• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4031 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۳۰ بهمن

# سقوط_آسمان

گروه اجتماعي| «ما هم به خريد هواپيماي نو اعتراض داريم، هم به قديمي بودن هواپيماها، ما دلواپسيم خودمون هم نمي‌دونيم چي مي‌خوايم فقط بهمون گفتن بايد به دولت اعتراض كنيد.» از صبح ديروز كه خبر خارج شدن هواپيماي تهران- ياسوج از رادار منتشر شد، كاربران فضاي مجازي نسبت به اين خبر واكنش‌هاي مختلفي نشان دادند. بيم و اميد كانال‌هاي تلگرامي را پر كرده بود، تا اينكه منابع رسمي خبر سقوط هواپيما را بر اثر برخورد با كوه دنا تاييد كردند. پيش از مخابره هر خبري از منطقه سقوط هواپيما، سيل پيام‌هاي تسليت مسوولان جاري شد اما در اين ميان خبرهايي هم سعي داشتند اميد را زنده نگه دارند: «دوست يكي از مسافران پرواز٣٧٠٤ هواپيمايي آسمان از روشن بودن تلفن همراه مسافري درون هواپيما خبر مي‌دهد.» زنده نگه داشتن اميد به هر قيمتي و با هر هزينه‌اي، همان اتفاقي كه در حادثه سانچي و پلاسكو افتاد و شاهد بوديم كه چه آسيبي به روحيه خانواده‌هاي آسيب‌ديده‌اي كه اميدي واهي براي‌شان زنده مانده بود، وارد شد. بسياري از كاربران فضاي مجازي به اين رويكرد رسانه‌ها و انتشار اخباري كه اميد واهي را به فضاي ملتهب خبري تزريق مي‌كند، انتقاد داشتند.

مديريت بحران در اين حادثه هم نمره قبولي نگرفت، خبرهاي ضد و نقيض پي‌در‌پي تاييد و تكذيب شد و باز هم نبود امكانات، دردي بود مضاعف بر تمام دردها. يكي از خبرنگاران ياسوج در توييترش نوشت: «تيم كوهنوردي خودجوش داشتن اعزام مي‌شدن بيست نفر سه تا بيسيم داشتن كه اونم از خودشون بود. با اين شرايط احتمال حادثه ديدن كوهنوردها چندبرابر ميشه. فكر كنيد مديريت بحران در اين حد كه كلا بيسيم نداشتن بدن به كوهنوردا.» برخي كاربران هم به روند امدادرساني در حوادث مشابه انتقاد كردند و نوشتند: «شدت آتش سوزي به حدي است كه امكان امدادرساني نيست #پلاسكو. شدت انفجار به حدي است كه امكان امدادرساني نيست #معدن_ يورت. دماي حرارت به حدي است كه امكان امدادرساني نيست #سانچي. منطقه سقوط هواپيما به حدي صعب العبور است كه امكان امدادرساني نيست #هواپيما_تهران_ياسوج»

اما تمام واكنش‌ها ناشي از غم و نگراني در مورد هموطناني كه در اين هواپيما بودند، نبود. عده‌اي در فرصت به وجود آمده با انتقاد از وزارت راه و دولت، حوادث تلخ اخير را مرور كردند و حتي در بعضي موارد خواهان استعفاي وزير راه شدند و عده‌اي هم فرصتي يافتند تا باز موضوع هواپيماهاي برجامي را مطرح كنند. در ميان خبرها و شايعات كه آنقدر در چنين مواقعي به هم تنيده مي‌شود كه تشخيص واقعيت را مشكل مي‌كند، خبري منتشر شد كه مدعي بود هواپيماي سقوط كرده جزو هواپيماهايي بود كه بعد از برجام خريداري شده است. هر چند با اعلام روابط عمومي هواپيمايي آسمان مبني بر 20 ساله بودن اين هواپيما، خبر فوق تكذيب شد اما بحث در رابطه با قراردادهاي برجامي تمام نشد و كاربران اظهارنظرهايي نظير: «مگر قرار نبود با برجام شما و هواپيماهاي شما ديگر شاهد سوانح هوايي نباشيم؟»، «زمان احمدي‌نژاد هواپيما كه سقوط مي‌كرد مي‌گفتن تحريميم، قطعه نداريم. الان چي؟ الانم تحريميم؟ برجام چرا هيچ نتيجه‌اي براي مردم نداشت؟» البته تاكيد كارشناسان و مسوولان بر اين بود كه سقوط اين هواپيما به دليل نقص فني نبوده و شرايط جوي موجب اين حادثه شده است. مرور پيشينه اين مسير نشان مي‌دهد كه اين كريدور هوايي مسير چندان امن و بي‌خطري نبوده، از جمله فيلمي كه يكي از كاربران از عبور هواپيما از نزديكي كوه دنا منتشر كرد و همچنين خبري كه مي‌گفت، خلبان روز گذشته اين هواپيما چهار سال پيش در همين مسير توانسته از يك فاجعه جلوگيري كند، اما روز گذشته گويي بخت يارش نبوده: «در سال 1392، تنها چند دقيقه بعد از پرواز شماره 3205 ياسوج- تهران و دقيقا در ارتفاعات دنا، خلبان متوجه نقص فني و از كار افتادن موتور سمت راست هواپيما مي‌شود، مهارت خاص كاپيتان حجت‌الله فولادي در بازگرداندن و نشاندن هواپيما در فرودگاه ياسوج، باعث شد، همه مسافران از اين حادثه نجات پيدا كنند.»

يكي از نوشته‌هايي كه در دنياي مجازي بازخورد بسياري داشت، نوشته امير‌مهدي ژوله، نويسنده و بازيگر بود كه در حساب اينستاگرام خود نوشت: «تعدادي از هموطنان‌مان كه از پرايد و كاميون و راننده چرتي اتوبوس جون سالم به در برده بودند، موقع زلزله سرپل‌ذهاب اون طرف‌ها نبودند، به آتيش‌‌سوزي پلاسكو نرسيدند و از كشتي سانچي جا موندند، در سقوط هواپيما جان باختند. (شايد نه، شايد همه نه، شايد...) تسليت لوس و تكراري شده براي بازمونده‌ها. رخت سياه بخريد براي تحويل سال يك هزار و سيصد و نود و هفت شون. زندگيمون شده عاقبت يزيد...»

سقوط هواپيما در دنيا اتفاق عجيب و نادري نيست، اما چنين حادثه‌اي در ايران با توجه به ضعف زيرساخت‌هاي حمل و نقل و وجود مشكلات جدي در ناوگان حمل و نقل هوايي نمي‌تواند نام حادثه بگيرد، بلكه فاجعه‌اي‌ است كه يك سويش سوء مديريت‌هاست و سوي ديگر، فرسودگي ناوگان و بسياري موارد ديگر... و همين موضوع باعث مي‌شود واكنش‌ها به اين حادثه دامنه وسيعي در افكار عمومي پيدا كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون