كارخانه توليد دغدغه
جلال سميعي
1- ظهور موبايل و ابزارهاي آنلاين، به عنوان مهمترين ابزارهاي روزمره همراه آدمها، ابتدا شكل رفتار اجتماعي را تغيير داد و كمكم ابزار، خودش به يك دليل و هدف تبديل شد؛ قرار بود گوشي براي ما تسهيلكننده تماسها و راهي براي پيدا شدن باشد. كمكم، گوشيها و همپيمانهاي آنلاينشان كاري كردند كه ترجيح داديم مخفي باشيم، گاهي از بيصدا يا خاموش كردن گوشي احساس افتخار و آرامش كنيم؛ و حتي براي همراهي بيشتر و شخصيتر با گوشي از جمعها بيصدا فاصله بگيريم. موبايل حالا همدم ما است، با او خوابمان ميبرد و با او جهان را وقت بيداري بررسي ميكنيم. آن هم با فاصله صميمانه كمتر از ۲۵ سانتيمتر.
2. حالا اينستاگرام دارد در جهان و ايران، مد تعيين ميكند؛ آدمها وقت خريد، به عكسها و فيلمهايي كه ميشود در اينستاگرام بازنشر كرد، فكر ميكنند؛ اينستاگرام و تلگرام دغدغهها، خبرها و شايعات، افتخارات و حتي رقابتهاي مخفي ميان آدمها را روي موج افكار عمومي نشت ميدهند. جزييات حوادث بين شبكههاي اجتماعي بازنشر ميشوند و بسياري از مردم، ممكن است با يك عكس يا فيلم برآشفته شوند. سازمانها و برندهاي شخصي و تجاري فهميدهاند كه سوار شدن بر اين موج جديد و فراگير، فرصتها و البته تهديدهاي زيادي دارد.
3- تجربههاي طولاني و پرتعداد رسانههاي آنلاين نشان داده كه سوار شدن به قطار پرشتاب و پيشبينيناپذير فضاي رسانهاي كنوني، لزوما به معناي ديده شدن موفق با اهدافشان نيست. رسانه يك موجود زنده است، كه هر لحظه ممكن است با شما يا مخالف شما به حركتش ادامه بدهد. اگر آدمها حالا براي مشهور شدن در اينستاگرام، رفتارهاي عجيب و دعواهاي جديد دارند، ممكن است تركشهاي اين دعواها به برندها و سازمانها هم بخورد. خبر بد ديگر اين است كه اگر حضوري واقعي و رسمي و با نقشه راه در اين كهكشان بزرگ نداشته باشيد، هر ناشناسي ممكن است جاي شما را به اسم شما و به دلخواه خودش پر كند.