ميراث عرفات در دستان عضو اخراجي فتح!
فاطمه كلانتري
از آغاز انقلاب اسلامي تاكنون مساله فلسطين مهمترين دغدغه برونمرزي جمهوري اسلامي ايران بوده كه حتي با وجود برخي فراز و نشيبها در مسير ساير سياستهاي خارجي، شايد بتوان گفت هيچگاه دچار تغيير نشده است؛ سياستهايي كه از 28 بهمن 1357 با سفر ياسر عرفات به تهران آغاز و حتي با رويگرداني او از ايران و شركت در مذاكرات صلح كمپ ديويد نيز ادامه پيدا كرد.
با وجود اين اما «سازمان آزاديبخش» و «جنبش فتح» هيچگاه از يك سياست تبعيت نكرده است. سياستهايي كه باعث تغيير مسير ابوعمار شد، ابومازن را پس از او بر كرسي رياست نشاند و حالا كه محمود عباس نيز مانند سلف خود، احتمالا مرگ را به سبب ترور بيولوژيك تجربه خواهد كرد از جانشيني ابوفادي زمزمههايي به گوش ميرسد.
محمد يوسف دحلان معروف به ابوفادي متولد اردوگاه خان يونس در نوار غزه را شايد بتوان جديترين گزينه جانشيني محمود عباس دانست. تا جايي كه جنبش فتح، دحلان را به اتهام تلاش براي سرنگوني محمود عباس در سال 2010 از فلسطين اخراج كرد يعني همان سالي كه وي در نامهاي به مسوولان امريكايي عنوان كرد كه عباس قادر به تحقق صلح نيست و بايد فرد ديگري به جاي او انتخاب شود.
اين عضو اخراجي فتح همچنين سالهاست كه در محافل داخلي و خارجي به عنوان يكي مظنونان ترور ياسر عرفات شناخته ميشود؛ سند اين مدعا نيز نامهاي است خطاب به شائول موفاز، معاون سابق نخستوزير اسراييل كه در سال 2007 در خانه دحلان در نوار غزه كشف شد؛ متن نامه اين بود: «عرفات روزهاي آخرش را ميگذراند، اجازه دهيد ما به شيوه خودمان كارش را تمام كنيم نه به شيوه شما.»
با اين وجود اما، سالها رياست بر دستگاه امنيت تشكيلات خودگردان باعث شده تا بيشترين حاميان وي را نيروهاي امنيتي تشكيل داده و اين شايد امتياز بزرگ او در ميان رقباي ديگر محسوب شود و به ظن برخي همين نيروهاي تحت فرمان هستند كه باعث شدهاند دحلان با وجود اتهامات گسترده هيچگاه بهشدتي كه بايد مورد حمله سران فتح و ساف قرار نگيرد و امروز نيز بتواند خود را به عنوان جديترين گزينه جانشيني محمود عباس مطرح كند.
حمايت كشورهاي عرب منطقه به رهبري عربستان سعودي نيز ديگر امتياز ابوفادي در رسيدن به اين جايگاه خواهد بود. حمايتي كه به حتم ناشي از مطلوب بودن اين گزينه براي تلآويو و واشنگتن است. در جديدترين اين حمايتها ميتوان به ديدار دي ماه سال گذشته بن سلمان و محمود عباس اشاره كرد كه در آن ديدار وليعهد سعودي به صراحت به رهبر تشكيلات خودگردان اعلام كرد اگر توان صلح نداري كنار برو تا دحلان جانشين شود. پيش از اين نيز و در سالهاي گذشته برخي منابع نزديك به محمود عباس از نگراني وي در خصوص بازگشت مقتدرانه محمد دحلان به صحنه فلسطين با حمايت امارات، عربستان و مصر خبر داده بودند.
اتهاماتي همچون دخالت در امور داخلي برخي كشورها نيز در كارنامه اين شخصيت مرموز فلسطيني وجود دارد. در تازهترين اين موارد انگشت اتهام مقامات تركيه است كه پس از كودتاي نافرجام سال 2016 به سمت دحلان دراز شد چرا كه مشخص شد فتحالله گولن طراح اين كودتا عليه رجب طيب اردوغان براي طرحريزي اين اقدام به امارات سفر كرده بود و واسطه اين هماهنگي نيز كسي نبود جز نيروي سابق امنيتي فلسطين كه به ادعاي پايگاه خبري «ميدل ايست آي» در ماههاي پيش از كودتا نه تنها با انتقال پول از امارات به كودتاگران در تركيه، روند آمادهسازي را پيش ميبرد همچنين ازطريق يك سرمايهگذار فلسطيني مقيم در امريكا كه براي دستگاه جاسوسي تركيه شناخته شده بود، با گولن در ارتباط بود.
جنبش فلسطين كه شايد با اين سرعت بالاي تغيير در عملكرد و ايدئولوژي در آيندهاي نزديك ديگر نتوان نام مقاومت را بر او نهاد؛ در ماههاي آينده با تصميم سرنوشتسازي مواجه است، تصميمي كه هم براي خود به غايت مهم است، هم تاثير بسزايي بر معادلات منطقه و صف حاميان خود خواهد داشت.
بيشك انتخاب هركدام از گزينههاي مطرح شده براي جانشيني محمود عباس تا حدي سياستهاي اين جنبش را با تغيير مواجه خواهد كرد. تغييري كه تاريخ نشان داده به سمت گفتوگو با امريكا و تلاش براي صلح گرايش دارد تا ادامه مقاومت و بازگشت به آرمانهاي اوليه؛ اما انتخاب محمد دحلان احتمالا منتهااليه اين تغيير بوده و آينده منطقه و فلسطين را با اتفاقات متفاوتي همراه خواهد كرد.
كارشناس ارشد روابط بينالملل