كار ويژه صلح ورزش درحل بحران شبهجزيره كره
اصغرحسنوند
دو كشورخصم كره شمالي وايالات متحده امريكا قريب به دو دهه است كه سياست ارعاب و تهديد را نصبالعين خود قرار دادهاند كه يكي از نگرانيها و مباحث كانوني امنيت وسياست بينالملل در آغازين هزاره سوم محسوب ميشود. جسارت وماجراجويي كيم جون اون، رهبر كره شمالي، اعسار و ناشناختهشدهترين كشور دنيا از يك سو واعمال فشار و لفاظيهاي كازينوئيست معرف، دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده امريكا ازطرف ديگردامنه اختلافات وچالشها را گستردهتر كرده است كه درصورت تداوم و ارتكاب نازلترين خطا از سوي هر كدام از طرفين مناقشه بيگمان تيروتركشهاي آن بيحد وحصر پهنه جهان بشري را در برخواهد گرفت كه تا سالها آثار مهلكي بر نظامهاي سياسي و اقتصادي بينالملل تحميل خواهد كرد. به همين خاطر جهانيان با دقت وحساسيت بسيار بالايي نظارهگر كنشهاي بازيگران دو سوي آقيانوس آرام و سرانجام اين قائله بحرانزا هستند كه ثبات نظام بينالملل را نشانه رفته است.
با شروع سال 2018 ميلادي كيم جون با تغيير از مواضع افراطي خود نسبت به مخاطبان اصلياش يعني كره جنوبي و ايالات متحده در اقدامي تاريخي با بركندن لباس رزم، از آمادگي خود براي كنار گذاشتن سلاحهاي هستهاي و ازسرگيري گفتوگوهاي مستقيم و به تن كردن جامه ديپلماسي وصلح با اين دو پرده برداشته است كه ميتوان گفت آغازگر آن نه ترس از تاديب از سوي جامعه جهاني وبه تمكين از حقوق بينالملل، كره شمالي را پاي ميز مذاكره كشانده بلكه سرمنشأ آن، ورزش و بازيهاي المپيك زمستاني 2018 بود كه گشايشگر ديپلماسي وخاتمهدهنده تنشها و درگيريهاي محتمل در آيندهاي نزديك شده و اين نويد را به جامعه جهاني داده كه اكنون و آينده پيش رو آرامش و صلحي موقت بر منطقه شرق آسيا بعد از مدتهاي مديد حاكم خواهد شد. شروع بازيهاي المپيك 2018 كره جنوبي فرصتي شد تا كيم جون اون هياتي به سرپرستي خواهرش كيم يو چونگ وهمراهي يونگ نام رييس اسمي دولت كره شمالي را رهسپار كره جنوبي كند تا ضمن حضور در مراسم گشايش المپيك، با حسن نيت از رييسجمهور كره جنوبي براي برگزاري نشستي در پيونگيانگ دعوت بعمل آورد تا طرفين بر سر يك ميز، گردهم آمده وبه حل اختلافات ديرينه به گفتوگو بپردازند. «اتحاد ورزشكاران كره جنوبي و كره شمالي در المپيك زمستاني»؛ سالهاست كه مردم آنها اين خواسته را فرياد ميزنند، نه فقط درورزش كه آنها تغيير را ميخواهند كه مشابه آن در آلمان اتفاق افتاد. آنها دوست دارند ديواري كه مثل ديوار برلين بين آنها پوشانده، فرو بريزد و بتوانند پس از سالها نفس بكشند. حالا آنها اين اتفاق را از طريق ورزش مطالبه ميكنند و فرصت را غنيمت شمردهاند تا كنار كساني قرار بگيرند كه روزي فارغ از مرزبنديهاي اجباري، آنها را دوست، همسايه و فاميل ميناميدند. در چارچوب بازيهاي المپيك زمستاني 2018 اين خواسته آنها محقق شد به نحوي كه در مراسم افتتاحيه تعدادي از ورزشكاران دو كره زير يك پرچم سفيد با نماد اتحاد مقابل ديدگان ميليونها بيننده رژه رفته و درادامه اين رقابتها نيزدر حركتي تحسينبرانگيز و خيرهكننده هاكيبازان دو كره تيم مشتركي را تشكيل داده و در كنار هم به رقابت با حريفات پرداختند. بنابراين ورزش و المپيك زمستاني بارقههايي از اميد را به مردم دو كره هديه داده و شايد در آيندهاي نه چندان دور آرزوي ديرينهشان رنگ واقعيت به خود بگيرد. در اين بين قطعا سوالي كه در اذهان متبادر ميشود اين خواهد بود؛ آيا گشايشي كه حاصل كارويژه ورزش بوده است ميتواند دستاوردي عظيم و پايدار در پي داشته باشد؟ بايد اذعان داشت اين فرآيند به خصوص در شرق آسيا مسبوق به سابقه است: در زماني كه مائو 1949رهبري جمهوري خلق چين را برعهده داشت خصم و تقابل ايدئولوژيك با ايالات متحده به سياستي فراگيردر ساختار سياسي آن كشور تبديل شده بود. اما ميزباني مسابقات جهاني پينگپنگ در 1971 درناگوياي ژاپن، واعلام رضايت مائو براي اعزام تيم كشورش به سرزمين دشمن ديرينهاش در شرايطي كه تا اين تاريخ هيچ گروهي از چين به كشور ژاپن به دليل محدوديتهاي تعيين شده در استراتژي انزواطلبي قدم نگذاشته بودند، تابوي حصر را شكست و باعث شد پارهاي از تنشها كاسته و طرفين به همديگر نزديكتر شوند. در حاشيه همين بازيها نيز بازيكنان دوتيم چين وامريكا به صورت كاملا اتفاقي بيرون از سالن ورزشي با يكديگر روبهرو ميشوند؛ استقبال گرم، گفتوگو و در نهايت عكس يادگاري آنها با هم توسط رسانهها به سراسر دنيا و مقامات دو كشور مخابره و نقطه عطفي ميشود تا دولتمردان چيني برقراري روابط مسالمتآميز با ايالات متحده را ازطريق برپايي ديداري دوستانه بين دو تيم چين و امريكا در پكن ودعوت از نيكسون، رييسجمهور ايالات متحده ايالات متحده در اين مراسم را پيگيري كنند. نيكسون با پذيرش دعوت چينيها در فوريه 1972 براي اولينبار قدم به خاك چين گذاشت و در همان بيجينگ دستور لغو برخي از تحريمها را به واشنگتن صادر كرد و به اتفاق مائو زمينه روابطي پايدار را تاكنون بنيان نهادند كه اكثر كارشناسان بر اين باورند؛ امريكا با اين سياست نهتنها چين را مهار كرد، چين را بال و پر داده و مسير توسعه را براي پرجمعيتترين كشورهاي دنيا هموار و با كشاندن آن به نظم اقتصادي مبتني بر بازار در خود هضم كرده. لذا چين فعلي نتيجه همان اقدام رهاييبخش و توسعهنگر است كه خاستگاه ورزشي دارد.
دانشجوي دكتراي روابط بينالملل