محمد درويش، فعال محيط زيست:
چرخ را دوباره اختراع نكنيم؛ به خودرومحوري پايان دهيم
امين شول سيرجاني| آلودگي هواي تهران و چند كلانشهر ديگر در كشور تبديل به مساله بغرنج اجتماعي شده است. بخش مهمي از اين آلودگي نتيجه استفاده بيرويه از خودروهاي شخصي، غيراستاندارد بودن وسايل نقليه مثل اتوبوسها و موتوسيكلتهاست. براي رفع مشكل ترافيك و به تبع آن كاهش آلودگي هوا چه بايد كرد؟ اين پرسشي است كه كارشناسان، مردم و مسوولان پاسخهاي متفاوتي برايش دارند. محمد درويش، مديركل سابق مشاركتهاي مردمي سازمان حفاظت محيط زيست از كارشناساني است كه عقيده دارند راهي جز تغيير بنيادين در استراتژي اداره شهر وجود ندارد. اينكه بايد از خودرو محوري به سمت انسان محوري حركت كنيم و براي تحقق چنين شهري به فوريت برخي سياستها در دستور كار مديريت شهري تهران و ديگر كلانشهرها قرار گيرد. بهانه گفتوگو با درويش به سبب حمايت او از طرح «سهشنبههاي بدونخودرو» در تهران بود و اينكه چگونه ميتوان اين وضع را تغيير داد.
آقاي درويش با بالا رفتن شاخص آلودگي هواي تهران در هفته گذشته، دوباره اين پرسش قديمي مطرح شده كه براي عبور از اين بحران چه بايد كرد؟
همان كاري را بايد انجام بدهيم كه در دنيا انجام دادهاند. نبايد چرخ را دوباره اختراع كنيم. چند شهر در دنيا خوشبختانه در عبور از اين بحران تجربه موفقيتآميزي داشتهاند. «يان گل» آرشيتكت مطرح اهل دانمارك مدلي را طراحي كرد كه در دانمارك، اتريش و هلند مورد استفاده قرار گرفته است. براي نمونه شهر آمستردام در كشور هلند اواخر قرن بيستم يكي از پرترافيكترين شهرهاي اروپا بود. با تغيير سياستهاي مديريت شهري، اين شهر امروز عاري از هر نوع ترافيك است و شاخص سلامت شهروندانش در بهترين وضعيت است.
اين موفقيت حاصل چه سياستي بود؛ در شهري مثل تهران بايد بر چه محوري استوار باشد؟
آنها از خودرومحوري به سمت انسانمحوري حركت كردهاند و موفق شدهاند. ما هم بايد از همين سياست استفاده كنيم و برنامههايي كه به خودرومحوري دامن ميزنند را كنار بگذاريم و با حركت به سمت زيستمحوري مبلمان شهريمان را تغيير دهيم. ما بايد فضاي بيشتري براي حركت آدمها فراهم كنيم و در مقابل بر خودروهاي شخصي سخت بگيريم. شهرونداني كه از دوچرخه و وسايل حمل و نقل عمومي استفاده ميكنند يا در شهر پياده ميروند بايد رفتوآمدشان تسهيل شود و به امكانات بيشتري دسترسي داشته باشند. برخي تصور ميكنند كه مثلا با افزايش كيفيت بنزين و خودروها و يا استفاده از خودروهاي هيبريدي، مشكل ترافيك و آلودگي هوا به كلي حل ميشود. اين فرض غلط است چون تهران شش برابر معابرش خودرو دارد. خيابانهاي شهر ظرفيت و تحمل اين همه خودرو را ندارد. بايد به صراحت بگوييم كه سياست شهرداري و سازمان محيط زيست براي فشار به خودروسازها و افزايش كيفيت خودرو و بنزين عملا شكست خورده است. شهرداري فكر ميكرد با ساخت بزرگراه ميتواند مشكل را حل كند اما اين سياست نيم قرن است كه در دنيا شكست خورده. كاري كه ما با ساخت بزرگراههايي مثل نيايش و نواب كرديم يك فاجعه بود. قناتهاي تهران را كور كرديم. پوشش گياهي را از بين برديم براي اينكه شريانهايي ايجاد كنيم و در نهايت هم مشكلي را حل نكرديم. در صورتي كه ميتوانستيم برويم سراغ كارهاي ديگر و هزينه 18 هزار ميليارد توماني كه صرف ساخت و سازهاي بزرگراهها شد را صرف گسترش حملونقل ريلي كنيم.
پيشنهاد شما براي عملي شدن اين سياستها در تهران چيست؟
پيشنهاد من اين است كه به سرعت دو كار كنيم. اول اينكه بستر شهر را براي آن گروه از شهروندان كه ميخواهند از شهر استفاده نكنند، آماده كنيم. شهرداري بايد به سرعت برود به سمت ايمنسازي مسيرهاي دوچرخهسواري. به موازات آن بايد ايستگاههايي ايجاد كنيم كه دوچرخههاي برقي در اختيار مردم بگذاريم. بايد اتوبوسهايي كه جك مخصوص حمل دوچرخه شهروندان را داشته باشند را تهيه و تجهيز كنيم.
در شهري مثل بوگوتا پايتخت كلمبيا كه يكي از شهرهاي آلوده جهان بود كنار گذاشتن سياست خودرومحوري باعث شد تا مردم هم به اين سياست تن بدهند و شاخصهايشان بسيار بهبود يابد.
براي ترغيب شهروندان با چنين برنامهاي چه بايد كرد؟
مديران سياسي بايد پيشقدم شوند. از طرف ديگر گروههاي مرجع مثل هنرمندان و نخبگان سياسي اجتماعي بايد در ايستگاههاي مترو ديده شوند. خيلي كار سختي نيست كه با اين مشكلات مواجهه خردمندانه داشته باشيم. به شرط اينكه رييس سازمان محيطزيست ما نگويد كه ما ماشين ميخواهيم و كاري نميتوان كرد و بايد دعا كنيم باد بيايد تا آلودگي كم شود. با اين ديدگاه كاري نميتوان كرد.