تداعيكننده ذهنيت منفي نباشيم
زهرا نژادبهرام
من هم مانند بسياري ديگر از هموطنانم، فيلم برخورد ماموران نيروي انتظامي با دختري جوان كه گفته ميشود بيمار هم بوده را ديدم و متاثرشدم. در اين زمينه معتقدم كه چنين برخوردهايي از سوي نيروي انتظامي آن هم در مورد موضوعاتي كه در حالت طبيعي نيز بستر چالشهاي فراواني است، فقط ميتواند باعث تنش و تبعاتي منفي در جامعه شود. ضمن آنكه گذشته از اينكه برخورد، برخوردي زشت و زننده بوده، در شان يك زن ايراني نيز نيست و مغاير با اصول اخلاقمداري است. در واقع ما حق نداريم به هيچ بهانهاي چنين برخوردهايي را با افرادي داشته باشيم كه هنوز جرمشان محرز نشده است و تازه در صورت مجرم بودن نيز قانون راهكارهاي مشخصي را براي برخورد با آنها در نظر گرفته است. برهمين مبنا نيز از وزير كشور و فرمانده نيروي انتظامي به جد درخواست ميكنيم تا موضوع را پيگيري كنند و در صورت احراز تخلف با متخلفان نيز برخورد كنند. گذشته از وجهه قانوني و جرمخيزي مساله، تجربه 40 ساله انقلاب اسلامي ايران نشان داده كه نيازهاي اجتماعي زنان با اينگونه برخوردهاي اجتماعي تامين نميشود و سازگار نيست و نميتواند منطبق برموارد تربيتي، دينمداري و مذهبي ما باشد و طبيعتا پاسخ مناسبي را نيزبه دنبال نخواهد داشت. برخلاف اينگونه رفتارها؛ رفتارهاي روانشناسي ثابت شده كه ابزارهاي تشويقي همواره بهترين ابزار براي تشويق جوانان و جامعه به رعايت مسائل شرعي و ديني است. از تمام اينها كه بگذريم ما هنوز تعريف درستي از مفهوم حجاب و مصاديق آن نداريم و اينكه نبايد كاري كنيم كه گشتهاي ارشاد تداعيگر ذهنيتي منفي در جامعه باشند. در عوض، تا زماني كه تعريف درست و دقيقي از مفهوم حجاب نداريم، طبيعي است كه بايد شاهد چنين برخوردهايي از سوي ماموران ضابط قضايي نيز باشيم. گرچه من هنوز نميدانم خانمي كه با آن دختر جوان درگير شده جزو نيروي انتظامي است يا سازماني ديگر، چون هيچ نشان و عنواني روي لباس وي نديدم! در هرصورت كلمه «ارشاد» بار مثبتي را در دل خود دارد و با اين رفتارهاي خشن سازگار نيست. به نظر من بايد دستگاههاي مرتبط در مورد شيوههاي برخورد خود با جوانان و هموطنان در مصاديقي اينچنيني، تجديدنظر كنند و دركنار آن به نيروهاي خود آموزشهايي كاربردي و متناسب با شرايط بدهند تا آنها با كوچكترين برخوردي با شهروندان درگير نشوند و برخورد تند و خارج از عرف و خشني نداشته باشند و از همه مهمتر همه ما بايد بدانيم و ايمان داشته باشيم كه در كشور ما نيز قوانيني وجود دارد كه بايد همه ما به آن احترام بگذاريم و خود را ملزم به اجراي آن بدانيم و اگر هم قانون نقصي دارد تلاش كنيم از راههاي قانوني و مجاري تعيين شده، آن را اصلاح كنيم نه اينكه خودمان بخواهيم به شيوه خود؛ آنها را تغييردهيم. چرا كه نظم و امنيت و آسايش در هر كشوري تنها با همراهي و همكاري سه ضلع قانون، نيروهاي امنيتي و شهروندان معنا پيدا ميكند.