• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3988 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۹ دي

و گنجي كه رفت و قرار است بيايد

مجيد احمدي

 

داستان به چند سال قبل بازمي‌گردد. هياتي 5 نفره شامل آيدين آغداشلو، غلامحسين و غلامرضا نامي، حبيب‌الله صادقي و زنده‌ياد مجيد حسيني‌راد به گنجينه موزه رفتند و آثار گنجينه را بخش‌بندي كردند و بخشي را مازاد بر نياز و به قولي فاقد ارزش نگهداري در موزه هنرهاي معاصر تشخيص دادند و اين آغاز ماجرا بود. رفتني كه گويا بازگشتي برايش متصور نمي‌شد. رفتني كه بعد از چند سال آثاري از ميان آنها در بازار هنر پيدا شد و مشخص شد كه امين اموال و بازهم تاكيد مي‌كنم كسي كه نامش امين اموال است آثار را دزديده و به فروش رسانده؛ حال چه شد كه اين ماجرا برملا شد، خود داستان ديگري است كه ذكر اين نكته كه اگر جناب امين اموال اگر كمي باهوش‌تر بود داستان لو نمي‌رفت و بخشي از گنجينه موزه هنرهاي معاصر سر از ناكجاآباد درمي‌آورد، بماند ولي به‌هرحال داستان لو رفت و دست‌هايي رو شد و نشد آنچه بايد مي‌شد. در آن زمان غلامرضا نامي كه يكي از مسوولان موزه در زمان سميع‌آذر بوده و اكنون مسوول خريد و كارشناس هنري مجموعه بانك پاسارگاد است در گفت‌وگويي درباره اين جريان گفت كه گنجينه موزه هنرهاي معاصر شلوغ بود و به دستور آقاي سميع آذر لازم دانستيم كه آرشيو دومي نيز ايجاد كنيم. ايجاد اين آرشيو دوم در موزه هنرهاي معاصر ميسر نبود پس مكاني در معاونت هنري را براي اين مهم در نظر گرفتيم و يك هيات كارشناسي درست كرديم تا اين آثار را از گنجينه موزه انتخاب كنيم و به اين مكان جديد ارسال كنيم. برخي از اين آثار، آثاري بودند كه به موزه هديه داده‌شده بود و برخي ديگر آثاري بود كه ارزش گنجينه‌اي نداشت ولي نمي‌توان گفت كه اين آثار از درجه اعتبار و اهميت ساقط بودند. در زمان سميع آذر اين كارها از اين جيب به آن جيب شد يعني با دستور مدير وقت از گنجينه موزه به گنجينه دوم موزه رفت ولي قرار نبود كه آثار خراب شوند يا دزديده شوند. آرشيو دوم هم جاي بدي نبود. البته يكي از مواردي كه پيش‌از اين هم گفته شد اين است كه آيا خريدارها براي خريد آثار هيچ سند و مدركي طلب نكرده‌اند و حتي به اين‌ شك نكرده‌اند كه چطور به گفته مديركل تجسمي ارشاد، يكي حاضرشده است كارهايي اين‌چنين نفيس را به يك‌دهم يا يك‌پنجم قيمت بفروشد؟ در ماجراي رفت‌وبرگشت آثار هنوز مجهولات زيادي وجود دارد. اما به‌هرتقدير آثار از موزه هنرهاي معاصر رفت و درجايي بلوكه شد و به فروش هم رسيد و بازگشت هم خورد و داستان به‌زعم مديران فعلي ارشاد و موزه تمام شد ولي چرا هيچ‌كس به ابهامات اين سريال پليسي پاسخ درستي نداد و چرا ملانوروزي با تمام قوا پشت اين جريان ايستاد كه خريداران اين آثار بدون شك نمي‌دانستند كه چه اثري را مي‌خرند (درصورتي‌كه آثار گنجينه موزه هنرهاي معاصر حتما بايد برگه اموال و برچسب خورده باشند) و چرا از امضاكنندگان برگه خروج آثار از موزه بازخواستي نشد و ده‌ها سوال ديگر هنوز به آنها پاسخي داده نشده است. اما آب‌ها از آسياب افتاد و اكنون ملانوروزي كه ديگر بايد نام رييس سابق موزه هنرهاي معاصر را به وي اطلاق كرد چند روز پيش در مصاحبه‌اي اعلام كرده كه گنجايش گنجينه، كفاف تمامِ آثارش را نمي‌دهد. در گالري‌هاي موزه بيش از ۱۰۰ اثر قابل نمايش نيست. در دوره رياست آقاي سميع‌آذر، تعدادي از آثار موزه پالايش شدند. بسياري از آثاري كه پيش از انقلاب به وزراي وقت اهداشده بود، آنها نيز به موزه هنرهاي معاصر اهدا كرده بودند و بعضا چندان آثار مهمي نبودند. به همين دليل چون موزه با كمبود فضا مواجه بود، به همين دليل ۵۱۲ اثر توسط كار‌شناسان انتخاب شد و به انبار حوزه تجسمي منتقل شدند. تقريبا بيش از ۱۰۰ اثر از اين تعداد، آثار قابل‌اعتنايي است كه مي‌توان دوباره به موزه بازگرداند؛ مثل آثاري از فريده لاشايي و عليرضا اسپهبد كه مي‌توانند امروز جزوِ آثار موزه‌اي قرار بگيرند. از اين ‌بين، ۱۱۲ اثر انتخاب‌شده و قرار است به موزه هنرهاي معاصر مرجوع شوند. بقيه اين آثار هم به موزه‌هايي مثل موزه صنعتي كرمان اهدا خواهد شد. ولي ملانوروزي هنوز هم از ذكر اينكه با آثار به سرقت رفته و با آثاري كه اكنون ارزش مالي پيداكرده‌اند دقيقا چه مي‌خواهند بكنند و اينكه چرا از نمايش آنها سرباز زده مي‌شود؟ چرا موزه هنرهاي معاصر اين آثار را به نمايش درنمي‌آورد تا ابهام‌ها برطرف شود؟
و يك سوال مهم ديگر اينكه چرا مدام بر طبل قيمت و ارزش مالي آثار هنري كوبيده مي‌شود و چرا هيچ‌كدام از مصاحبه‌شونده‌هاي امروزي به ارزش هنري آنها اشاره نمي‌كند؟ و نكته ديگري كه دليل آن هنوز مشخص نيست اين است كه مسوولان موزه هنرهاي معاصر وعده داده بودند كه روي وب‌سايت موزه هنرهاي معاصر، تصاوير تمامي آثار موجود در گنجينه اين موزه ملي را منتشر مي‌كنند اما باگذشت چندين ماه، حتي يك تصوير نيز منتشرنشده است. آيا در ساختاري كه مجسمه 350 كيلويي به سرقت مي‌رود، نبايد نگران اموال ملي ايران باارزش مجموع ميلياردها دلار باشيم؟ داستان چيست كه كسي نبايد بداند؟
كارشناس حوزه تجسمي و منتقد هنري

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون