تعدادي از فعالان سياسي اصلاحطلب با صدور بيانيهاي، براي برونرفت از وضعيت فعلي راهكار ارايه كردند
بايد از فرصت تهديد ترامپ استفاده كرد
زهير موسوي
شرايط پيچيده سياسي، اجتماعي و اقتصادي اين روزها بر اتمسفر كشور حاكم شده است. خروج امريكا از برجام، نوسانات بازار و همچنين شكلگيري تجمعهاي اعتراضي در چند شهر در روزهاي گذشته همگي بر ادعاي پيچيده بودن شرايط سياسي، اجتماعي و اقتصادي كشور صحه ميگذارد. اين پيچيدگيها و التهابات سبب شده است تا تعدادي از فعالان سياسي اصلاحطلب در كنار سيد محمد خاتمي رهبر اين جريان آستين همت را بالا زده و به جاي غرولندهاي مجازي و مصاحبههاي انتقادي آتشين وارد گود شده و راهكار ارايه دهند. ظهر روز يكشنبه بود كه رييس دولت اصلاحات در ديدار با نمايندگان ادوار مجلس ضمن ارايه تحليل از وضعيت موجود، 15 راهكار براي خروج از وضعيت فعلي ارايه داد؛ راهكارهايي كه زياد به مذاق منتقدين داخلي و دشمنان خارجي خوش نيامد و اين افراد با راهاندازي هشتگهاي مختلف شديدترين حملات را عليه خاتمي ترتيب دادند.
روز گذشته نيز تعدادي از فعالان سياسي سرشناس اصلاحطلب از جمله بهزاد نبوي، سيد مصطفي تاجزاده، محسن آرمين، عبدالله ناصري، فيضالله عرب سرخي و محمد سلامتي با انتشار بيانيهاي، راهكارهاي مدنظر خود را ارايه كردند؛ راهكارهايي كه تعارضي با راهكارهاي پيشنهادي خاتمي نداشت. فعالان سياسي در اين بيانيه در كنار تفسير راهكارهاي خاتمي، موضوعات تكميلي مانند برجام، اهميت سرمايهگذاري خارجي، بهبود روابط با كشورهاي همسايه و... را مطرح كردند. در ابتداي اين بيانيه به ريشه وضعيت امروز كشور اشاره شده و آمده است: « كشور عزيز ما ايران امروز با مشكلات و بحرانهاي متعددي در عرصههاي مختلف داخلي و خارجي دست به گريبان است. جمهوري اسلامي ايران طي دهههاي گذشته نيز با معضلات و مشكلات مختلفي روبهرو بوده است، اما حجم و ژرفاي مشكلات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و نيز مشكلات سياست خارجي از يك سو و همزماني و همافزايي آنها از سويي ديگر وضعيتي نگرانكننده و كاملا متمايز با دورههاي گذشته رقم زده است.»
طي هفتههاي گذشته مناطق مختلفي در كشور شاهد اعتراضاتي بودند كه مردم در اين تجمعات با سر دادن شعارهايي نسبت به وضعيت معيشتي و اقتصادي خود اعتراض داشتند؛ اتفاقي كه سيد محمد خاتمي به آن اشاره كرده و گفته بود: «مردم ايران ناراحت و گرفتار هستند و زندگي مردم در معرض خطر جدي است و اعتراضات بحقي دارند؛ همه بايد اين اعتراض را بشنويم و به جاي جلوگيري از اعتراضات بحق، بايد همه اركان حاكميت درصدد رفع مشكلات منجر به اين اعتراضات برآيند.» در بيانيه فعالان سياسي اصلاحطلب نيز بار ديگر به اين موضوع اشاره شده و ضمن تاييد و حمايت از راهكار پيشنهادي رييس دولت اصلاحات، آمده است: «ما به عنوان جمعي كه دل در گرو عزت و سربلندي اين مرز و بوم دارند و نگران وضعيت كشور هستند، بنا بر وظيفه ملي و احساس مسووليت در قبال خدا و مردم، ضمن تاييد و حمايت از راهكارهاي پيشنهادي اخير جناب آقاي سيد محمد خاتمي بر خود فرض دانستيم نظرات و پيشنهادهاي خود را درباره راههاي برونرفت از بحرانها و مشكلات موجود با شما مردم شريف در ميان بگذاريم.» نويسندگان اين بيانيه با برشمردن مشكلات زيرساختي نظير بحران كمآبي و مشكلات زيستمحيطي، بحرانهاي فرهنگي و اجتماعي، معضلات سياسي، به صورت خاص مشكلات اقتصادي را ملموسترين و موثرترين مشكلات كشور دانسته و خاطرنشان كردهاند: با وجود افزايش قابلملاحظه اشتغال در دولتهاي يازدهم و دوازدهم در مقايسه با عملكرد در حد صفر دولت قبلي در اين زمينه، به علت بالا بودن آمار نيروي جديد متقاضي كار، دولت كماكان قادر به حل معضل بيكاري نيست.
دور جديد از هم افزايي متقابل تندروي
خروج امريكا از برجام و همچنين پيشنهاد مذاكره از سوي ترامپ يكي از خلأهاي جدي سخنان رييس دولت اصلاحات بود كه فعالان سياسي در اين بيانيه اين خلأ را پر كردند. در اين بيانيه با توجه به خروج امريكا از برجام و همچنين پيشنهاد مذاكره ترامپ آمده است: « نقش و كاركرد برجام به عنوان بزرگترين دستاورد ديپلماتيك جمهوري اسلامي، بازگرداندن صدور نفت به وضعيت عادي و رفع موانع پرشمار از مسير روابط اقتصادي با جهان و فراهم آوردن فرصتي براي جلب سرمايه و تكنولوژي كشورهاي پيشرفته در جهت توسعه اقتصادي كشور بود.
با روي كار آمدن ترامپ و قدرت گرفتن افراطيون جمهوريخواه در امريكا دور جديدي از همافزايي متقابل تندروي شكل گرفت و با اعلام خروج امريكا از برجام اين فرصت تاريخي براي سرمايهگذاري و حل مشكلات اقتصادي كشور عملا از دست رفت و استقبال كشورهاي خارجي و سفر هياتهاي متعدد اقتصادي اروپايي، ژاپني، كرهاي و ... در ماههاي اوليه پس از امضاي برجام عملا به عقد قرارداد با شركت توتال و توافق خريد چند صد هواپيماي مسافربري محدود شد و چنان كه پيشبيني ميشود با كاهش صدور نفت در ماههاي آينده اوضاع اقتصادي كشور نامطلوبتر از گذشته خواهد شد.» نويسندگان اين بيانيه سپس به بيان پيشنهادهاي خود براي مواجهه و حل معضلات و بحرانها در حوزههايي از جمله حوزه خارجي پرداخته و با تاكيد بر استفاده از فرصتهاي مغتنم موجود خاطرنشان كردهاند: تهديدها و تحريمهاي نفتي حاكمان افراطي كاخ سفيد عليه ايران تمام واقعيت سياست خارجي كشور ما را تشكيل نميدهد. سياستهاي يكجانبه و زورگويانه دولت كنوني امريكا عليه ايران و ديگر كشورهاي جهان از جمله اتحاديه اروپا و اشتباه تاريخي ترامپ در خروج از برجام در كنار محدوديتهاي جدي، ظرفيتها و فرصتهاي مغتنمي به نفع ايران در سطح بينالمللي فراهم آورده است. اجماع جهاني كه تا پيش از امضاي توافقنامه برجام عليه ايران شكل گرفته بود، امروز به سبب سياستهاي يكجانبه و آمرانه كاخ سفيد به سود ايران و عليه امريكا تغيير يافته است. شكاف و اختلاف مواضعي كه امروز ميان اتحاديه اروپا و امريكا به وجود آمده است، در تاريخ سالهاي پس از جنگ جهاني بيسابقه است. اتخاذ مواضع عاقلانه و دقيق براي استفاده از اين فرصت مغتنم در جهت منافع ملي و كاهش بحرانهاي اقتصادي، يك مسووليت ملي است و عدم بهاي لازم يا از دست دادن آن همچون فرصتهاي گذشته لطمههاي جبرانناپذيري را بر منافع ملي كشور در پي خواهد داشت.
مسوول سياست خارجي كشور وزارت امور خارجه است
بخش ديگري از اين بيانيه به اظهارنظر افراد مختلف و غيرمتخصص در حوزه سياست خارجي اشاره داشت و نويسندگان اين بيانيه ضمن تاكيد بر حفظ استقلال دستگاه ديپلماسي كشور خاطرنشان كردند: «متاسفانه تعدد كانونهاي تصميمگيري از يك سو سياست خارجي ايران را نامنسجم و پرهزينه و كشورهاي خارجي را نسبت به مواضع رسمي نظام مردد ساخته و از سويي ديگر امكان نظارت و پيگيري مراجع ناظر بر عملكرد اين نهاد را در برخي موارد ناممكن كرده است. مسوول سياست خارجي كشور وزارت امور خارجه است. مواضع، واكنشها و ديدگاههاي جمهوري اسلامي در قبال مسائل جهاني و منطقهاي بايد تنها و تنها از سوي اين مرجع اعلام و پيگيري شود.»
به رسميت شناختن خواست و اراده مردم در اداره امور كشور
در ادامه ضرورت «به رسميت شناختن خواست و اراده مردم در اداره امور كشور» نيز در اين بيانيه مورد تاكيد قرار گرفته و آمده است: قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به حاكميت مردم بر سرنوشت خويش و ابتناي اداره كليه امور كشور بر راي مردم تصريح كرده است. جامعه خواهان مشاركت در اداره امور خويش و حاكميتي كه اين خواست را به رسميت بشناسد اصليترين شروط تضمين همبستگي ملي و رشد و توسعه كشور است. نااميدي جامعه از نتيجهبخش بودن فعاليت قانوني و رسمي براي اداره امور خويش يا به كلبي مسلكي و بيتفاوتي نسبت به سرنوشت كشور يا به تشديد نارضايتي و بيثباتي ميانجامد. اگر خواهان حل بنيادين مشكلات و بحرانهاي كنوني هستيم بايد از قرائتهاي انحصارگرايانه از نظام اسلامي به نفع برداشتهاي مردمسالارانه و سازگار با مقتضيات جهان جديد چشم پوشيد؛ تفاسير فراقانوني و مطلقگرايانه از اصول قانون اساسي نداشت، اعمال محدوديتهاي فراقانوني عليه اراده ملت نداشت و از رويكرد امنيتي به عرصه فعاليتهاي حزبي و مدني اجتناب كرد و تشكلهاي صنفي و سياسي و مدني را امكانهايي مغتنم براي حضور فعالانه نيروهاي اجتماعي و استفاده از ظرفيتهاي عظيم جامعه جهت حل مشكلات كشور دانست.
احترام به شعور و اعتماد به قدرت تشخيص جامعه
پيشنهاد ديگر مطرح شده در اين بيانيه «احترام به شعور و اعتماد به قدرت تشخيص جامعه» است كه درباره آن با تاكيد بر ضرورت صداقت و شفافيت در اظهارات مسوولان و نبود تضاد آشكار ميان اظهارات و اقدامات آنان آمده است كه پنهانكاريهاي محافظهكارانه، خلافگوييهاي مصلحتانديشانه و تكذيبهاي بيپايه از بيم ايجاد تشويش و نگراني در جامعه يا به انگيزه پنهان كردن قصورها و تقصيرها آن هم درحالي كه مردم مشكلات و نابسامانيها را به وضوح تمام لمس ميكنند، سبب خشم و عصبانيت جامعه و بياعتمادي به صداقت مسوولان ميشود. بايد به شعور مردم احترام گذاشت و به بلوغ و قدرت تشخيص آنان اعتماد كرد.