حميدرضا خالدي
دو ماه گذشته براي شورا و شهرداري روزها و ماههاي پرحاشيه و پردغدغهاي بودند؛ چالشهايي كه استارت آن با استعفاي شهردار تهران زده شد و شورا را شوكزده كرد. اما با اين وجود شوراي شهر تصميم گرفت پاسخ استعفاي نجفي را با حمايت بدهد. ولي در كمال تعجب تنها يك روز بعد از مخالفت اعضاي شورا با استعفاي وي، شهردار تهران براي بار دوم استعفايش را تقديم شورا كرد تا نشان دهد كه بيش از حرف و اعتقاد اعضاي شورا، بر تصميم خودش مصمم است؛ استعفايي كه شوراي شهر را با چالشي جديد روبهرو كرد. چالشي در مورد انتخاب سرپرست و بعد از آن، آغاز فاز جديد انتخاب شهردار جديد و چگونگي آن. موضوعي كه اين روزها يكي از بحثهاي داغ فضاي مجازي و محافل خصوصي و حتي خانوادگي است. اينكه شهردار تهران چه كسي خواهد شد؟ و در اين بين البته باز هم بازار شايعات و اخبار تاييدنشده و درگوشي داغ داغ است. اخباري كه هر روز نام يكي از چهرههاي سياسي را به عنوان گزينه جديد شهرداري مطرح ميكند. از بيطرف تا جهانگيري و حتي محسن هاشمي و... از سويي عملكرد شوراي شهر در برخورد با استعفاي نجفي و همچنين روش وي براي انتخاب شهردار بعدي باعث شده تا موجي از شايعات و حاشيهها و ابهامات در مورد شورا مطرح شود. علي اعطا، سخنگوي شوراي شهر تهران اما معتقد است كه عملكرد شورا طي يكسالي كه از عمرش ميگذرد، عملكرد قابل دفاعي بوده است و در مورد استعفاي شهردار نيز رويه درست و منطقي را داشته است والبته در اكثر موارد نيز در پاسخ به سوالاتي در مورد گزينههاي شهرداري آينده و به خصوص شايعاتي كه در مورد شهردار شدن رييس كنوني شوراي شهر مطرح است، اظهار بياطلاعي كرده است؛ گفتوگويي كه در زير ميخوانيد.
در موضوع استعفاي شهردار تهران، نجفي دو دليل براي استعفايش آورد. يكي بيماري و يكي فشارهاي سياسي و خارج از شهرداري. نجفي تا آخرين لحظه اصرار داشت كه استعفايش به دليل بيماري بوده است. اما هم اعضاي شورا و هم بسياري ديگر، بارها اذعان كردند كه در كنار بيماري، بيشك فشارها نيز يكي از اصليترين دلايل شهردار تهران براي استعفايش بوده است. واقعا پشتپرده اين داستان چه بود؟ آيا فشارهاي خارج از شهرداري روي نجفي به حدي بود كه وي را تنها بعد از 6 ماه وادار به واكنش كند؟
ببينيد به هر حال قابل پيشبيني بود كه هر كسي بخواهد بعد از يك دوره 12 ساله با يك رويكرد مديريتي بيايد و تغيير رويكرد ايجاد كند، قطعا با مقاومتهايي مواجه خواهد بود. فارغ از اينكه بخواهيم ارزشگذاري كنيم و بگوييم تغيير شرايط مطلوب به نامطلوب، صرفا ميگويم تغيير. ايجاد تغيير بعد از 12 سال، با مقاومت مواجه ميشود. شورا آقاي نجفي را انتخاب كرد تا رويكرد جديد در اداره شهر را محقق كند و پس از يك دوره دوازده ساله، رويكردهاي جاري را تغيير دهد. طبيعتا شورا و همچنين شهردار ميدانستند كه اين تغييرات با مقاومتهايي روبهرو خواهد شد. شخصي مثل نجفي با اين ميزان سابقه سياسي و اجرايي و تشكيلاتي كسي نبود كه نتواند تنگناها و مقاومتها را پيشبيني كند. اما ميخواهم در همين جا به نكتهاي اشاره كنم. برخلاف برخي اظهارنظرها، آقاي نجفي مشخصا علت استعفاي خود را به شورا، بيماري جديد اعلام كردند. در عين حال ايشان در جلسهاي كه با اعضاي شورا داشتند به صراحت گفتند اگر اين بيماري عارض نميشد، من كنار نميكشيدم. چون با وجود اين بيماري، نميتوانم در اين شرايط ادامه فعاليت بدهم. اين توضيح ايشان است. به هرحال مجموعهاي از عوامل باعث استعفاي ايشان شد و بيماري، عملا ايستگاه آخر بود.
يعني شما ميگوييد اگر اين مريضي رخ نميداد، اين فشارها قابل مديريت بوده است؟
اين تعبير خود ايشان است.
همانطور كه شما هم گفتيد، اين فشارها چيز جديدي نبودند. از سويي هم شورا و هم گزينههاي شهرداري در 6 ماه قبل، همگي از چهرههاي سياسي بودند و ميتوانستند شرايط سخت پيشرو را پيشبيني كنند. خب خود شورا پيشبيني ميكرد كه در صورت انتخاب نجفي به عنوان شهردار، وي با اينهمه چالش و مقاومت مواجه شود؟
به هر حال چالشها قابل پيشبيني بود.
ولي فكر ميكنم الان كه بحث انتخاب شهردار جديد است، شورا بايد به اين مساله توجهي جدي داشته باشد. اينكه شهردار جديد با حاكميت و دولت و ساير نهادها تعامل خوبي داشته باشد. درست است؟
تهران پايتخت كشور است. شهري كه در آن انواع طيفها و گرايشهاي سياسي و شخصيتهاي سياسي حضور دارند. بالاخره منافع مختلف و بعضا متضادي هم وجود دارد. ضمن آنكه دولت و بخشهاي اصلي حاكميت در تهران حضور پررنگ دارند. به لحاظ مديريتي شما هيچ واحدي را بدون ارتباط و تعامل صحيح و اصولي با ذينفعان نميتوانيد اداره كنيد. اگر در ارتباط شما به عنوان مدير يك واحد با ذينفعان مختلف اخلال باشد، مديريت شما با اخلال مواجه ميشود. اين يك اصل مديريتي است.
ولي در دوره قبلي انتخاب شهردار در چند ماه قبل، شورا به اين مساله واضح مديريتي اشراف و توجه نداشت!
توجه داشتيم. ولي ميزان و عمق مناقشات روشن نبود. به هرحال الان گمان نميكنم كسي در اين نكته ترديدي داشته باشد كه شهردار بايد با دستگاهها و نهادهاي مختلف، در تعامل مناسبي باشد.
بهطوركلي فكر ميكنيد مهمترين عاملي كه باعث شد تا نجفي تنها بعد از 6 ماه، با اينهمه مقاومت و سنگاندازي مواجه شود، چه بود؟
من به يك مورد، يعني حوزه مالي اشاره كنم. انتظامبخشي به مسائل مالي شهرداري، كار بزرگ و دشواري است كه اولويت شورا بود و نجفي آغاز كرد و كارنامه خوبي هم داشت. زماني كه نجفي مديريت شهر را در دست گرفت يعني زماني كه 5 ماه از سال گذشته بود، تا انتهاي شهريور ماه، حدود 72 درصد درآمدهاي بودجه محقق شده بود. اين يعني حدود 30 درصد كسري بودجه در پنج ماهه نخست به نسبت همان پنج ماه. با حضور مديريت جديد، تا پايان سال 96، 95 درصد بودجه محقق شد. اين در شرايطي است كه در سالهاي قبل شهرداري تهران بعضا كسري درآمد را از طريق وام تامين ميكرده است. از سويي شهرداري گردش مالي بسيار زيادي دارد. حتي واحدهاي كوچك آن گردش مالي قابل توجهي دارند. شما در مقام مدير اين مجموعه اگر به سمت انتظامبخشي مالي جهتگيري كنيد، قراردادها و هزينهها را واكاوي كنيد، در جهت حذف رانتهاي موجود حركت كنيد، طبعا با برخي منافع درگير ميشويد. يكي از نقاط مستعد رانت و سوءعملكرد در مناطق، شوراهاي معماري مناطق هستند. شما وقتي بخشنامه صادر كنيد و بخواهيد عملكرد آنها را قاعدهمند كنيد و در چارچوب ضوابط درآوريد، طبعا با مقاومتهايي مواجه خواهيد شد. خود من كه به لحاظ تخصصي با اين حوزه بيش از ديگر حوزهها در ارتباط هستم، مقاومت را حتي در بدنه شهرداري ميبينم. شما در مقام مدير يك شهر وقتي سامانهاي براي شفافسازي قراردادها راهاندازي كنيد، اين يعني نور تاباندن به زواياي تاريكي كه مستعد رانت و فساد بوده است. اين موارد را عرض ميكنم كه توضيح بدهم تغيير رويكردها در مديريت شهر بعد از يك دوره دوازده ساله، با مقاومتها و تنگناهايي مواجه ميشود كه اينها نمونههايي از اين مسائل است. مساله را نبايد صرفا از نقطهنظر سياسي ديد. حالا در اين شرايط بالاخره آقاي نجفي ميگفت اگر بيمار نميشدم، كنار نميرفتم.
بعضيها نيز معتقدند علاوه برفعاليتي كه نجفي در مورد مقابله با فساد داشت، انتصابهاي عجيب و غريب وي در بخش مديرانش نيز باعث شد تا وي به شكلي نامحسوس ضربه بخورد. اين گروه براين باورند كه انتصاب مديران قاليبافي باعث كارشكنيهاي خزنده در شهرداري و در نهايت ضربه خوردن نجفي شد. شما هم همين تصور را داريد؟
من به شخصه نميتوانم چنين استدلالي را به اين صورت بپذيرم و قبول كنم. ما وقتيكه وارد يك سيستم ميشويم نميتوانيم تمام اجزا و مديران آن را در تمام سطوح از ابتدا بچينيم. نميتوانيم همه مديران را بركنار كنيم و از ابتدا منصوب كنيم. اگر چنين كنيم، اين به معناي تعطيلي حداقل ششماهه شهرداري است. شهرداري كه تعطيليبردار نيست. البته روشن است كه بايد مديران اصلي و ردههاي اصلي، با رويكردهاي جديد هماهنگ باشند. مديران ردههاي بعد، بايد خودشان را با رويكردهاي جديد هماهنگ كنند. اگر نميتوانند هماهنگ كنند، طبيعتا نبايد بمانند. آقاي نجفي معاونين را از ابتدا چينش كرد و عمدتا كساني بودند كه از خارج از شهرداري آمده بودند. اما در لايههاي بعدي مديريتي كه عملياتيتر و اجراييتر است، كمتر ميبينيد كسي از خارج شهرداري آمده باشد. به گمانم اين سياست، بطور كلي سياست درستي بوده است. اما در چارچوب همين سياست درست، انتصاباتي وجود داشته كه محل اشكال و انتقاد اعضاي شورا هم بوده، من هم البته برخي از اين انتقادات را وارد و صحيح ميدانم ولي تعداد اينگونه موارد را به ميزاني نميبينم كه به او ضربه زده باشد.
شهردار گذشته چطور؟ فكر ميكنيد وي چقدر در تضعيف و تخريب نجفي و مقاومتهايي كه عليه وي ميشد؛ نقش داشت؟
من چنين تصوري ندارم.
بعد از انتخاب مكارم به عنوان سرپرست، هجمه و حمله زيادي به وي صورت گرفت. از جمله اينكه از وي به عنوان يكي از افرادي كه املاك نجومي را گرفته است، ياد ميشد. قبل از انتخاب وي، پيش بيني چنين حملات و هجمههايي را ميكرديد؟
درمورد سرپرست ما چند معيار داشتيم كه بد نيست اينها بطور شفاف بيان شود. يكي اينكه يك الزام قانوني داريم. قانون بطور مشخص ميگويد سرپرست بايد يكي از كاركنان شهرداري باشد.
يعني بايد كارمند رسمي شهرداري باشد؟
در قانون گفته نشده كه بايد كارمند رسمي باشد. صرفا گفته شده يكي از كاركنان. البته در بخشنامهاي كه وزير كشور در سال 96 و در ابتداي آغاز به كار دوره پنجم شوراهاي اسلامي شهرهاي كشور صادر كردند، آمده كه سرپرست بايد كارمند رسمي باشد ولي اين قيد در خود قانون قيد نشده است. آنچه از قانون برميآيد اين است كه هرشخصي كه در حال حاضر در شهرداري مشغول به كار است، نيز ميتواند به عنوان گزينههاي سرپرستي مطرح شود.
از سويي خود شورا هم به صورت ضمني، شرايطي را براي سرپرست مد نظر داشت. مثلا اينكه براي ما مهم بود كه سرپرست يكي از معاونان شهردار باشد. البته ممكن بود گزينههايي در سطح شهرداران مناطق نيز مطرح بوده باشند ولي بطور طبيعي انتظار نميرفت از اين سطح دوم، فردي به عنوان سرپرست انتخاب شود. نكته دوم اينكه دوستان در شورا اعتقاد داشتند بايد سرپرست از بين معاوناني انتخاب شود كه بيشترين ارتباط كاري را با واحدهاي مختلف شهرداري داشته باشد. در اين بين معاون مالي و اقتصادشهري مناسبترين گزينه بود. اكثر معاونتها، به نوعي بخشي هستند. نكته ديگر اينكه ترجيح ما اين بود كه سرپرست فردي باشد كه از گزينههاي مطرح براي شهرداري نباشد و در نهايت اينكه خود آقاي نجفي هم، آقاي مكارم را پيشنهاد كردند. چون وي هم معتقد بود كه معاون مالي و اقتصادشهري بيشترين ارتباط را با ساير واحدها دارد. اين موارد باعث شد تا اكثريت اعضا در نهايت آقاي حسيني مكارم را به عنوان گزينه سرپرستي شهرداري معرفي كنند.
حقاني را هم، نجفي پيشنهاد داده بود؟
من چنين چيزي را از آقاي نجفي نشنيدم و از كسي هم نشنيدم كه ايشان از طرف آقاي نجفي پيشنهاد شده باشند. آقاي حقاني را يكي از اعضا در صحن پيشنهاد دادند. 14 نفر آقاي مكارم را پيشنهاد كردند و يك نفر هم آقاي حقاني را. 6 نفر هم گزينهاي را مطرح نكردند. در نهايت آقاي مكارم با 15 رأي به عنوان سرپرست شهرداري تهران انتخاب شد.
گفته ميشد كه در رايگيري هم اعضاي شورايي كه عضو يكي از احزاب بودند به مكارم راي ندادند.
من چنين تصميمي نديدم.
حتي گفته ميشد كه محسن هاشمي هم راي نداده است. ولي بعد وي اعلام كرد كه راي داده است.
من در اين رابطه صحبتي با آقاي مهندس هاشمي نداشتم.
من هنوز هم جوابم را نگرفتهام. اينكه چرا با وجود حملاتي كه هنگام انتخاب وي به عنوان معاون مالي شهرداري شد و حتي او را وابسته به قاليباف معرفي ميكردند، باز هم اعضاي شورا اصرار داشتند كه وي سرپرست شود؟
ايشان معاون مالي آقاي نجفي بود و شورا هم عملكرد دكتر نجفي را در حوزه مالي تاييد ميكند. دوره سرپرستي هم انشاءالله دوره كوتاهي است و فكر كنم مساله خاصي وجود نداشته باشد.
يعني اينكه وي يكي از افراد ليستي بوده كه با رانت املاك نجومي دريافت كردهاند، مهم نيست؟
اتفاقا خيلي هم مهم است. اما ما در جايگاه قضاوت نيستيم. اين بحث در بازهاي مطرح شده و تا جايي كه اطلاع دارم هنوز هم حكمي در مورد آن صادر نشده است. بنابراين چيزي كه در حد اتهام باشد نميتوانست براي اعضاي شورا، ملاك باشد. ضمن اينكه دوران سرپرستي، كوتاه است و البته شورا در اين دوره گذار، با حساسيت بيشتري اقدامات و تصميمات شهرداري را دنبال ميكند.
سرپرست حداكثر چند ماه ميتواند به كار خودش ادامه دهد؟ به بياني شورا چقدر براي انتخاب شهردار فرصت دارد؟
3 ماه. البته ما در تلاش هستيم كه شهردار بعدي خيلي زودتر انتخاب شود.
مسلما شما و ساير اعضا بعد از استعفاي اول شهردار، با وي جلسات و صحبتهاي فراواني داشتيد و از تصميم قاطع وي براي استعفا مطلع بوديد؟ در چنين شرايطي فكر نميكنيد مخالفت با استعفاي وي و بعد، در كمتر از 48 ساعت موافقت با استعفاي دوم وي چندان براي شوراي شهر و وجهه آن زيبا و مناسب نباشد؟! حتي باعث شد تا شايعاتي در فضاي مجازي منتشر شود كه مدعي بودند مخالفت شورا با استعفاي اول نجفي شو و اجراي سناريويي از پيش طراحي شده بوده است. فكر نميكنيد اصرار شورا براي ماندن در پست خود، چندان معقول و منطقي نبود و به قول شما با اصول مديريتي در تناقض بود؟
البته استعفاي اول نجفي هم موافق داشت و هم مخالف. يعني از 20 عضو حاضر در شورا 4 نفر موافق استعفاي وي بودند و بقيه مخالف. در آن زمان اكثريت اعضا به دو دليل با استعفاي نجفي مخالف بودند. يكي اينكه تصور ميشد شايد بتوان نجفي را متقاعد كرد كه تا پايان تدوين برنامه پنجساله سوم شهرداري به كارش ادامه دهد. اين موضوع براي شورا مهم بود. بالاخره آقاي نجفي در اين حوزه تجارب مهمي دارد و تهيه برنامه سوم توسعه كشور با راهبري ايشان صورت گرفته. دليل دوم اين بود كه تصور اكثريت اعضاي شورا اين بود كه اگر شورا در صحن علني از وي حمايت كند و با استعفايش مخالفت كند، ممكن است نجفي هم در تصميم خود تجديد نظر كند. اما تصور نميشد كه درست يك روز پس از مخالفت شورا با استعفاي شهردار كه در واقع سند حمايت از وي نيز بود، نجفي دوباره استعفا بدهد. وقتي ايشان براي دومين بار استعفا داد، تعداد قابل توجهي از اعضايي كه قبلا مخالف استعفاي شهردار بودند، اعتقاد داشتند ديگر مخالفت با اين استعفا معنا و منطقي ندارد. در واقع دليل تناقضي كه برخي از آن ياد ميكنند، توضيحش اين است. وگرنه نه برنامهاي در كار بود و نه سناريويي نوشته شده بود.
دليل مخالفت اعضاي شورا با استعفاي اول نجفي اين نبود كه تصور ميكردند موافقت آنها با تصميم نجفي ميتواند اين تصور را در بين افكار عمومي و جناحهاي مخالف سياسي به وجود آورد كه بين اصلاحطلبان اختلاف و انشقاق پيدا شده است ؟
به هر حال اگر استعفاي اول پذيرفته ميشد، نميتوان انكار كرد كه به لحاظ سياسي بازتاب خوبي نداشت.
شورا اين هفته مصوب كرد كه بايد تا 23 ارديبهشت شهردار جديد انتخاب شود. ولي شنيدهها حكايت از آن دارد كه شورا ميخواهد از بين همان گزينههايي كه قبلا و در زمان انتخاب نجفي، گزينههاي شهرداري بودند، شهردار جديد را انتخاب كنند. اين شنيدهها تا چه حد صحت دارد؟
آن افراد هم مطرح هستند. بستگي دارد آيا كسي از اعضا، آنها را پيشنهاد كند يا نه. هرعضو شورا ميتواند بدوا پنج نفر را به عنوان كانديداي شهرداري معرفي كند تا از بين آنها گزينههاي نهايي معرفي شوند.
از ديگر شايعاتي كه بين عوام و افكار عمومي دست به دست ميشود اين است كه گفته ميشود با وجود تمام اين برنامهريزيها و تلاشهاي ظاهري شورا براي انتخاب شهردار، در نهايت قرار است محسن هاشمي، به عنوان شهردار تهران معرفي شود. اين اخبار تا چه حد درست است؟
من در روزهاي اخير ازخود آقاي هاشمي صحبت صريحي در اين رابطه نشنيدهام.
از زمان شهردار شدن نجفي تا الان ؟
نه. منظورم از زمان استعفاي نجفي تا امروز است.
پس اينكه گفته ميشود اعضا ميخواهند ميثاقنامه اصلاحطلبان شورا را تغيير دهند تا رييس كنوني شورا بتواند شهردار جديد تهران شود، درست نيست؟
تاكنون هيچ صحبتي در شورا و جلسات هم انديشي شورا درمورد تغيير ميثاق نامه و اينكه كسي از اعضا از شورا خارج شود، نشده است. بنابراين اگر قرار باشد اين اصل تغيير كند، بايد مطرح و در مورد آن دوباره تصميمگيري شود. فعلا پيش فرض همان است كه پيش از اين مطرح بوده.
آخر گفته ميشود كه آقاي هاشمي ميثاق نامه را امضاء نكردهاند!
اگر قرار بحث شهردار شدن ايشان در شورا مطرح شود، اولا شورا بايد با استعفاي ايشان موافقت كند و ثانيا شورا بايد به شهردار شدن ايشان راي بدهد. صرفا بحث ميثاق نامه نيست.
پس اين امكان محال نيست. اينكه شورا به يكباره تصميم بگيرد كه هاشمي شهردار شود...
هنوز بحثي در اين رابطه در جلسات همانديشي شورا مطرح نشده. فعلا پيش فرض اين است كه توافقات قبلي پابرجاست.
گفته ميشود يكي از دلايلي كه شورا چندان موافق خروج محسن هاشمي از جمع اعضا نيست اين است كه با خروج وي، چمران يا يكي ديگر از چهرههاي اصولگرا كرسينشين شورا ميشود و يكدستي و يكپارچگي شورا از بين ميرود. در اين مورد هم بين اعضاي شورا بحثي شده است ؟
ببينيد بگذاريد جوابتان را جور ديگري بدهم. از اين جهت كه با خروج يكي از اعضا، كسي از ليست رقيب وارد شورا شود، نگراني و دغدغهاي وجود ندارد. اما توجه داشته باشيم كه آخرين نفر عضو ليست اميد بيش از يك ميليون راي آورد كه با اولين نفر ليست خدمت بيش از 400 هزار راي فاصله داشت. اين اختلاف در آرا پيام روشني از سوي مردم دارد.
و بالاخره اينكه به شخصه فكر ميكنيد كه اگر قرار باشد 6 ماه ديگر دوباره انتخابات شوراها برگزار شود، آيا مردم باز هم به ليست اميد و اصلاحطلبان راي خواهند داد؟
لبخندي ميزند و ميگويد: اين را از مردم بپرسيد...
خب ما نظر شخصي شما را ميخواهيم!
من فكر ميكنم عملكرد شورا عملكرد قابل دفاعي بوده است. ميتوان در فرصت مناسبي به تفصيل در اين زمينه صحبت كرد. ما چند كار كليدي و زيربنايي انجام دادهايم كه خوب است درباره آنها بيشتر صحبت كنيم و شهروندان را بيشتر در جريان بگذاريم. ولي در مجموع باز قاضي و داور شهروندان هستند.
من به يك مورد از مهمترين عواملي كه باعث شد تا نجفي تنها بعد از 6 ماه، با اينهمه مقاومت و سنگاندازي مواجه شود اشاره كنم. انتظامبخشي به مسائل مالي شهرداري، كار بزرگ و دشواري است كه اولويت شورا بود و نجفي آغاز كرد و كارنامه خوبي هم داشت.
من فكر ميكنم عملكرد شورا عملكرد قابل دفاعي بوده است. ميتوان در فرصت مناسبي به تفصيل در اين زمينه صحبت كرد. ما چند كار كليدي و زيربنايي انجام دادهايم كه خوب است درباره آنها بيشتر صحبت كنيم. ولي در مجموع باز قاضي و داور شهروندان هستند.