بانوي اميد و ايمان
عباس منوچهري
بزرگ بانويي از ايران معاصر، پس از سالها تلاش خستگيناپذير براي به ارمغان آوردن نيكي و دانايي براي عالم زندگي خود، يعني ايران عزيز دار فاني را وداع گفت. او را بايد در آيينه مقاومت در برابر ظلم و ايستادگي براي آزادي و آگاهي و عدالتخواهي نگريست. او خواهر و ميراثدار برادري بود كه شهادتش شاهد ايستادگي در مقابل استبداد و استعمار بود. وي همسر مردي بود تاريخساز كه معلمي آزادي و آگاهي و عشق ميكرد. مردي كه وي در طرح افكنيهاي رهاييبخش او سهم بزرگي داشت. وي با نوشتن كتاب «طرح يك زندگي» بهتر از هر كس ديگري از رنجها و اميدهاي همسر گفت. او همسر و ياور مردي بود كه به او بسيار از رنجها و اميدهاي خود ميگفت. او شريك رنجها و اميدهاي همسر بود و با تلاش خستگيناپذير خود ميراث همسر - يعني علي شريعتي - كه يكي از باارزشترين مجموعه آثار تاريخ فكر و مبارزه براي رهايي مردم مظلوم ايران بوده است را جمع آوري و منتشر كرد. در «سمپوزيوم نو شريعتي» بهترين سخنها از شريعتي را او گفت و در مراسم كوچك سالروز تولد او همچنان جانانه از آرمانها و اميدهاي خود و او سخن گفت. او در آغاز كتاب «اخلاق» شريعتي از كتاب اسلامشناسي ارشاد نقلقولي با اين مضمون آورده كه: «اخلاق به معناي طرح ابعاد اصلي و اساسي شخصيت انسان ايدهآل است». او خود ميتواند نمونهاي از اخلاق به اين معنا باشد. اين بانوي اميد و ايمان دوستاران حق و نيكي را ترك كرد، اما با قاب عكسي از ايمان، صداقت، اميد، و عشق به مردم با تصوير خود، فاطمه (پوران) شريعترضوي.