• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4148 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۹ مرداد

احمد نقيب‌زاده، جامعه شناس سياسي:

از دست‌رفتن اعتماد مردم، نتيجه پديده «آقازادگي»

پديده‌اي به نام آقازادگي گرچه پيش از اين هم وجود داشته و تاثيرگذار بوده است اما مدتي است به مدد فضاي مجازي بيش از گذشته به چشم مي‌آيد و اخبار و حواشي مربوط به آن بيشتر شنيده و ديده مي‌شود. به نظر شما در شرايط كنوني پديده آقازادگي در جامعه چه تاثيري مي‌گذارد؟

اولين تاثير اين است كه مهم‌ترين پشتوانه‌اي كه جمهوري اسلامي داشته‌، يعني اعتماد مردم از دست مي‌رود. مردم به‌شدت نسبت به اليت يا نخبگان سياسي بدبين مي‌شوند. اين بي‌اعتمادي ممكن است منجر به اين شود كه مردم رهبران خود را در جايي ديگر جست‌وجو كنند. بنابراين در درجه اول آثار سوء چنين پديده‌اي به ضرر نظام و حاكميت تمام مي‌شود. دومين تاثير سوء پديده آقازادگي، بدبيني است كه ايجاد مي‌شود. اين پديده باعث مي‌شود مردم تصور مي‌كنند كه چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا درگير فسادي گسترده هستند. اين گستردگي فساد، فساد مضاعف به همراه مي‌آورد. به اين معنا كه عده‌اي به اين فكر مي‌افتند از اين طريق اقدام و جيب خود را پر كنند. اگر با اين پديده برخورد نشود مي‌تواند آثار سوئي داشته ‌باشد؛ در زماني كه مردم در كمبود به سر مي‌برند، گراني بيداد مي‌كند، نرخ‌ها ثابت نيست و مردم از يك‌سو زندگي و درد و رنج خود را مي‌بينند و از سويي ديگر اخبار مربوط به فساد آقازادگان را مي‌شنوند.

چقدر ساختار اداري و سياسي- اجتماعي ما در به وجود آمدن فرهنگ آقازاده‌سالاري‌نقش داشته است؟

اين فساد و رانت‌خواري با ساختار اداري و سياسي-اجتماعي ما بسيار مرتبط است و ساختار باعث ايجاد ويژه‌خواري و فساد مي‌شود. البته خويشاوندسالاري هم در فرهنگ ما هميشه وجود داشته است ولي نبود قانون و از سويي ديگر نبود نظارت كافي و مطبوعات آزاد كه فساد را تعقيب كنند همگي دست به دست هم مي‌دهد و باعث گسترش پديده آقازادگي همراه با فساد و رانت مي‌شود.

وجود قوانين درست و بستن مجاري فساد تنها راهكار است. بستن مجاري فساد به اين معني است كه همه سيستم‌ها و هر جايي كه پول رد و بدل مي‌شود كاملا مشخص باشد.

به راهكارهاي مقابله با اين پديده اشاره كرديد. در شرايط كنوني كه هر روز با اخبار حول فساد و رانت مواجه هستيم برخي به راهكارهاي فوري و فوتي و به اصطلاح ضربتي اشاره مي‌كنند؛ راهكارهايي كه شما ارايه مي‌كنيد مثل رجوع به قانون و تشديد نظارت به عنوان راهكارهايي كه فوري محسوب نمي‌شوند و زمان‌بر بوده و نياز به اصلاح است. شما چقدر با راهكارهاي ضربتي در اين مورد موافق هستيد؟

جامعه ما اساسا در همه سطوح احتياج به تصميم‌گيري‌هاي شلاقي دارد. تصميم‌گيري شلاقي به معناي فوري، قاطع و حساب‌شده است كه بايد در همه سطوح وجود داشته ‌باشد اما اگر قرار باشد تنها در يك مورد اين تصميم‌گيري‌هاي شلاقي صورت بگيرد نوعي كلاه‌گذاري سر مردم است. براي نمونه يكي دو مورد دستگيري صورت بگيرد و بعد روال سابق ادامه پيدا كند مردم فورا حس مي‌كنند و متوجه مي‌شوند. اين‌گونه اقدام‌هاي بي‌نتيجه آثار سوء بيشتري دارد.

با اين حال ما شاهد اين هستيم كه تمركز بيشتر بر حل مساله خارجي است. در حالي كه رانت خواري و فساد در داخل هم به همان ميزان به مردم فشار مي‌آورد. به نظر شما آيا يكي از اين دو مساله از نظر تاثيرگذاري و برخورد بر ديگري ارجحيت دارد يا خير؟

مساله اين است كه موضوعات خارجي تماما در اختيار ما نيست و نمي‌توانيم به راحتي با آن مقابله كنيم. در چنين شرايطي وقتي فساد داخلي هم به صورت گسترده وجود داشته ‌باشد، فشار مضاعف اقتصادي و رواني بر دوش مردم مي‌گذارد. بنابراين بايد بيشتر به فكر نظم و انضباط داخلي بود. اساسا اگر كشور به داخل نپردازد هيچ‌وقت در خارج هم موفقيتي به دست نمي‌آورد. نظام ما اگر پشتوانه داخلي را از دست بدهد در مواجهه با خارج هم كاري از پيش نخواهد برد. حتي مي‌توان اينگونه گفت كه فساد به عنوان پديده‌اي كه گريبان گير حاكميت شده است به مراتب نسبت به مساله خارجي ما تاثيرگذارتر است. به اين دليل كه در مورد موضوعات مربوط به خارج از كشور پاي دشمن و دشمني در ميان است و شايد نمي‌توان توقعي داشت اما موضوع رانت و فساد داخلي دست خودمان است و به نظارت بستگي دارد و البته مقابله با آن كار سختي نيست. حتي اگر همين قانون موجود اجرا شود مي‌توان جلوي فساد را گرفت اما كسي از امريكا توقعي ندارد كه امريكا مسائل ما را حل كند.

براي باورپذير شدن اين برخوردها چه بايد كرد؟ اساسا حكومت مي‌تواند متولي اين كار باشد؟

بله، سيستم مي‌تواند اما دولت به معني قوه مجريه به تنهايي نمي‌تواند. اگر اين كار با صداقت صورت بگيرد مردم هم كم‌كم‌ باور مي‌كنند. من زماني جذب اين نظام شدم كه ديدم مسوولان فرزندان خود را زنداني و اعدام مي‌كنند. متوجه شدم كه اين نظام اصولي دارد و با كسي هم در مورد اصولش شوخي ندارد. اما به تدريج متاسفانه منافذي باز شد و فساد ذره ذره رخنه كرد و دامن خيلي‌ها را گرفت كه اغلب خانواده همين مسوولان بودند. اولين كاري هم كه مي‌توانستند انجام دهند استفاده از رانت اطلاعاتي بود. اطلاعاتي كه به دست مي‌آوردند كه قرار است چه كاري صورت بگيرد يا چه قانوني تصويب شود، بهترين فرصت در اختيارشان قرار مي‌گرفت. در همه جاي دنيا به خصوص كشورهاي پيشرفته قانوني وجود دارد كه از وزير تا خانواده او حق ندارند از رانت استفاده كنند.

اشاره كرديد زماني جذب اين نظام شديد كه ديديد مسوولان با فرزندان خود هم برخورد مي‌كنند. به نظر شما چه اتفاقي در اين 40 سال رخ داد كه خيلي از افراد نسل اول انقلاب تغيير كردند؟

به تدريج يك ثروتي وارد جامعه شد و دست و دلبازي‌ها شروع شد. ما متاسفانه خيلي سريع وارد تجملات و مصرف‌گرايي شديم. اگر همان سيستم كوپني ادامه پيدا كرده‌بود و پول‌ها صرف سازندگي مي‌شد خيلي كارها در اين چند دهه مي‌توانستيم انجام دهيم. دولت اساسا نگاهش به بيرون جدي‌تر از نگاه به داخل است. در حالي كه ما از ابتدا مي‌گفتيم كه دولتي موفق است كه نگاهش به داخل باشد و داخل را نظم دهد. پيروزي‌هايي كه در داخل كسب مي‌شود باعث جذب كشورهاي ديگر مي‌شود و ايران قطب قدرتمندي مي‌شود اما متاسفانه نگاه به بيرون و پنهانكاري‌هايي كه لازمه بعضي از فعاليت‌ها بود همه دست به دست هم داد و به تدريج اين فساد را ريشه‌دارتر و گسترده‌تر كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون