خبرها، رسانهها و شبكههاي اجتماعي از گلستان تا لرستان
زندگي در پيش رو
گروه اجتماعي
روزهاي نوروز امسال از همان ابتدا ناگهان تبديل شدند به گاهشمار سيل در كشور. بارشهاي پياپي كه ابتدا رنگ بارانهاي بهاري را با خود داشتند، تبديل شدند به سيلابهاي كوچك و بزرگي كه قدرت ويرانگرشان را از گلستان گرفته تا شيراز و كرمانشاه و لرستان به رخ كشيدند. سيل تبديل شد به حرف مشترك بخشي از مردم در عيدديدنيها و البته واقعيت تلخ زندگي بسياري ديگر از مردمي كه در مناطق سيلزده خانه و مال و گاه عزيزانشان را از دست دادند. خبرهاي سيل از صدا و سيما و خبرگزاريهاي رسمي كشور گرفته تا شبكههاي اجتماعي و منابع خبري موثق و غيرموثق تبديل شدند به پررنگترين بخش روزهاي نوروز سال 1398.
اول از همه عكسهاي گنبدكاووس، آققلا و گميشان بود كه سر گزارشهاي تصويري رسانهها درآورد و خيلي زود خبر رسيد كه ساكنان شهرها و روستاها در حال تخليه خانهها و انتقال به مكان امن هستند. از روز جمعه دوم فروردين كمكم سر و كله ويديوهاي كوتاهي كه ساكنان آققلا و نيروهاي داوطلب از شرايط موجود ضبط كرده بودند سر از شبكههاي اجتماعي درآورد، اتفاقي كه انگار به آنچه در گلستان ميگذشت رنگي واقعيتر زد. همزمان با انتشار تصاوير هوايي از مناطق سيلزده كه نشان ميداد حالا ديگر تنها راه رفت و آمد در برخي از كوچه و خيابانها، سوار شدن بر قايق است، نگاه افكار عمومي متوجه نبود استاندار گلستان در هنگام حادثه در محل خدمت شد. يكي از نخستين بازتابهاي رسانهاي شروع سيل در ايران پرداختن به همين موضوع بود. حاضر نبودن مقام مسوول در روزهايي كه هشدار سيل و خطر آبگرفتگي در گلستان داده شده بود سبب شد تا هم رسانههاي رسمي و هم شبكههاي اجتماعي همراه با هم خواستار توضيح شوند. خيلي زود با بركناري مناف هاشمي از سمت استانداري به دستور اسحاق جهانگيري يكي از سوژههاي داغ خبري روزهاي اول فروردين به انتها رسيد تا در ادامه نوبت به تحليل اتفاقات ديگر سيل برسد. گلايه سه، چهار روز طول كشيد تا تصويري از مقامات مختلف كشوري و لشكري كه تا كمر در آب بودند از مناطق سيلزده منتشر شود. در تمام سه، چهار روز قبل از اين حضور، درددل ساكنان و حاضران در مناطق سيلزده گلستان، پوشش كمرنگ خبرهاي سيل در صدا و سيما بود و نبودن نيروهاي كافي براي امداد با حاضر شدن مسوولان در خيابانهاي سيلزده تصاوير منتشر شده در تلويزيون هم شدت گرفت. به آب زدن مسوولان و فيلم گرفتن از اين صحنهها موجي از انتقاد را در ميان كاربران شبكههاي اجتماعي برانگيخت. به قول يكي از كاربران كه نوشت: «شش روز شده كه آققلا و ديگر شهرها و روستاهاي گلستان رفته زير آب، تازه مقامات و فرماندهها رفتند آنجا و با لبخند و آب بازي مشغول گرفتن عكس و فيلم يادگاري با مصيبت مردم هستند.» انتقاداتي كه با انتشار تصوير خبرنگار صدا و سيما بيشتر شد؛ خبرنگاري كه هنگام گزارش كردن در برابر دوربين، تا سينه در آب فرو رفته بود و در زماني كه هشدارها در مورد دوري كردن از مسيلها و رودخانهها قوت ميگرفت اين حركت او انتقادات فراواني را روانه صدا و سيما كرد.
دو دقيقه به حرفهاي من گوش كنيد
اما انگار با سيل شيراز بود كه ناگهان رسانههاي رسمي و غيررسمي تكاني جدي خوردند. جاري شدن ناگهاني سيل و كشته شدن 17 نفر از مردم گرفتار در ماشينهاي نزديك به دروازه قرآن نشان داد كه خطر نزديكتر از چيزي است كه در خبرها گفته ميشود. از همان روز بود كه رسانههايي مانند خبرگزاري ايرنا در كنار پوشش خبرهاي مربوط به سيل شروع به توليد و انتشار ويديوهاي هشداردهنده و آموزشي در مورد خطر سيلگرفتگي شدند. خبرگزاري ايرنا با تهيه فهرستي از استانها و شهرهاي در معرض خطر شروع به گوشزد كردن موارد ضروري كرد. در صفحه اينستاگرام اين خبرگزاري خبرنگاران جلوي دوربين ايستادند تا همزمان با گزارشهاي هواشناسي از نقاط در معرض خطر، توصيههاي لازم را به مخاطبان خود ارايه دهند: «اگر ساكن استان همدان/ خوزستان/ لرستان/ قم و... هستيد دو دقيقه به حرفهاي من گوش كنيد.» با اين شيوه مجموعهاي از ويديوهاي پيشگيرانه تهيه و منتشر شد. در انتهاي هر ويديو هم تلفنهاي اضطراري و مكانهاي در نظر گرفته شده براي اسكان موقت اعلام شدند تا نقش اين خبرگزاري تنها به ارايه اخبار و تصاوير حادثه محدود نشود.
شوك بزرگ حادثه شيراز و البته تلاش رسانهها و سازمانهاي مختلف براي هشدار دادن به مردم در سراسر كشور سبب شد تا موضوع «در خطر بودن» از سوي مردم جديتر گرفته شود. هر چند هنوز هم تصاويري از كساني كه در حاشيه رودهاي در حال طغيان در حال سلفي گرفتن منتشر ميشد اما به نظر ميرسيد كه مسافران نوروزي به صورت ويژه احتياط بيشتري براي انتخاب مسير و تردد به كار ميبردند.
با وجود همه هشدارها اما آنچه در لرستان رخ داد، اتفاقي بود عظيم. هشدار در مورد تخليه مناطقي از جمله پلدختر، پيش از وقوع سيل شديد و آب گرفتگي گسترده در اين استان داده شده بود. در خطر بودن مسير خرمآباد به پلدختر يكي از هشدارهايي بود كه پيش از وقوع موج دوم سيل گسترده لرستان داده شد. با اين وجود مناطق در معرض خطر به صورت كامل تخليه نشدند و پس از وقوع دومين موج سيل در اين استان، اين فاجعه طبيعي و انساني تبديل شد به موضوعي قابل توجه در حوزه پوشش خبري و امدادي و البته اجتماعي.
مامان خونه ما كدومه؟
يازدهم فروردين اولين ضربه از فاجعه سيل با انتشار ويديويي از تلاش نيروهاي اورژانس هوايي براي نجات گرفتاران در مناطق سيلزده روستاي چممهر در پلدختر زده شد، تلاشي ناتمام كه سبب شد كاربران شبكههاي اجتماعي نگران در انتظار بنشينند تا ببينند ساكنان گرفتار بر سقف خانهها در لرستان تا صبح چه سرنوشتي پيدا ميكنند. دومين تصوير تاثيرگذار اما يك روز بعد منتشر شد؛ لحظه خراب شدن يك خانه مسكوني در طغيان رودخانه كشكان توسط ساكنان شهر كه از ارتفاع شاهد خراب شدن زندگيشان بودند؛ ضبط شد. در پس اين تصوير و حيرت حاضران صداي ظريف و شكننده كودكي ميرسيد كه بارها مادرش را صدا زد و پرسيد: «مامان خونه ما كدومه؟» صداي كودكي كه بعد از نظاره كردن تخريب خانهاي كه با سيل رفت، گفت: «مامان خونهمون رو خراب كرده بارون...» با فرونشست اين سيل اما ديگر تنها صداي معصومانه كودك لرستاني نبود كه در خاطرهها ماند، ناراحتي ساكنان منطقه با هويدا شدن خانههاي تا نيمه در گل فرومانده خيلي زود هويدا شد. لرستان به معناي واقعي كلمه با سيل رفته است و حالا بازماندگان خانههاي خراب شده به دنبال كسي هستند كه پاسخي براي وضعيتشان داشته باشد. درگير شدن برخي از مردم با نيروهاي هلال احمر تنها بخش كوچكي از اين استيصال را نشان ميدهد.
در تمام روزهاي سيل بسياري از كاربران در شبكههاي اجتماعي تلاش كردند تا به هنگام زلزله كرمانشاه، از جمعآوري كمكها توسط نهاد رسمي هلال احمر حمايت كنند. در لرستان اما موضوع رنگ ديگري به خود گرفت تا جايي كه اين سازمان با انتشار ويديويي از زبان يكي از كارمندان مصدوم خود به شرح درگيري مردم با نيروهاي امدادگر پرداخت. اقدامي كه البته به گفته برخي از خبرنگاران و اهالي رسانه، شتابزده بود و در شرايطي صورت گرفت كه همدلي بيشتر با مردم و نه جبههگيري برابر آنها بايد مورد تاكيد قرار ميگرفت. شايد به دليل همين انتقادها بود كه علياصغر پيوندي، رييس جمعيت هلال احمر در صفحه توييتر خود نوشت: «هلال احمر در كنار مردم پلدختر است. از نمايندگان محترم مجلس و خبرگان در لرستان، معتمدين محلي، بزرگان ايلات و حتي چهرههاي صاحبنام لرستان همون عليرضا بيرانوند عزيز صميمانه ميخواهم تا با آرامش دادن به مردم آسيبديده، شرايطي ايجاد كنند تا امدادرساني به آنها با سرعت بيشتري امكانپذير باشد.»
سال 98 هرگونه كه ادامه پيدا كند باز هم سال سيل سراسري ايران خواهد بود. در ميان خبرهاي ريز و درشت حادثه تصاوير جعلي از پيدا شدن پلنگ در شيراز و شايعات كوچك و بزرگ ديگر با عكسهاي مربوط به توفانهاي ديگر در هند و فيليپين و... دست به دشت شدند. شبكههاي اجتمكاعي نشان دادند كه پيش از نيروهاي امداد و مسوولان كشور ميتوانند صداي مردم حادثه ديده را با عكس و فيلم به دست افكار عمومي برسانند و البته بخشي از مسوولان نشان دادند كه در دوران رسانههاي جديد هنوز هم نميدانند كه به تصوير كشيدن همراهيشان با مردم را چگونه بايد مديريت كنند.