معلم لازمه توسعه پايدار
زهرا علياكبري
در دنياي توسعه پايدار و ارتقاي نظامهاي آموزشي، جوامعي توانستند در خط مقدم پيشرفت، رفاه و سلامت اجتماعي بمانندكه در كنار تحولات و برنامهريزيهاي خود به رهبران آموزشي- معلمان- از نظر آنكه بالهاي ماندگاري توسعه محسوب ميشوند، نگاه ويژهاي داشتند. نظام تعليم وتربيت كشورما با وجود تلاشهايي كه براي به روزرساني و تحول در آن ميشود فاصله زيادي باسيستمهاي نوين دارد و در اين ميان معلمان در كنار مسائل و كاستيهاي سختافزاري و نرمافزاري و صدالبته ناديده شدن در بخشهاي بودجهاي تلاش ستودني براي رسيدن به چشمانداز توسعه پايدار دارند؛ معلماني كه از سلامتي و جان خود ميگذرند تا هر آنچه ميدانند به دانشآموزان منتقل كنند و رسم وراه زندگي برتر را به آنان راهنما شوند. مدتي است با حميت صاحبنظران آموزشي از اين دست فداكاريهاي معلمي در رسانهها زياد خوانده و شنيده شده و شايد حضور مهربان و بيمثال معلمان در مدارس را كمي ملموستر كرده باشد. فداكاريهايي كه در پشت غوغاسالاريها و كملطفيهاي عدهاي بيخبر، پنهان مانده و جامعه از آن غافل و رخصت كمتري براي بيان حماسهآفرينيهاي آنان بوده است. بركسي پوشيده نيست كشوري كه قدر توان و اهميت ذخاير آموزشي خود را نداند مسيري طولاني براي دستيابي به پيشرفت و آزادي و رفاه دارد.
بنابراين بايد به اين باور رسيد كه از مهمترين اركان توسعه همين كلاس درس هست و معلم و دانشآموزان. بايد براي داشتن جامعهاي سالم و شاداب با معيارهاي توسعه، بستر فرهنگي اجتماع را بر اين پايه نهاد كه معلم و مدرسه ستونهاي پيشرفت هستند و هرآنچه از پردازش مدرسه بيرون آيد، آينده كشور را ميسازد خواه عزت باشد و خواه ذلت.
حقيقتا توان علمي، نظامي، سياسي واقتصادي كشورها در اين نهفته كه آيندهسازان در مدارس تحت چه آموزش و مهارت آموزي هستند.
اينكه در ايران تا چه اندازه به آموزش و پرورش و متوليان آن بها داده شده است، منظور اين مجال نيست اما اينكه تا چه اندازه خواست و اراده ملي بر اين بوده كه منزلت معلمي و شأن و جايگاه بيمثال آن در توسعه جامعه حفظ و ارتقا يابد نه تنها در اين چند خط كه در هر مرقومهاي كه نامي از تعليم و تربيت داشته باشد بايد مورد توجه قرار بگيرد. قدر مسلم است كه ارج نهادن به تلاش معلمان اقدامي شايسته و نيازمند توجه است اما قابل درك نيست كه چرا در كشور ما، افزايش حقوق معلمان يا پرداختن به امور رفاهي آنان، اينقدر در رسانههاي داخلي رنگ و لعاب ميگيرد. چرا اين حساسيتها و جنجالها براي كارمندان وزارت نفت، مخابرات، شهرداري و... اتفاق نميافتد؟ فقط كافي است 10 هزار ريالي به حقوق معلمان اضافه شود... آنقدر در راديو و تلويزيون و جرايد آن را پر رنگ ميبينند كه چيزي حدود صدها برابر آن 10 هزار ريال براي مملكت آب ميخورد. دقت كردهايد؟از عمق تاثير تعليم معلمي و حضور پررنگش درتربيت نسل آيندهمان دور شدهايم. گويي نميخواهيم يا كم ميخواهيم كه رد اثرگذارياش را در چرخههاي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي مملكت ببينيم.
اگر در باورمان مينشست كه دست تواناي معلمي و انديشه پر فهم وي، آبادگر هر ويرانهاي است، فاخرتر و گرانبهاتر، معلم و منزلتش را قدردان ميبوديم. دوازدهم ارديبهشتماه فرصت مغتنمي است تا با نگاهي دلسوزانهتر به تعليم و تربيت و متوليان آن نگريست و با انديشهاي راسختر براي غناي آن گام برداشت. به اميد آنكه تمام روزهاي سال «معلم تورا سپاس» باشد.
معلم و فعال رسانهاي