و حشوش اگر قبيح نباشد، مليح هم نيست. در زبان فارسي، برخلاف زبان انگليسي، تعابير «سمپوزيوم فلسفي» يا «سمپوزيوم فقهي» به كار نميروند و نفس واژه سمپوزيوم، بر علمي بودن گردهمايي دلالت دارد. در زبان انگليسي هم واژه «علم» در عبارت «سمپوزيوم علمي»، به معناي Science به كار ميرود و به همين دليل حساب سمپوزيوم علمي از سمپوزيوم فقهي يا فلسفي جداست. اگر علم را به معناي «دانش» Knowledge به كار نبريم، بعيد است بتوان سمپوزيوم شريعتيشناسانه دانشگاه تربيت مدرس را گردهمايي «جمعي از ساينتيستها» قلمداد كرد. بگذريم كه فضاي حاكم بر سمپوزيوم هم چندان «برآمده از تحقيقات علمي سخنرانان» به نظر نميرسيد و آميخته بود به احساسات و خاطرهگويي و گاه حتي گريه سخنران. در يونان باستان، واژه «سمپوزيوم» معاني دلنشيني داشت از قبيل «دور هم نوشيدن» يا «دور هم به خوشي نوشيدن». يعني ضيافتي برپا ميشد و ميهمانان پس از صرف طعام، در حالي كه زيبارويان مشغول رقص و آواز بودند، به خوشي و با صفا مينوشيدند. جام اول را هم به افتخار «دايمون» (يا سرنوشت و تقدير) مينوشيدند. پس بهتر است ما هم به دوستداران شريعتي خرده نگيريم و سمپوزيوم شريعتيشناسانه آنها را ضيافتي بدانيم كه ميهمانانش به خوشي و در كمال صلح و صفا، جامهايشان را از شراب انديشه شريعتي پر كردند و يك به يك نوشيدند و به ديگران هم نوشاندند.