• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3974 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۲ آذر

شما كه غريبه نيستيد

احمد پورنجاتي

 پيش از هر چيز و در آغاز، يادآوري كنم كه تيتر يا عنوان اين نوشته برگرفته از نام كتابي است به قلم شيوا و شيرين نويسنده ارجمند و سرشناس ادبيات كودك و نوجوان كشورمان، جناب «هوشنگ مرادي‌كرماني». البته هيچ نسبت و ارتباط ديگري ميان اين يادداشت و آن كتاب نيست. اما اين قصه از آنجا در ذهن و قلم نگارنده جوانه زد كه چند روز پيش در «كلبه توييتري» - يا همان حساب توييتري - آقاي جهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات گفت‌وگويي ميان ايشان و يك كاربر عادي از شهروندان ايراني رخ داد كه به گمانم مصداق «خلاف آمد آداب و عادات» در ارتباط ميان مقامات وشهروندان به نظر مي‌آمد. اينكه بالاترين مقام يك وزارتخانه آن هم به گستره و اهميت و حساسيت وزارت ارتباطات با همه دغدغه‌ها و دلمشغولي‌ها و حرف و حديث‌ها كه پيرامون رويكرد و سياست‌ها و برنامه‌ها و اقداماتش وجود دارد برود در كلبه توييتري و درباره موضوعي هرچند مربوط به حوزه وظايف وزارتخانه‌اش، با يك شهروند كامنت توييتري مبادله كند، هم جالب است هم خوشحال‌كننده است هم شگفتي‌آور است هم تامل‌برانگيز است هم خيلي خوب است. اين صفاتي را كه رديف كردم بگذاريد به حساب اندكي مزاح كه برگرفته از قصه‌اي است طنزآميز به نقل از يك دوست اصفهاني: سال‌ها پيش كه تازه ‌ميوه‌اي به نام «كيوي» به بازار آمده بود جناب ميوه‌فروشي در اصفهان براي جلب مشتري و معرفي اين ميوه تخم مرغي موكت پوش، با همان لهجه شيرين اصفهاني جار مي‌زد: ‌اي بيا كه از بهشت اومدس. هم مغذي‌س، هم مبهي‌س (شادي‌آور) هم مشهي‌س (اشتها آور) هم خيلي خوب‌س! حكايت اين ديالوگ توييتري وزير ما است. با وجود سايه سنگين فيلترينگ كه فيسبوك و توييتر را يكسان در برگرفت از پس انتخابات ۸۸ - چنان‌كه افتد و دانيد - اما نمي‌دانم از خوش اقبالي اين دومي يعني حضرت توييتربود يا هر دليل و حكمت ديگر، بسياري از مقامات رسمي و بلندپايه كشور به ويژه شخص رييس‌جمهور و بسياري از وزيران و صاحب منصبان و شخصيت‌هاي سياسي از جناح‌هاي گوناگون، از ظرفيت اين رسانه براي بيان ديدگاه‌ها و انتقال پيام‌هايشان به فراواني بهره برده‌اند و مي‌برند و لابد با آچار شلاقي «فيلترشكن» به ناچار! (آيكون لبخند و استيكر چشمك) البته توجه دارم كه همه يا اغلب اين عزيزان چون انگيزه‌شان رساندن پيام انقلاب و دفاع از سياست‌هاي نظام و هدايت مخاطبان به راه راست است، پس كاري مباح بلكه مستحب مي‌كنند و با اينكه تنها به تراوش يك سويه بسنده مي‌فرمايند و مونولوگ تعارف مي‌كنند اما اجرشان محفوظ است و فيض وجودشان مستدام باد. اينك اما نوبت ارزيابي و سنجش نمونه خاص جناب وزير ارتباطات است كه در واقع نوعي «گفت‌وگوي اختصاصي» توييتري ميان يك عضو كابينه با يك شهروند عادي رخ داده است. از دو زاويه متفاوت مي‌توان به اين رخداد نگريست.
۱- از منظرجامعه‌شناسي سياسي- برداشت من اين است كه با صرف نظر از هر عامل انگيزشي يا اراده معطوف به هرهدف كه در پس اينگونه ارتباط آسان و در دسترس و گفت‌وگوي دوسويه متصور باشيم، مي‌توانيم آن را ارزشمند و ستودني ارزيابي كنيم. اينكه متوليان و مقامات كشور در هر رده‌اي كه باشند، خود را در دسترس گفت‌وگوي اقناعي و پرسش و پاسخ بي‌واسطه و بر خط (همان آنلاين) با شهروندان قرار دهند و در برابر نقد و رد نظرشان كژتاب نباشند و خشمگين نشوند و بي‌هيچ منت و فخرفروشي و فضيلت‌نمايي، خود را آماج ارزيابي و داوري مردم قرار دهند، يك گام بلند به پيش است در راستاي نهادينه شدن جامعه مدني و كاهش شكاف اجتماعي و توانمندي سرمايه اجتماعي كشور. پس، گفت‌وگوي توييتري آقاي وزير با يك شهروند عادي، كار خوب  است. بيش باد.
۲- از منظرمديريتي - به گمانم از اين زاويه مي‌توان شيوه ارتباطي جناب وزير را قابل نقد و كاستي دانست و به نوعي ناتواني يا بي‌مبالاتي مديريتي تفسير كرد. يك وزير با آن همه گرفتاري به ويژه در دستگاهي كه كاستي‌ها و ناكارآمدي‌هايش كم نيست و خواسته‌هاي عمومي تا نقطه مطلوب در آن بسيار است، چگونه فرصت مي‌كند در فهرست بالابلند اولويت‌هاي بسيار مهم‌تر و فوري‌تر مسووليت‌هايش به كلبه توييتري برود و با كسي درباره موضوعي از آن همه موضوعات، به گفت‌وگو بنشيند؟ لابد با اين حساب و كتاب كه اين پرسش و پاسخ را ديگران نيز خواهند ديد. اما اين، توجيه بلاوجه است. از اين گذشته، نقش رسانه‌ها چه مي‌شود؟ چرا به جاي وقت‌گذاري اختصاصي براي يك شهروند در يكي از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي، به گونه‌اي سامان‌يافته و فراخ‌دستانه امكان گفت‌وگوي چالشي براي رسانه‌هاي مستقل فراهم نشود؟ چرا امكان بحث و نقد كارشناسانه و فني در حوزه تخصصي وظايف هر وزير و با حضوراو و صاحب‌نظران نباشد؟
اگر زاويه ديد نگارنده اين نوشته را بخواهيد خواهم گفت كه: هردو با هم بهتر و سودمند‌تر است. مهم اين است كه يكي، فداي ديگري نشود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون