مروري بر سريال «نهنگ آبي» به كارگرداني فريدون جيراني
ويتريني جذاب و داستاني نصفه كاره
رضا صديق
جيراني در طول سالهاي فيلمسازياش نشان داده كه تلاش دارد سينما و فيلمهايش (فارغ از حاصل نهايي) در مختصات ژانر حركت كند. فيلمهاي اخير او نيز اين خصيصه را بيشتر از پيش دارند و جيراني توانسته در فيلم ژانرسازي تجربيات خوبي را رقم بزند. ورود او به ساخت سريال شبكه خانگي را نيز بايد با همين مبناي علاقه او به حضور در فرمتهاي متفاوت دانست. تفاوت سريالي كه او براي تلويزيون ساخت و سريالي كه براي شبكه خانگي ساخته است، خود نشاندهنده همين تلاش او براي همخواني اثر (مظروف) با بستر نمايش (ظرف) است.اما «نهنگ آبي» چند ويژگي مهم دارد كه نشاندهنده شناخت جيراني از شبكه خانگي است. اولين ويژگي سريال، اسمي است كه او انتخاب كرده. نهنگ آبي نام بازياي بود كه در دنيا باعث خبرسازي فراوان شد، بازياي كه در انتها بازيكنانش را به خودكشي ميكشاند. همين نام نيز باعث جذب مخاطب به اين سريال است و همچنين اشارهاي درون متني به داستان سريال دارد. با اينكه سريال ربطي به بازي ندارد، اما از همان منطق براي پرسوناژها استفاده شده است. دومين ويژگي «نهنگ آبي» انتخاب بازيگراني است كه در اين سريال ايفاي نقش ميكنند. ليلا حاتمي براي اولين بار در يك سريال بازي ميكند و ساعد سهيلي نيز تا به حال با سريالي به شبكه خانگي نيامده بود. تركيب بازيگران فيلم نيز همخوان است و مخاطب اين جمع را براي تماشا در يك سريال دوست دارد. سومين ويژگي «نهنگ آبي» اما به ساختار اثر برميگردد. سريال آخر جيراني از نظر سينمايي بسيار پيشروست و در سابقه شبكه خانگي اين جنس از روايت بصري با اين جزييات و خصوصيات اولين به حساب ميآيد. جيراني در روايت بصري سريال آخرش وقت گذاشته و از ايدههاي جذابي براي اين روايت انتخاب كرده است. همين ويژگي نيز مخاطب را براي تماشاي اثر ترغيب ميكند و سليقهاش را نسبت به ديگر آثار در اين حوزه تربيت ميكند.سواي ويژگيهايي كه «نهنگ آبي» دارد، اين سريال مانند ديگر آثار جيراني و حتي سينما و تلويزيون ايران، يك ضعف بزرگ دارد: داستان!داستان نهنگ آبي داراي خلأهاي جدي در شخصيتپردازي است و مناسبات روايت ميان كاراكترها گاهي نه در اثر كه در ذهن مخاطب رقم ميخورد. روايت همزمان چند داستان باعث شده كه در برخي فرازهاي سريال (كه تا به حال 4 قسمت آن منتشر شده) همخواني درستي از نظر روايت رخ ندهد. شخصيتهاي اثر هنوز در حد تيپ باقي ماندهاند و ابعاد پرسوناژها بعد از گذشت 4 قسمت هنوز مكشوف نشده است. همين نكته نيز باعث ميشود كه مخاطب نسبت به اثر هنوز گرفتار نيامده و رغبت دنبال كردن اثر را هنوز ندارد. ويژگيهاي برشمرده شده مخاطب را به سمت سريال ميكشد اما درون متن و داستان سريال هنوز به نقطهاي نرسيده كه بعد از چهار قسمت، نقطه عطفهاي چشمگيري را رقم بزند. اين جمله تكرار شونده از دهان كاراكتري كه ساعد سهيلي نقشش را بازي ميكند، مزيد همين علت است كه داستان دچار ضعفهاي جدي است: «وقتي اين كارو ميكردم اصلا خبر نداشتم بعدش قراره چه اتفاقي بيفته». هنوز «نهنگ آبي» قوام نيافته و بايد ديد مسير داستان به چه سو خواهد رفت.