كشاورزي و نوسان ارزي
نعمت احمدي
سير صعودي قيمت دلار باعث التهاب در بازار كسب و كار شده است؛ بر مسوولان اقتصادي كشور فرض است كه آرامش رواني را به كشور برگردانند. به عنوان كشاورز و مصرفكننده نهادههاي كشاورزي كه بايد در آغاز فصل سم و كود مزرعهام را تهيه كنم با مسالهاي مواجه شدم كه لزوم نوشتن اين مقاله را بيشتر كرد. وقتي با شركت توليدكننده سم و كود تماس گرفتم تا سم و كود مورد نيازم را همانند سالهاي قبل تهيه كنم با پاسخي روبهرو شدم كه براي برون رفت از اين وضع حتما بايد كاري از ناحيه مسوولان صورت گيرد تا التهاب بازار را كنترل كنند مدير بخش فروش كه سالها سم و كود مورد نيازم را در همين تاريخ از شركت آنها تامين ميكنم با سردي پاسخ داد كه ...
بايد صبر كنيد تا وضع دلار روشن شود وقتي گفتم دلار به رابطه من و شما در حال حاضر چه ربطي دارد شما مواد اوليه را ماهها قبل خريداري كرديد و سقف توليد و ميزان مصرف مشتريهاي خود را ميدانيد، به سابقه رابطه من و شركتتان هم رجوع كنيد چندين سال است در همين ايام ميليونها تومان از شما خريد دارم چه فرقي كرده است، اگر قبل از عيد خريد سالانهام را انجام داده بودم هم با تخفيف و هم با شرايط سهل پرداخت روبهرو بودم. جواب ساده بود، بله شما از مشتريان خوب ما هستيد و عمده خريد سالانه مورد نياز مزرعه خود را از شركت ما تامين ميكنيد؛ به حكايت دفاتر هم تسويهحساب كردهايم و طلبي از شما نداريم اما دو اتفاق افتاده است كه شما مجبوريد با شرايط جديد خود را هماهنگ كنيد، نخست اينكه اكثر باغداران هجوم آوردهاند به خاطر وضع دلار همه خريد سالانه خود را هم الان انجام دهند چون از وضع بازار در آينده با خبر نيستند، خريدي كه در سالهاي گذشته مثلا در ارديبهشت ماه يا خرداد و تير انجام ميشد را هماكنون سفارش دادهاند و اين مهم باعث شده كه سقف توليد ما جوابگو نباشد و تقاضا بيشتر از عرضه است. دوم اينكه امكان فروش براي شركت ما در شرايط موجود فراهم نيست چون مواد اوليه مورد نياز را كه هماكنون بايد تهيه كنيم با قيمت دلار قبلي است و ما نميدانيم كالاي توليدي خود را با چه قيمتي بايد عرضه كنيم... به اين صورتي كه دلار بالا ميرود بهتر است فعلا فروش نداشته باشيم تا وضع روشن شود. گفتماني از اين دست را هر روزه شاهديم؛ فروشنده يكي از شركتهاي توليدي ميگفت امروز دو بار ليبل قيمت را عوض كردم يك بار ساعت 9 صبح كه قيمت روز بود و دوباره ساعت 11 صبح كه قيمت دلار تا اندازهاي روشن شد. نظري است كه ميگويد... اگر ميخواهيد جامعهاي را به فروپاشي سياسي و اجتماعي سوق دهيد اقتصاد آن كشور را نشانه برويد؛ با تاسف ظاهرا چنين اتفاقي در كشور در شرف وقوع است. بسياري از مشاغل و حرّف بايد چرخ عادي روزانه خود را با خريد و فروش از بازار و تهيه مواد اوليه بگذرانند؛ وقتي انبار فروش را دو قفله ميكنيد چه بايد كرد؟ اگر درهمين روزها سم مورد نياز را در مزرعه به كار نبرم يا كودي كه در آغاز فصل بايد به درختان داده شود را به لحاظ عدم دسترسي به آنكه هرساله در همين زمان تهيه و مصرف ميكردم و جالب است همين شركتها كود و سم مورد نياز را به صورت اقساط و حتي زمان برداشت محصول تحويل ميدادند، متاسفانه در شرايط موجود حتي به صورت نقدي هم نميشود كود و سم مورد نياز را تهيه كرد و ماندهام معطل كه چه بايد كرد؟ شرايط به وجود آمده را بايد نوعي بيماري اقتصادي دانست كه با تاسف عدهاي هم از آن سوءاستفاده ميكنند و به اصطلاح از آب گلآلود ماهي ميگيرند.
خاضعانه از مسوولان درخواست دارم به هر نحو كه ممكن است به التهاب رواني حاكم بر اقتصاد خرد كه هزاران حرفه به آن وابسته است پايان دهند، در ديگر رشتهها غير از كشاورزي هم همين شرايط حاكم است نميدانم قيمت دلار چه ربطي به آجر و سيمان و شن و ماسه دارد، چه ربطي به هزينه حمل و نقل دارد كه اين بخشها را هم تحت تاثير قرار داده است اگر جامعه حس كند كه تلاطم ارزي از ناحيه دولت قابل كنترل نيست سوءاستفادهچيان كه متاسفانه مترصد فرصت هايي از اين دست هستند بر موج به وجود آمده سوار ميشوند و با ايجاد تنش در بازار باعث نارضايتي مردم ميشوند و با ايجاد بازار سياه سبب ركود اقتصادي دركشور ميشوند براي نمونه اگر باغدار توليدكننده پسته نتواند در اين ايام كود و سم مورد نياز خود را تهيه كند به توليد لطمه وارد ميآيد و اين لطمه و لطماتي از اين دست مانند امواج كوتاه در ادامه به موج بزرگي تبديل ميشوند
كه ... بگذريم.