صادق خرازي:
وزير خارجه امين نظام است
استعفاي هفته گذشته محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشور از همان لحظه انتشار در صفحه اينستاگرام او، بازتابهاي ملي و بينالمللي زيادي داشت. موافقان و مخالفان وزير خارجه به موضعگيري درباره او پرداختند. اما در اين ميان كساني هم بودند كه دور از چشم رسانهها و مردم مشغول رايزني براي حل موضوع و بازگرداندن ظريف به وزارتخانه بودند. صادق خرازي ديپلمات و سفير اسبق ايران در پاريس، از زمان انتشار خبر استعفا، رايزنيهاي خود را با سردار سليماني و محمدجواد ظريف آغاز كرد. او درباره آنچه در جريان سفر اخير بشار اسد به ايران اتفاق افتاد و منجر به استعفاي ظريف شد، گفت: «همانطور كه در اخبار آمده و من در جريان قرار گرفتم برخي اقدامات به دليل حساسيتهاي سياسي و امنيتي گهگاه پيچيده ميشوند و ناهماهنگيهاي ناخواسته يا غيرمترقبه به وجود ميآيد. اين اتفاق اولين نبود و فقط هم به ايران اختصاص ندارد.»
خرازي ادامه داد: «گلايه آقاي ظريف از ناهماهنگيهاي اجرايي و تكنيكي بود كه ناشي از سرعت و حساسيت و بيتوجهي بود. در انجام سفر رييسجمهور سوريه به ايران اين ناهماهنگي البته با مقداري دقت ميتوانست قابل پيشگيري باشد اما در هر حال به اين معنا نيست كه فردي يا دستگاهي عمدا به دنبال ناهماهنگي بوده تا دكتر ظريف به ديدار نرسد يا در جلسات نباشند. وزير امور خارجه امين نظام، عضو شوراي عالي امنيت ملي و مجري منويات مجموعه سياست خارجي نظام است.»
اين ديپلمات كشور همچنين گفت: «آقاي ظريف اخيرا در ماموريتهاي حساس لبنان، عراق، مونيخ و جاهاي ديگر بودند. من به دليل ارتباطي كه با هر دو طرف قضيه دارم به ويژه اينكه آقايان سردار سليماني و دكتر ظريف را به خوبي ميشناسم و با هر دو طرف دوست هستم و مورد اعتماد هر دو آقايان هستم، ميدانم ماموريتهاي منطقهاي هر دو طرف هر كدامشان كاملا با هماهنگي متقابل طرفين است و هرگونه اقداماتي كه انجام ميشود، در يك فرآيند از پيش تعيين شده صورت ميگيرد.»
او به اين سوال كه «در متن استعفاي ظريف به شأن جايگاه سياست خارجي اشاره شده بود. به نظر شما اتفاق روز دوشنبه، اين شأن را كاهش داد؟» پاسخ داد: «من خوب ميدانم در اين زمينه ظريف هرگز دغدغه شخصي ندارد. وزير خارجه گلايههاي عميقي از برخي مشكلات در دولت و بيرون دولت دارد. اينها موقوف به اين دوره نيست. در هر دورهاي اين مشكلات خودش را به گونهاي نشان ميدهد. دكتر ظريف بيشتر هدفش هشدار بود. هشدارهايي كه ميتواند در آينده مشكلآفرين باشد. اتفاقا هشدار او را از اين جهت كه اعتبار دستگاه ديپلماسي هر كشور بايد به هر قيمتي محفوظ بماند، دقيق ميدانم.»
خرازي ادامه داد: «پيام سردار سليماني هم در تاييد جايگاه وزير خارجه و وزارت امور خارجه در راستاي سياستهاي كلي نظام بود. تاكيد ريسجمهور هم همين بود. وقتي تصميم يك مجموعه توسط نهادهاي بالادستي به سازمانها و ارگانهاي متعدد از جمله وزارت خارجه تفويض ميشود، هر يك بخصوص وزارت خارجه اختيار و قدرت كافي براي اجراي آن را دارد. طبيعتا همه بايد احترام به روند و اقتدار و قدرت سياست خارجي بگذارند. من ميدانم هيچ احدي و تشكيلاتي به دنبال تضعيف نهاد سياست خارجي كشور نيست، اما بايد منبعد دقت شود و برخي ناهماهنگيها به سرعت مديريت شود.»
او درباره اقداماتي كه بعد از استعفاي ظريف انجام داده، توضيح داد: «من به دليل رفاقتي كه با آقايان ظريف و سردار سليماني دارم، با هر دو نفر صحبت كردم. جلسه داشتم و با خلوص نيت هر دو بزرگوار روبهرو شدم. برادرم سليماني آن قدر با اخلاق و بزرگواري براي دكتر ظريف حرمت قائل بود كه شما همه جوانب احترام و تكريم ايشان را در پيامشان ديديد. گلايه آقاي ظريف ربطي به سردار سليماني و مسووليت ايشان نداشته و ندارد بلكه دكتر ظريف به مسووليت و ماموريت و جايگاه وزير خارجه نظام توجه دارند. همه ميدانند بر احدي پوشيده نيست هر دو نفر وظايف مشخصي دارند و هر دو نفر مورد اعتماد و احترام رهبر معظم اتقلاب و مجموعه نظام هستند و در پروژههاي حساس وظايف تعريف شده هر يك مشخص است. حضور هر دو نفر و نهاد متبوعشان كاملا لازم است و تزاحمي بين مسووليتها و وظايف آنها وجود ندارد.»
خرازي درباره ارزيابياش از برخوردهايي كه با وزير خارجه در طول سالهاي مسووليتش شده است، هم گفت: «ظريف و سليماني از ديپلماتهاي برجسته و از فرماندهان عاليرتبه در تراز جهاني هستند و همه هم به گونهاي معترفند. دو بزرگوار در راستاي سياستهاي تنشزدايي و اقتدار و قدرت بازدارنده نظام گامهاي بلندي برداشته و موفقيتهاي چشمگيري هم داشتهاند. متاسفانه برخي با بيتوجهي در گفتار و در رفتارهايي كه ميتوان آنها را همسو با فرصتطلبان اسراييل و امريكا و ارتجاع منطقه دانست، به تضعيف ظرفيتها و پتانسيلهاي فردي و جمعي پرداختهاند. اين رفتارها از نگاه ملت ايران دور نميماند ضمن اينكه حيثيت افرادي كه چنين برخوردهايي كردهاند، زير سوال است. در يكي، دو روز اخير كه موجي از نگراني در مردم به وجود آمد، اين جريان ماهيت خود را آشكارتر كرد و متاسفانه همچون گذشته باعث هزينههايي براي كشور و نظام شد.»
اين ديپلمات ادامه داد: «نكته آخر كه بايد به آن اشاره كنم، اين است كه متاسفانه اتفاق اخير باعث شد اصل حضور بشار اسد در تهران كه اتفاقي مهم بود، از نظرها دور بماند و متاسفانه تحت تاثير مسائل جانبي قرار گرفت. ايران، روسيه و سوريه و در برخي اوقات تركيه جبهه متحد عليه قدرتهاي شيطاني و ارتجاع منطقه را شكل دادهاند. تحليلگران داخلي بايد سره را از ناسره تشخيص دهند و بدانند منويات فردي گهگاه چه تاثير ناگواري بر قدرت بازدارندگي كشور دارد.»