آشنا ،آخوندي و اقتصاد ايران
ولي در اين بين صحبتهاي آقاي آخوندي نيز كاملا قابل تامل است. بپذيريم كه عدهاي ميخواهند دولت روحاني را تحت فشار قرار دهند و بايد گفت كه چنين گرايشي در ميان جناح رقيب در سالهاي اخير وجود داشته است و عدهاي در كشور مدام سعي داشتهاند در اجراي سياستهاي دولت سنگاندازي كنند ولي مساله اينجاست كه چرا زمينه لازم براي بحرانسازي در هفتههاي اخير مهيا بوده است. اين زمينه را هم عوامل ساختاري داخلي و هم عوامل سياسي به وجود آوردهاند. يكي از معضلات كنوني اقتصاد كشور رشد سريع و شتابان نقدينگي است و ميدانيم كه اين نقدينگي به سمتي ميرود كه سوددهي بيشتري داشته باشد. اين حجم عظيم نقدينگي مساله ساز است و هر زمان به بازارهاي داراييها هجوم آورد خطرناك خواهد بود و چنانكه در بحران اخير ديديم آثار منفي خود را ميگذارد. سياستهاي اعمال شده از سوي دولت، شايد بتواند قيمت ارز را براي كوتاهمدت مهار كند ولي در بلندمدت نهايتا فنر فشرده شده قيمت ارز تاب نميآورد و مشكل فشار تقاضا مجددا بروز خواهد كرد. از طرفي مدتهاست كه رابطه نظام بانكي ايران با نظام بانكي بينالمللي بهشدت محدود است. در سال گذشته اين رابطه حتي با نظام بانكي كشور چين و تركيه با مشكلات جديدي مواجه شده است و جريان ورود ارز به كشور مشكل شده است در اين رابطه اين نكته كه آقاي آشنا گفته بودند ريشه مشكلات ارز در اربيل و استانبول است نيز ميتواند درست باشد، به اصطلاح پل اصلي تبادلات ما شكسته شده است و ما هماكنون داريم از پلهايي ضعيف رفت و آمد ميكنيم. در گذشته ما تا حدودي اسكناس و حواله را از طريق برخي كشورهاي همسايه تامين ميكرديم ولي مدتهاست كه امكانات ما در اين زمينه محدود شده است. حجم بسيار بالاي نقدينگي در كشور و مسائلي كه در روابط بينالمللي كشور موجود است، ميتواند عامل بسيار مهمي در بروز بحران در بازار ارز باشد. البته ممكن است افردي كه پول زيادي دارند و از اين دولت هم دل خوشي ندارند بخواهند از اين موقعيت استفاده كنند و وضع را وخيمتر كنند و به بياني هيزم بيشتري بر آتش ملتهب دلار بگذارند ولي بطور عيني بازار ارز ايران را مشكلات ساختاري نيز تهديد ميكند. من از اين نظر با صحبتهاي آقاي دكتر آخوندي موافق هستم، همه مشكلات را نميتوان به اين حساب گذاشت كه گروهي ميخواهند بحران ارزي به وجود آورند. مسائلي كه اقتصاد ايران، از جمله بازار ارز را تحت فشار قرار داده در چند ماه و هفته اخير پديد نيامده است. هر چند ممكن است آقاي آشنا از مسائلي خبر داشته باشند و بگويند كه برخي دارند بحرانسازي ميكنند ولي تلاش يك گروه فرصتطلب تمامي مشكلات بازار ارز ايران نيست. هر چند بايد پذيرفت كه سهم بالايي از نقدينگي كشور در دست نهادهاي خاصي متمركز شده است كه قدرت زيادي دارند و ميتوانند با استفاده از اين نقدينگي در بازار داراييها اخلال ايجاد كنند. اين همان صحبتهاي آقاي آشناست ولي نديدن مشكلات ساختاري كشور هم اشتباه است. حجم نقدينگي بالا، آنهم در دست نهادهايي كه اتفاقا قدرتمند نيز هستند درست است؛ ولي فشار نهادهاي بينالمللي و فضاي نامناسب كسب و كار كه مانع از سرمايهگذاريهاي مولد است و نقدينگي را به سوي بازار داراييهايي سوق ميدهد كه قدرت نقد شدن آنها بالاست، بخش مهمي از مشكل هستند.