انتخابات امريكا و چالشهاي جديد براي ترامپ
كوروش احمدي
سهشنبه گذشته امريكا يكي از مهمترين انتخاباتهاي مياندورهاي در تاريخ معاصر خود را برگزار كرد. جو كاملا دو قطبي در جامعه و سياست امريكا و عملكرد ترامپ موجب شد تا اين انتخابات عملا به رفراندومي در مورد عملكرد و شخصيت او تبديل شود. برجسته بودن مسائل هويتي، فرهنگي و اجتماعي و كمرنگ بودن نسبي اقتصاد در مبارزات انتخاباتي از پديدههاي بسيار كم سابقه طي دو سه دهه اخير در امريكا بود. اگر اين انتخابات را رفراندومي در مورد ترامپ بدانيم، به ويژه با توجه به آراي عمومي ميتوان ترامپ را بازنده آن دانست. صرفنظر از شكست جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان كه بر عكس سنا سراسري بود، آراي عمومي دموكراتها در انتخابات مجلس نمايندگان بيش از 7 درصد و در انتخابات مجلس سنا بيش از 12 درصد از آراي جمهوريخواهان بيشتر بود. اين در حالي است كه آراي هيلاري كلينتون در آراي عمومي در 2016 تنها حدود 2 درصد از آراي ترامپ بيشتر بود. بررسيها نشان داده كه بخشي از راستهاي ميانه كه در 2016 از ترامپ حمايت كردند، اين بار به دموكراتها راي دادهاند. توفيق دموكراتها در آراي عمومي در شرايطي حاصل شد كه با توجه به شرايط اقتصادي كنوني امريكا و از جمله كاهش بيكاري به رقم كمسابقه 7/3 درصد قاعدتا جمهوريخواهان بايد ميتوانستند عملكرد بهتري داشته و كنترل خود را بر مجلس نمايندگان حفظ كنند.
شايد پيروزي جمهوريخواهان در دو انتخابات سنا در فلوريدا و اوهايو را بتوان مهمترين دستاورد آنها به لحاظ اهميت آن در 2020 به شمار آورد. در مقابل دموكراتها در ميشيگان، ويسكانسين و پنسيلوانيا برنده شدند؛ يعني سه ايالتي كه ترامپ در 2016 آراي الكترال آنها را برده بود؛ ضمن اينكه در انتخابات سنا جمهوريخواهان هميشه به دلايل ساختاري دست بالا را دارند. از موفقيت حزب دموكرات در ايجاد يك ائتلاف وسيع عليه ترامپ، از جمله شامل شمار زيادي از جوانان، زنان و اقليتها و جذب كمكهاي مالي با رقمهاي اندك نيز به عنوان طليعهاي مثبت براي انتخابات 2020 سخن رفته است. لذا، نتيجه اين انتخابات را ميتوان مقدمهاي منفي براي انتخاب مجدد ترامپ در انتخابات 2020 به شمار آورد؛ هر چند كه بر اين اساس هرگز نميتوان و نبايد در مورد آن انتخابات دچار خوشباوري شد.
اگر چه «موج آبي» كه دموكراتها انتظار داشتند محقق نشد، حداقل نتيجه محرز اين انتخابات خارج شدن كنترل مجلس نمايندگان از دست جمهوريخواهان است. اين به اين معني است كه از اين پس ترامپ نميتواند چون دو سال گذشته با دست باز و بدون چالش حكومت كند و براي هر اقدام خود، از جمله اقدامات گذشته، بايد پاسخگو باشد. اين امر دستور كار ترامپ در سياست داخلي را با مشكلات جدي مواجه ميكند و امكان ميدهد تا روند تحقيق در مورد اتهام تباني ستاد ترامپ با روسيه در انتخابات 2016 از يك حامي نيرومند، يعني مجلس نمايندگان برخوردار شود. تمركز دموكراتها بر شعار كنترل موثر و نظارت بر دولت در جريان انتخابات نويدبخش چالشهاي سياسي و حقوقي جدي است كه مجلس نمايندگان ميتواند براي دولت ترامپ ايجاد كند. كميتههاي اين مجلس از قدرت بسيار بالايي براي تحقيق، بازرسي و نظارت بر اقدامات دولت برخوردارند. طي دو سال گذشته دموكراتها در 64 مورد خواستار احضار و توضيح مقامات دولتي شدند كه تقريبا همواره به سد مخالفت جمهوريخواهان برخورد و عقيم ماند. آنها با استفاده از قدرت احضار (subpoena power) ميتوانند خواستار حضور مقامات در كميتهها شده و سوابق، اسناد و مدارك مربوطه را حتي مدارك محرمانه مربوط به پرداخت ماليات توسط ترامپ و ابعادي از زندگي و كسب و كار او را مطالبه كنند. دموكراتها در مقام رهبري مجلس نمايندگان بودجه كافي نيز براي بهكارگيري لشكري از بازرسان، كارشناسان و وكلا نيز در اختيار خواهند داشت.
كميته اطلاعات مجلس تحت رهبري جمهوريخواهان در دو سال گذشته به جاي اينكه به اصل موضوع، يعني تحقيق در مورد احتمال تباني با روسها بپردازد، بر عملكرد افبيآي در آن رابطه متمركز شده بود. دموكراتها گفتهاند كه ميخواهند به موضوع اصلي بپردازند و در نظر دارند حدود 30 شاهد از بين نزديكان ترامپ را در اين رابطه احضار كنند. احتمال ايجاد يك پانل ويژه براي اين منظور نيز وجود دارد. تامين مالي برخي طرحهاي ترامپ توسط دويچ بانك، اتهام استفاده اوليگاركهاي روسي از داراييهاي ترامپ براي پولشويي و فعاليتهاي ديجيتالي ستاد انتخاباتي ترامپ در 2016 از جمله استفاده از كمبريچ آناليتيكا، پرداخت حقالسكوت به دو زن، صدور مجوزهاي امنيتي براي نزديكان ترامپ، استفاده از جتهاي دولت براي سفرهاي خصوصي، نقض بندهاي ضد فساد قانون اساسي توسط شركتهاي ترامپ، بررسي دليل اخراج رييس قبلي افبيآي و حملات ترامپ عليه دادستان كل و ... از جمله مواردي است كه دموكراتها قصد تحقيق در مورد آنها را دارند. با توجه به وجود چنين اتهاماتي عليه ترامپ، تاكنون مجلس نمايندگان آخرين خط دفاعي او بود كه اكنون دست رقيب افتاده است. البته باقي ماندن سنا در دست جمهوريخواهان مانع شكلگيري بدترين نتيجه ممكن براي ترامپ شد. با تكيه بر سنا او اكنون ميتواند همچنان از جهت انتصاب مقامات و معرفي و تصويب قضات و نيز جلوگيري از طرحهاي ناخواسته توسط مجلس نمايندگان و ... مطمئن باشد.
نتايج اين انتخابات همچنين ميتواند تاثيراتي هر چند اندك نيز بر سياست خارجي امريكا داشته باشد كه جداگانه به آن پرداخته خواهد شد.