رد تماميتطلبي
و مطلقانگاري
محمد عطريانفر
مريم وحيديان
محمد عطريانفر، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران معتقد است كه نشست مشترك بين تشكلهايي چون جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون كه تشكلهاي سياسي-روحاني نظام هستند، ميتوانند بسيار موثر باشند. اين فعال سياسي اصلاحطلب بيان ميكند كه اين تشكلها در مقام تاييد و تقويت نظام هستند و چنين جلساتي هم به هيچوجه به معناي نزديكي فكر حزبي آنها نيست.
روز گذشته سخنگوي جامعه روحانيت گفته است كه براي برگزاري نشست مشترك با مجمع روحانيون حرفي نداريم. به نظر شما شكلگيري چنين جلسات مشتركي چقدر ميتواند در حل اختلافات موجود بين جريانهاي سياسي راهگشا باشد؟
نهادهاي سياسي- روحاني كه خود را ملتزم به نظام ميدانند و در مقام تاييد و تقويت نظام هستند، بايد در حوزههايي كه معطوف به حمايت و تقويت نظام ايران است، پايه و مباني مشترك و يكپارچه داشته باشند. آنچه آقاي مصباحيمقدم بر آن تاكيد ميكند و در همين رابطه هم آقاي مجيد انصاري ظاهرا نشستي با ايشان داشته است، بايد معطوف به اين جنبهها باشد. بعضا ما دچار نوعي سوءبرداشت در كشور هستيم. اين برداشت كه اگر جامعه روحانيت مبارز در كنار مجمع روحانيون نشستي را برگزار ميكند، به منزله اين نيست كه ديدگاههاي حزبيشان را الزاما به هم نزديك كنند. به هيچوجه اينطور نيست. متاسفانه در كشور ما در مقاطعي دچار اين مشكل شدهايم كه هر گروهي منافع حزبي خود را منطبق قطعي و صددرصدي با منافع نظام تعريف ميكند و متقابلا ديدگاهها و مباني رقبايش را ضد نظام ميداند. اين بزرگترين سم مهلكي است كه اسير و دامنگير احزاب سياسي و عملا تبديل به يك پاشنه آشيل آنها شده است. اين توافق، گفتوگو و نشستي كه قرار است صورت بگيرد پاسخي است به رد تماميتطلبي و مطلقانگاري گروههاي سياسي. از اين حيث صميمانه بايد از اين ديدارها و نشستها استقبال كرد و اجازه داد تا دامنه اين بحث بازتر شود تا بتوانيم براي منافع ملي كشور فضاي گفتوگو را بين گروههاي سياسياي كه در عرصههاي انتخاباتي رقابت ميكنند، تقويت كنيم.
مبناي اين جلسات چه بايد باشد؟ گفتيد كه الزاما نزديك شدن افراد به معناي نزديك شدن تفكر حزبيشان نيست.
مباني مورد اتفاق اين گروهها ميتواند تاكيد روي امهات و محورهاي كليدي نظام باشد كه روي آن پايهگذاري شده است. مشخصا اسلاميت و جمهوريت نظام، تقويت رهبري و التزام به موازين امام، حفظ منافع و مصالح مردم، پايداري نظام و اقتدار سياسي كشور در رابطه با اعتماد بين مردم و تقويت اعتماد ملي و همينطور تقويت جايگاه ايران در جدالهاي سياسي منطقه و جهان ميتواند سرفصلهايي باشد كه دو تشكل در مورد آن بحث و تبادل نظر كنند. مشخصا محور اين مسائل تمكين به قانون به عنوان تكيه گاه همه گروهها بايد باشد.
آيا با توجه به سبقه انشعاب اين تشكل اين امكان وجود دارد كه چنين نشستي به صورت ادامهدار و نه در حد يك جلسه شكل بگيرد؟
حتما اين زمينه وجود دارد. آن انشعاب و انشقاقي كه صورت گرفت در زمان حضرت امام بود و آن زمان نيز امام خميني اين جدايي و استقلال مجمع روحانيون از جامعه روحانيت را به رسميت شناخت. آن به رسميت شناختن از نظر امام هم به منزله دفع روحانيت مبارز نبود. چون پايه اين جدايي مبتني بر منطق درست بود. هيچ ايرادي هم به آن وارد نيست و نبايد آن را به معناي عدمتفاهم در مسائل كلي نظام تلقي كرد.
در صورت شكلگيري اين نشستها ممكن است آقايان روحاني و ناطق نوري كه از جامعه روحانيت فاصله گرفتهاند، به اين تشكل برگردند؟
نميتوان در اين مورد اظهارنظر كرد. نه از باب نقد بلكه از باب روايت يك رويداد تاريخي جامعه روحانيت مبارز متاسفانه از ظرفيتها و شخصيتهاي بزرگ خود به مقدار زيادي خالي شده است. اندك شخصيتهايي هستند كه وجاهت ملي و انقلابي داشته و در اين تشكل ماندهاند اما در عين حال بزرگاني هم از اين مجموعه جدا شدهاند. اين مساله باعث ميشود كه اعتبار و منزلت پيشين روحانيت مبارز تضعيف شود. به همين دليل اين جنبهها بايد تقويت شود. اينكه آقايان روحاني و ناطق نوري به مجمع بازگردند، تصميم خودشان است. البته مورد استقبال ما نيز هست. طبيعي است كه اگر جامعه روحانيت مبارز قدرشناس نيروها و شخصيتهاي انقلابي، موثر و سياسي گذشته خود باشد، بايد به هر قيمتي شده اين شخصيتها را به تشكل بازگرداند و از توان، فكر و ديدگاههايشان استفاده كند.
دستاورد چنين ديدارهايي چه ميتواند باشد؟
مهمترين دستاورد اين گفتوگو تقويت اعتماد بين گروههاي سياسياي است كه تكيهگاه نظام هستند. آنها ميتوانند در بحرانها و گرفتاريهاي بزرگ سياسي با وحدتنظر گامهاي مهمي بردارند. تصويري كه از اين گفتوگو به دست داده ميشود، ميتواند اعتمادي را در جامعه شكل دهد. اينكه نيروهاي صاحب صلاحيت و ارزشمند با وجود تفاوت در سلايق سياسي در بزنگاههاي تاريخي و بحرانها با مواضع مشترك، بيشترين اثربخشي را به نفع نظام داشته باشند.