بهانهاي به نام توسعه
سيد چمران موسوي
خبرها هر چند دقيقه يك بار بهروزرساني ميشود، آمار تلفات افزايش يافت، آمار خسارتها افزايش يافت، هشدار براي ساكنان فلان منطقه و ... اما هيچ يك از اينها در نهايت منجر به اتخاذ تصميم درست نشد، زيرا اهميت موضوعات اينچنيني تنها تا چند روز بعد از فروكش كردن آن بحران است. عدم توجه به اسناد بالادستي چون سند آمايش سرزمين و اتخاذ تصميمات كلان و به اصطلاح توسعهاي، بر پايه تحليلهاي سطحي و كپي پيست كه توسط شركتهاي مطالعاتي منفعتطلب تهيه ميشود همه و همه دست به دست هم ميدهند تا اكنون با بحرانهاي جدي در سطح كشور مواجه شويم. ديروز بحران فرونشست دشتهاي مركزي ايران به علت برداشتهاي بيرويه و افزايش چند صد برابري چاههاي عميق براي به اصطلاح توسعه كشاورزي و امروز بحران سيل در آققلا به علت مطالعه غلط و احداث سد در بالادست اين شهر و احداث خط ريلي مرزي باز هم براي توسعه منطقه بدون در نظر گرفتن ارتفاع آن با زمينهاي اطراف و فردا هم انتقال آب ارس به شبستر و خزر به سمنان و باز هم انگشت ندامت بر دهان آيندگان.
تا چه زماني واژه «توسعه» بهانهاي براي اتخاذ تصميمات نادرست و غيرعلمي در كشور خواهد شد؟ تا چه زماني با الفاظي چون بلاي آسماني، قهر طبيعت، سرنوشت و .... تبعات سرپيچي از قوانين الهي حاكم بر طبيعت را لاپوشاني خواهيم كرد؟ نمايندگان مجلس از ابتداي انقلاب تاكنون به خاطر پاسخ به نيازهاي حوزه انتخابي خود با بدترين شيوه ممكن كشور را به بزرگترين كارگاه سدسازي در دنيا تبديل كردهاند و اين سدهاي ريز و درشت نظام آبي اكوسيستم كلان و جغرافياي طبيعي فلات ايران را به هم ريخته است. هر سدي كه در كشور ساخته ميشود در حقيقت سدي در برابر چرخه عظيم آب روي اين كره خاكي است. آري اين است حكم طبيعت در برابر طغيان انسان به بهانه توسعه، به بهانه واژهاي كه كمتر مسوولي مفهوم آن را به خوبي درك كرده است.