احمدينژاد به روحاني خدمت ميكند
محمود احمدينژاد رييسجمهور سابق روز پنجشنبه ويدئويي از خود منتشر كرد كه در آن برخلاف تمام اين سالها كه كمتر دولت را مخاطب قرار ميداد و بيشتر مركز حملاتش را روي برادران لاريجاني متمركز كرده بود، از روحاني خواست كه كنار برود. اين ويدئو بازتاب منفي بسيار زيادي داشت كه شايد مورد انتظار خود او نيز نبود. جالبتر اينكه فعالان رسانهاي اصولگرا نيز نسبت به آن انتقاد كردند.
فرشاد مهدي پور مديرمسوول روزنامه صبح نو كه به قاليباف نزديك است در توييتي بدون نام بردن ازاحمدينژاد نوشت: «آقاي خاص ويدئو پركرده درباره مشكلات مردم و نارضايتيها، فقط يادش رفته كه علت اصلي سركار آمدن دولت فعلي، خود ايشان است.»
از سوي ديگر اگر نگاهي به يادداشت ابراهيم رسولي رييسدفتر غلامعلي حدادعادل كه مديرمسوولي نشريه نماينده را نيز برعهده دارد بيندازيم، نگراني آنها از فعال شدن دوباره احمدينژاد را ميتوان مشاهده كرد. رسولي نيز همان نگاه اصولگرايان وابسته به جمنا را تكرار ميكند كه معتقدند فعال شدن احمدينژاد اساسا به نفع روحاني است.
او مينويسد: «شايد در ظاهر عمليات رواني رسانهاي محمود احمدينژاد عليه روحاني و دولتش باشد اما درواقع شاهد خدمتي ديگر از او آن هم دراين اوضاع آشفته دولت، به روحاني هستيم.» او نيز مانند ساير فعالان اصولگرا راي آوردن روحاني را محصول رفتارهاي احمدينژاد ميداند. رسولي ادامه ميدهد: «خدمت امروز او اما از جنس ديگري بود. دولت دراوضاع آشفته خود نياز به كسي داشت تا بتواند با سخنان خود حاميان دولت ومردم را متحد كند. اين خدمت را احمدينژاد دوباره تكراركرد و باسخنان خود وحدت را به حاميان وحتي منتقدان روحاني بازگرداند تا همگي به دليل موضع او، روحاني رادريابند.»
اعتراف كيهان به «دولتساز» بودن اصلاحات
كيهان كه سالها تلاش ميكرد براي تضعيف اصلاحطلبان اعلام كند كه آنها از پايگاه اجتماعي برخوردار نيستند ناخودآگاه مدتي است كه ناچار به اعتراف شده است كه حمايت آنها و بدنه اجتماعي آنها بود كه توانست روحاني را به قدرت برساند.
پيشتر اين روزنامه معتقد بود كه اساسا روحاني اصولگراست و اصلاحطلبان «ماشين عوضي را شستهاند و وقتي به پلاكش رسيدند فهميدند متعلق به خودشان نيست». به اين ترتيب او به اصلاحطلبان ميگفت از راي آوردن روحاني خوشحال نباشند. اما حالا رويكرد اين روزنامه ناخوآگاه تغيير كرده است و نميتواند واقعيت را كتمان كند. هرچند حرفهاي گذشتهاش را فراموش كرده باشد. اين روزنامه در تيتر اصلي روز پنجشنبه خود نوشت: «وضعيت موجود دستپخت مدعيان اصلاحات است؛ فرار نكنند پاسخگو باشند!»
ارزيابي كيهان نيز همان خطي است كه اصولگرايان در تحليل حرفهاي سيدمحمد خاتمي بهطور هماهنگ به كار بردند. به اعتقاد آنها خاتمي در حال عبور از روحاني است. كيهان مينويسد: «در روزهاي گذشته مدعيان اصلاحات و به خصوص رييسدولت اصلاحات به ميانه ميدان آمده و براي نجات خود به انتقاد از دولت و ارايه راهكارهايي براي حل مشكلات عديده اقتصادي موجود پرداختهاند بيآنكه بگويند اين مشكلات ناشي از حمايتها و حضور تفكر جريان آنان در بدنه دولت بوده و امروز به جاي آنكه ايناشخاص، جريانها و گروهها لاف ارايه راهكار بزنند، بايستي ضمن عذرخواهي، پاسخگوي نقش خود باشند.»
اين روزنامه در جملهاي كه خطاب به اصلاحطلبان نوشته شده اعتراف مشخصي از نقش آنها در دولتسازي وجود دارد: «اشخاص و جرياناتي كه نامشان برده شد از جمله رييس دولت اصلاحات سخنان ديروز خود را فراموش كردهاند، روزي كه آنان براي پيروزي فرد و جرياني در انتخابات بيانيههاي پر از تكرار منتشر و از مردم خواسته بودند به آنچه آنان ميگويند راي دهند.»
وطنامروز: در مقابل امريكا بايد راديكالتر شد
مهدي محمدي در سرمقاله روزنامه وطن امروز معتقد است كه هدف امريكا از تحريمهاي جديد تغيير رفتار ايران در منطقه و برنامه موشكي است. به اعتقاد او امريكا ميداند كه تحريمها در بلندمدت «با دو چالش» روبهرو ميشود. اول: عدم اجماع جهاني، دوم: سازگاري ايران با شرايط تحريم. او ادامه ميدهد: «كاري كه امريكا قصد دارد بكند وارد كردن حداكثر مقدار فشار به ايران در حداقل مقدار زمان است، طوري كه اگر ايران بتواند مقطع چندماهه فشار را پاس كند – كه كار دشواري نيست- پروژهاي كه امريكا براي تغيير رفتار موشكي و منطقهاي ايران حساب جدي روي آن كرده، عملا منتفي خواهد شد.»
نويسنده اين روزنامه البته در لابهلاي مطالب اعتراف ديگري هم دارد. به اعتقاد او حملات اسراييل در خاك سوريه عليه مواضع ايران، حمله «به محلهايي است كه از قبل تخليه شده بود». او هدف اين كار را القاي اين مطلب به جامعه ميداند كه «دستاوردهاي ميداني ايران در سوريه به سرعت در حال از دست رفتن است»
راهحل مدل احمدينژاد را در اين بخش از سرمقاله وطن امروز به خوبي ميتوان مشاهده كرد. به اعتقاد آنها «موثرترين پاسخ به امريكا اين است كه امريكا در عمل ببيند اين فشارها نهتنها سياست ايران در منطقه را تغيير نميدهد و آن را تهاجميتر و راديكالتر خواهد كرد، بلكه حتي ممكن است سياستهاي هستهاي ايران را هم كه فعلا در چارچوب برجام قرار دارد، تغيير دهد.»