خدا دشمن پولدار نصيبت كنه
شهرام شهيدي
محمدرضا باهنر اگر هر از گاهي سري به ما نزند اموراتمان نميگذرد. وقتي نشست جلوي دوربين موسيو شيطان كه استاد پرسشهاي شيطنت آميز است موسيو از او پرسيد: بالاخره اين اختلافهاي اخير بين دولت و نمايندگان مجلس به كجا رسيد؟ باهنر گفت: بارها به وزيران گفتهام اگر نمايندهها حرفهاي غيرمدبرانه ميزنند، شما لازم نيست به حرفهايشان توجه و به حرفشان گوش كنيد. موسيو شيطان گفت: اي بابا. مگر مجلس در راس امور نيست؟ اينكه ميشود همان اوضاع دوران احمدينژاد. باهنر گفت: اتفاقا وضعيت احمدينژاد در فضاي عمومي كشور روبه رشد است و دارد بالا ميآيد. شبح آقابزرگ در حالي كه از طريق فيلتر نوري فرار ميكرد گفت من دوباره تحملش را ندارم. ما كه رفتيم. موسيو شيطان گفت: من هم نميدانم چرا يكهو دل پيچه گرفتم. دل روده من هم دارد بالا ميآيد. باهنر گفت: اينكه چيزي نيست. اگر دولت آقاي روحاني نتواند در دو يا سهزمينه بهصورت ملموس موفق شود و ذائقه مردم را شيرين كند، دو رقيب براي دولت روحاني در اذهان متصور است كه متشكل هم نيستند؛ يكي احمدينژاد و ديگري ما اصولگراها هستيم. موسيو شيطان گفت: قبلا كه متشكل بوديد. خانم باجي گفت: يعني باز بين بد و بدتر بايد يكي را انتخاب كنيم؟ عمو حسام گفت: حالا نيست تيم احمدينژاد و اصولگراها متخصص شيرين كردن ذائقه مردم هستند؟ ما شيرين شدن ذائقه نخواهيم بايد كي را ببينيم؟ همين كه كسي زهر هلاهل نريزد تو دهانمان يا روغن كرچك به خوردمان ندهد قانع هستيم. موسيو شيطان گفت: حالا هنوز موضوع پولهايي كه به نمايندگان دادهاند روشن نشده دوباره برگردند كه چه؟ باهنر گفت: اين مساله را اينطور بزرگ و وسيع نكنيد. موسيو شيطان گفت: اصلا موضوع كوچك و باريك. اندازهاش چيزي از اهميتش كم ميكند؟ باهنر جواب داد: اين كارها يك حركت سياسي، اجتماعي است. ممكن است شما بخواهيد به رقبايتان لطمه وارد كنيد. در حالي كه موسيو شيطان عكس را ميانداخت، خانم باجي رفت كنار پنجره ايستاد و گفت: خدايا يك دشمن پولدار نصيبم كن كه بخواهد به من لطمه بزند. لطمهاش هر چه بزرگتر، بهتر. موسيو شيطان گفت: منم دوم دوم... عمو حسام گفت: منم زنبيل گذاشتم خدايا. سوم.
باهنر ديد اوضاع قمر در عقرب است، راهش را گرفت و رفت.