رفاه ذهني چيست؟
رضا مهرآرا
در طول چند دهه اخير همزمان با شكلگيري گفتمان جهاني جديد مبني بر بررسي خصوصيات غيرمادي و رواني جوامع، شامل كيفيت زندگي، رفاه فردي و اجتماعي، رضايت از زندگي و شادماني افراد در جامعه، محققان علم اقتصاد، روانشناسي و علوم اجتماعي، عوامل عيني بيروني تاثيرگذار بر رفاه اقتصادي را شناسايي و اندازهگيري كردهاند. ابعاد رفاه اقتصادي را سطح درآمد و سرانه مصرف، اشتغال، مسكن، سلامت و تغذيه تشكيل ميدهد. بعد ديگري از رفاه به نام «رفاه ذهني» به منزله مولفهاي چند بُعدي براي ارزيابي احساس كاميابي مردم در سطح فردي و ملي و همچنين مطالعه بر روي ابعاد احساسي و هيجاني زندگي شهروندان با در نظرگرفتن رويكردهاي مختلف كمّي، كيفي و غير مستقيم مورد توجه محققان حوزه رفاه قرار گرفته است. تعدادي از كشورهاي توسعهيافته جهان براي تامين سعادت عمومي و افزايش بهزيستي و بهروزي مردم خود معيار جديدي از رفاه ملي را با هدف ترسيم جنبههاي روحي و فكري جامعه، از جمله شادماني فردي، براي درك ميزان اهميت عوامل غير اقتصادي و روانشناختي تاثيرگذار بر احساس خوشبختي ذهني اعضاي جامعه طراحي و تنظيم كردند و در تعدادي از پيمايشهاي خود علاوه بر دريافت اطلاعات از سطح برخورداري مردم از كالاها و خدمات، تسهيلات مالي و امكانات مادي و فيزيكي سوالاتي درباره طرز نگرش مردم در خصوص حالات احساسي، احساس اميد و اطمينان به آينده، امنيت خاطر و احساس طرد شدگي يا مقبوليت اجتماعي مردم را طرح كردند. در همين حال موضوعاتي نظير خرسندي كلي افراد جامعه از شرايط زندگي، نحوه برداشت و قضاوتهاي شخصي افراد در خصوص وضعيت دروني زندگي خود همانند رضايت شغلي و درآمدي، كيفيت روابط خانوادگي، رضايت زناشويي، چگونگي مناسبات دوستانه با همسايگان و مقايسه ميان گروههاي مختلف از جهت معيارهاي رفتاري و جهتگيريهاي ارزشي نظير درجه اهميت پول، قدرت، خانواده، امنيت، اصول اخلاقي، آزادي، استقلال و دستيابي به موفقيت توسط سازمانهاي اقتصادي در سطح ملي و منطقهاي مورد مطالعه و بررسي قرارگرفت.
در عين حال خودارزيابيهاي شناختي و ادراكي افراد در ارتباط با وضع كلي سلامت جسمي، حالات ذهني و رواني، تلقي افراد از عدالت ونابرابري و ميزان مواجهه با هيجانات مثبت شامل ميزان تجربه حسي مستمر احساسات مثبت (شادي، لذت و خوشبيني) و تجربه احساسات منفي (ناراحتي، استرس، نگراني و خشم) يا همان بهزيستي ذهني
(subjective well-being) نيز با مصاحبههاي عمقي ثبت و ضبط ميشود.
در اين ميان گزارش سالانه موسسه گالوپ با استفاده از طراحي پرسشنامههاي ويژه در خصوص ميزان خواب و استراحت، احساس احترام، دامنه شاديهاي روزمره، انجام فعاليتها بر اساس علايق شخصي و تعداد دفعات تجربه احساس درد جسماني، غم، نگراني و عصبانيت در بين مردم كشورهاي مختلف و درجه احساسات و عواطف ملل مختلف جهان را بر اساس شدت شاد و غمگين بودن ميسنجد.
همچنين درگزارش جهاني شادي و شاخص كاميابي لگاتوم در كنار درآمد و توليد ناخالص ملي مقولاتي چون حمايتهاي اجتماعي، اعتماد، بخشندگي، ادراك فساد، حكمراني خوب، آزادي انتخاب، تحمل و مداراي اجتماعي در افزايش كاميابي جوامع موثر قلمداد شده است و بر همين اساس تعدادي از موسسات و سازمانهاي اقتصادي بينالمللي مثل سازمان همكاري و توسعه اقتصادي نيز اقدام به اجراي پيمايشهاي ملي و منطقهاي در خصوص سنجش ابعاد جسمي، روحي، رواني و ذهني شهروندان كشورهاي عضو خود با هدف دستيابي به وضعيت پايدار شادكامي و نشاط اجتماعي، بازشناسي بيشتر ارزشهاي فرهنگي نهفته، سرمايه اجتماعي، انسجام و همبستگي اجتماعي كردهاند تا سياستگذاران و محققان امكان شناسايي هزارتوي عوامل و مولفههاي محيطي در هم تنيده تاثيرگذار بر بهزيستي فردي و جمعي مشترك را بيابند.
همچنين با وجود اينكه آمارهاي ويژه بازتابدهنده كيفيت توسعه اجتماعي و انساني جامعه شامل وضعيت بهزيستي اجتماعي و رواني، روند نزولي يا صعودي تحرك اجتماعي عمودي، مدل رفتاري گذران وقت مبتني بر رفاه ذهني در جامعه و شكاف احساس شادي و خوشبختي در ميان طبقات و اقشار مختلف در كشور به محاق رفته است ولي هنوز بسياري از شاخصهاي اجتماعي و آمارهاي تهيه شده بهوسيله مركز آمار نظير آمار و ارقام مربوط به نرخ بيكاري و اشتغال جوانان، نحوه توزيع درآمد در جامعه، مصارف خوراكي و غير خوراكي خانوارها، حسابهاي اقماري سلامت، الگوي گذران وقت و فعاليتهاي تفريحي و نتايج سرشماري نفوس و مسكن مربوط با ويژگيهاي جمعيتي، اميد به زندگي، پراكندگي طلاق، تعداد افراد هرگز ازدواج نكرده، سالخوردگي جمعيت و نحوه تصرف مسكن قادر است اطلاعات بسيار جامع و دقيقي از سطح رفاه عيني، كمّي و ملموس كشور ارايه دهد.
ساير آمار و دادههاي توليد شده بهوسيله دستگاههاي اجرايي شامل حوزههاي سلامت، بهداشت و درمان، پروندههاي قضايي، آسيبهاي اجتماعي، آموزش و محيط زيست نيز ابعاد غير اقتصادي رفاه ملي را كه ترندهاي در حال جريان درون ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي كشور است بازمينماياند.
به نظر ميرسد با توجه به كافي نبودن اتكاي صرف به رونق و رشد اقتصادي به عنوان تنها عامل تامين و تضمينكننده رفاه و توسعه همهجانبه كشور لازم باشد شاخصها و نماگرهاي تهيه و توليد شده ناظر به رفاه مادي و شرايط فيزيكي جامعه به سمت استخراج رفاه ذهني و بهزيستي اجتماعي گروههاي مختلف سني و جنسي جامعه نظير كودكان، زنان، جوانان و سالمندان بهصورت جداگانه معطوف شود.
از سوي ديگر براي نيل به توسعه و پيشرفت پايدار اقتصادي و اجتماعي فزاينده ميتوان با بهكارگيري ابزارهاي نوين آماري نسبت به بررسي وضعيت نشاط و سرزندگي عمومي، مشاركت اجتماعي و سياسي، روحيه جمعي جامعه، ذايقهها و سلايق ميان نسلي و احساس پيشرفت و ارزشمندي افراد مبادرت ورزيد تا به جهت مغفول ماندن آيتم رفاه ذهني در آمارها و با تغيير پارادايم در نظام آماري كشور امكان تهيه و تدوين سنجههاي كاربرديتر در ارتباط با چگونگي تغيير در كيفيت زندگي، توزيع جغرافيايي شادكامي، بازخواني آمارها درخصوص افزايش يا كاهش سطح استاندارد و مطلوب زندگي فراتر از آمارهاي خرد و كلان همچون نرخ جرم و قتل، سطح سواد، شيوع بيماريها، سطح سلامت عمومي و در نتيجه توليد شاخصهاي ملي شادماني فراهم شود تا متعاقب آن برنامهريزان و تصميمگيران با تمسك به آمار و شاخصهاي برآمده از رفاه ذهني واقعي مردم امكان انجام برنامهريزي و سياستگذاري مناسب براي سنجش و شناسايي عوامل موثر بر وضعيتهاي ناملموس و ناخوشايند روحي و رواني نظير نااميدي و عدم قطعيت نسبت به
آينده را بيابند.