• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4285 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۷ دي

صبحانه شصت ساله

اسدالله امرايي

صبحانه در تيفاني از محبوب‌ترين داستان‌هاي بلند معاصر جهان، اثر ترومن كاپوتي داستان‌نويس معاصر امريكايي است. اين كتاب با ترجمه رامين آذربهرام در انتشارات مرواريد منتشر شده و با استقبال خوبي روبرو شده است. كاپوتي با انتشار داستان صبحانه در تيفاني در سال ۱۹۵۸ به موفقيت چشمگيري رسيد. سه سال بعد بليك ادواردز كارگردان سينما، فيلمي را با اقتباس از داستان صبحانه در تيفاني ساخت. در اين فيلم كه فيلم بسيار محبوب و مشهوري نيز از كار در آمد، ستاره هاليوود، آدري هپبورن ايفاي نقش كرده است. ترومن كاپوتي براي خوانندگان ايراني نامي آشناست. در كمال خونسردي، تابوت‌هاي دست‌ساز، درخت شب و موسيقي براي آفتاب‌پرست‌ها از جمله آثار اوست كه به فارسي ترجمه شده. راوي بي‌نام و نشان اين رمان با هالي گولايتلي دوست مي‌شود. هر دو مستأجر ساختماني در شمال شرقي منهتن هستند. دختر جوان هالي كه هجده، نوزده ساله مي‌نمايد، دختري روستايي است كه به نيويورك آمده. شغلي ندارد و زندگي‌اش را با دوستي با مردان ثروتمند سپري مي‌كند؛ مرداني كه او را به باشگاه‌ها و رستوران‌هاي مختلف مي‌برند و به او پول و هديه‌هاي گرانقيمت مي‌دهند. يكي ديگر از منابع درآمد هالي ملاقات هفتگي با يك زنداني از اعضاي مافياست و وكيلش در ازاي دريافت گزارش آب و هوا از او به هالي پول خوبي مي‌دهد. «تصادفا يك زيبا نمي‌شناسي كه از زنان ديگر خوشش بيايد؟ من دنبال يك همخانه مي‌گردم. نه نخند. من آدم شلخته‌اي هستم و نمي‌توانم حقوق خدمتكار را بپردازم. اين نوع زن‌ها كدبانوهاي فوق‌العاده‌اي هستند و دوست دارند همه كارهاي خانه را خودشان به تنهايي انجام بدهند. ديگر لازم نيست نگران تميز كردن خانه، پاك كردن برفك يخچال و فرستادن لباس‌‌ها به اتوشويي باشم. در هاليوود همخانه‌اي داشتم كه در فيلم‌هاي وسترن بازي مي‌كرد. اسمش در فيلم‌ها رنجر تنها بود و بايد بگويم كه در انجام كارهاي خانه هيچ‌كس به گردش نمي‌رسيد.» نورمن ميلر درباره‌ ترومن كاپوتي گفته بود كه او كامل‌ترين نويسنده هم‌نسلش است. اقتباس‌هاي موسيقايي، نمايشي و تلويزيوني متعددي از اين رمان صورت گرفت كه بعضا موفقيت‌هايي هم داشتند. اما هيچ‌كدام به پاي فيلم بليك ادواردز نرسيد. از جمله مي‌توان به بازنويسي ادوارد آلبي از آن اشاره كرد كه البته با وجود شهرت ادوارد آلبي توفيق چنداني نيافت. «دخترك عزيز من، من تو را براي آن دوست داشتم كه فكر مي‌كردم شباهتي به زنان ديگر نداري، ولي تصور كن وقتي به نحوي بي‌رحمانه و مبتذل دريافتم چقدر با زني كه بايد همسر مردي در موقعيت و اعتقادات من بشود، فرق داري، نااميد شدم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون