• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4030 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۹ بهمن

ادامه از صفحه اول

قانون اساسي نيازمند بازنگري

اما بنابر دلايل مختلف كسي نمي‌تواند وارد اين مجموعه‌ها شود و اين يك اشكال بزرگ در قانون است. مجموعه سران كشور بايد با تعامل مجموعه جديدي را تعريف كنند كه اين مجموعه بتواند بر موضوعات مختلف در نهاد‌هاي مختلف نظارت و تسلط داشته باشد. در چند وقت اخير ما شاهد بروز برخي قصورات بوديم كه تبعات زيادي به همراه داشته است. يكي از مهم‌ترين راه‌حل‌ها براي كاهش قصورات تعامل بيشتر قوه مقننه با قوه قضاييه است. متاسفانه امروز شكافي پديد آمده است كه قوه قضاييه متصور است نمايندگان مجلس قصد دارند از آن قوه مچ‌گيري كنند كه اين تصوير اشتباهي است. هرچه اين دو قوه تعامل بيشتري با يكديگر داشته باشند، اين شكاف‌ها كمتر خواهد شد. يكي از مشكلات امروز كشور، عدم نظارت نهاد‌هاي انتخابي بر نهاد‌هاي انتصابي است و حل اين مشكل نيازمند لايحه از سوي دولت يا طرح از سوي نمايندگان مجلس است. براي حل اين مشكل نمايندگان مجلس اقداماتي را انجام داده‌اند اما اينكه خروجي اين موضوع چگونه باشد، مشخص نيست. اختيارات نمايندگان در برخي موارد محدود است و بطور مثال نمايندگان نمي‌توانند تصويب كنند كه يك مجموعه به دولت واگذار شود؛ اين مهم دستور مقام بالاتري را مي‌طلبد. قانون اساسي ما نيازمند بازنگري است و رييس‌جمهور اين موضوع را درك كرده است به همين دليل در سخنراني‌هاي خود به موضوع همه‌پرسي پرداخته است. همه‌پرسي يعني چه؟ يعني رجوع به آراي مردم. در چند وقت اخير ما شاهد نقد‌هاي تندي به صحبت‌هاي اخير رييس‌جمهور درباره اصل 59 قانون اساسي بوديم. هرچند قانون اساسي ما نيازمند بازنگري در برخي موارد است اما با وجود هجمه‌هايي از اين دست، اين كار بسيار سخت خواهد بود.

 

خيلي دور خيلي نزديك

افزون بر اين تعارض منافع استراتژيكي ميان دو كشور وجود ندارد بلكه همواره از پتانسيل‌هاي عظيم گسترش روابط سخن گفته شده است. اما فراتر از اين تصوير كلان و خوشبينانه، ايران و هند در متن سياست بين‌الملل فعلي از يكديگر بسيار دورند. ايران و هند مانند ساير كشورها در متن نظم بين‌الملل ليبرال با يكديگر تعامل مي‌كنند. اين نظم و ساختارهاي آن نقش تعيين‌كننده‌اي در شكل‌دهي به آينده تعاملات دو كشور خواهند داشت. اين دو در دو سوي نظم بين‌الملل ليبرال قرار گرفته‌اند. هند به طور تاريخي بخشي از اين نظم بوده و در شرايط كنوني منافع اقتصادي و استراتژيك آن تنيدگي بيشتر در اين نظم را ايجاب مي‌كند. منافع هنجاري هند در حفظ و بسط ليبرال‌دموكراسي در جهان از يك سو و رقابت استراتژيك تشديد شونده اين كشور با چين از ديگر سو زمينه را براي تنيدگي فزاينده آن در نظم ليبرال فراهم آورده است. به بيان ديگر اين سخن كه هند احتمالا فرانسه آسيا خواهد بود و روابطي نزديك اما تا حدي مستقل با ايالات متحده مبناي سياست خارجي اين كشور خواهد بود به گونه‌اي فزاينده واقعيت مي‌يابد. اما ايران از لحاظ نگرش به نحوه تعامل با نظم بين‌الملل ليبرال در نقطه مقابل هند قرار مي‌گيرد. اين كشور نه تنها به لحاظ هنجاري نظم بين‌المللي ليبرال را يك تهديد تصور مي‌كند، بلكه به‌شدت تحت فشار مديران اين نظم بوده و هست. از همين روست كه رييس‌جمهور در اين سفر به طور مكرر از نظم بين‌الملل ليبرال و مدير آن ايالات متحده انتقاد كرد. افزون بر اين انتخاب‌هاي استراتژيك ايران و هند با يكديگر تفاوت‌هاي عميقي دارد. انتخاب استراتژيك ايران تمركز بر شامات است و تا آينده قابل پيش‌بيني احتمالا بخش اعظم توان استراتژيك اين كشور در اين منطقه صرف خواهد شد، در حالي كه هند به گونه‌اي فزاينده سياست خارجي خود را بر محور توازن‌سازي در برابر چين تعريف مي‌كند و به پيش مي‌برد. روشن است كه از يك سو شامات براي هند منطقه‌اي فرعي محسوب مي‌شود و از ديگر سو چين دوست ايران است و تصميم‌گيران اين كشور تهديدي از گسترش قدرت آن احساس نمي‌كنند. بنابراين مي‌توان مدعي شد كه ايران و هند در رادارهاي راهبردي يكديگر قرار ندارند و اين رابطه راهبردي نيست. افزون بر اين تشديد تنش در تعاملات ايران و غرب مي‌تواند تاثيرات منفي شديدي بر روابط با هند جاي بگذارد همان‌گونه كه در دوره تحريم‌ها چنين شد. حفظ همين سطح از رابطه نيز در ماه‌هاي آينده در صورتي كه ترامپ تهديدات خود را عملياتي كند، به‌شدت دشوار خواهد شد. اما اين بدان معنا نيست كه گسترش روابط دو كشور اهميتي ندارد. هند شكوفاترين اقتصاد در حال ظهور در جهان است كه در همسايگي ايران قرار گرفته است. در هم تنيدگي فرهنگي، تمدني دو كشور و مكمل بودن اقتصاد‌هاي آنان مباني لازم براي گسترش روابط اقتصادي و فرهنگي را فراهم مي‌آورد. البته نوع يادداشت‌تفاهم‌هاي امضا شده در اين سفر نشان مي‌دهد كه آنان هنوز در شناخت پتانسيل‌هاي اين رابطه در ابتداي راه قرار دارند. از 15 سند امضا شده 12 تاي آنها يادداشت‌تفاهم‌هايي‌اند كه اجرايي شدن آنها مهم است. افزون بر اين هيچ‌يك از اين توافقات و يادداشت‌ها در حد و اندازه دو اقتصاد، مهم نيست. به بيان ديگر شكل‌دهي تحقق پتانسيل‌هاي اقتصادي و فرهنگي كه رهبران دو كشور از آن بسيار سخن مي‌گويند هنوز در ابتداي راه قرار دارد. اين سفر گامي مهم در مسيري پر پيچ و خم است.

استاديار دانشگاه شهيد بهشتي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون