تغيير دوقطبي عادل/ صداوسيما به عادل/ ميثاقي
علي ولياللهي
بعد از حذف برنامه نود از شبكه سه سيما توسط علي فروغي، موج اعتراضات نسبت به انتخابهاي سليقهاي صداوسيما اوج گرفت. نوك پيكان حملات مخاطبين نيز به سمت رياست سازمان و مدير شبكه سه گرفته شد. مخاطبين فضاي مجازي با ساختن هشتگهاي متفاوت كه كليدواژههايش عادل و شبكه سه و فروغي بود، نسبت به اين اتفاق واكنش نشان دادند. با اين حال در روزهاي قبل، بحث جايگزين شدن برنامه نود با فوتبال برتر و عادل با ميثاقي تبديل به بحث اصلي رسانهها شده است و در اين دو قطبي ساخته شده توسط رسانهها، نام فروغي و تصميمات ملوكالطوايفانهاش كاملا گم شده است. در چند روز اخير افكار عمومي طوري شيفت پيدا كردهاند كه انگار حذف عادل و برنامه نود تقصير محمد حسين ميثاقي بوده و اين شخص بايد پاسخگوي اتفاقات رخ داده در شبكه 3 باشد. گويي اگر ميثاقي اجراي برنامه فوتبال برتر، برنامهاي كه تا پيش از حذف برنامه نود هم وجود داشت و كارش را ميكرد، را برعهده نميگرفت عادل الان سر جايش بود.
در مورد حضور ميثاقي در برنامه فوتبال برتر و اينكه آيا او به عادل خيانت كرده يا نكرده بحث زياد است. ميتوان اينگونه به ماجرا نگاه كرد كه ميثاقي بايد در حمايت از همكار و رييس سابقش، اجراي برنامههاي شبه نود را رد ميكرده است و حالا كه اين كار را نكرده آدم بياخلاقي است. همچنين ميتوان از اين منظر ورود كرد كه ميثاقي قبل از همكار عادل بودن كارمند صداوسيما است و طبق آنچه بالادستيهاي او طلب ميكنند بايد انجام وظيفه كند. در سر اين دو طيف كه تقريبا نگاهي مطلقنگر دارند، بحثهاي ضمني هم به وجود ميآيد. اينكه آيا اصلا انتظار درستي است كه ما از ميثاقي بخواهيم نقش قهرمان جوانمرد را بازي كند يا نه؟ اينكه آيا اگر خود فردوسيپور جاي ميثاقي بود، در حق ديگر همكارانش اين فداكاري را انجام ميداد يا نه؟ چرا كه در طول حضور عادل در صداوسيما بسياري از مجريان و بازيگران و ساير افراد، اخراج يا ممنوعالتصوير شدند و عادل هيچ واكنشي از خودش نشان نداد. اينكه در حال حاضر خود عادل به عنوان كسي كه بايد طلبكار باشد، چنين انتظاراتي از ميثاقي دارد يا نه؟ بحثهاي اينچنيني زياد است اما آنچه در حال حاضر مهمتر جلوه ميكند، همان فراموش شدن اصل ماجراست.
به نظر ميرسد آنچه جريان پيدا كرده يك بازي رسانهاي هدفمند از سوي مشاوران صداوسيما است. جهتدهي افكار عمومي در چند روز گذشته موجب شده بسياري از مخاطبين به جاي اينكه همچنان فشار خود را روي بازيگر اصلي داستان حذف نود يعني علي فروغي بگذارند و اين مدير را بازخواست كنند، رو به حملات مجازي به ميثاقي بياورند. ميثاقي هم البته با بستن قسمت كامنتها در صفحه شخصياش در اينستاگرام و عدم شفافسازي باعث اوج گرفتن چنين حملاتي شده است. عادل فردوسيپور نيز قصدي براي توضيح ماجرا براي روشن كردن ذهن مخاطبين ندارد. انگار عادل خودش هم بدش نميآيد كه با سكوت، به تمام تفكرات ضد و نقيض و قهرمانپرورانه مخاطبين پر و بال بدهد. البته فردوسيپور از سالها قبل نشان داده ارزش خاصي براي رسانهها مخصوصا از نوع كاغذياش قائل نيست؛ مصاحبه نكردن او با روزنامهها در سالهاي گذشته مويد همين نكته است.
از شواهد و قراين چنين برميآيد كه دو قطبيسازي همچنان بهترين راه براي منحرف كردن افكار عمومي و كاهش فشارها به شمار ميرود. در قضيه حذف برنامه نود نيز تغيير دو قطبي عادل/ صداوسيما به عادل/ ميثاقي راه را براي جلو بردن پروژه تغييرات در برنامههاي ورزشي شبكه سه هموارتر كرده است و اگر ماجرا به همين شكل پيدا كند، چند وقت بعد كسي يادش نميآيد برنامه نود چرا كنار گذاشته شد و نقش مدير شبكه 3 در اين حذف چه بود. احتمالا مدتي بعد نيز با يك ترفند رسانهاي ديگر و ساختن يك دو قطبي بين ميثاقي و شخصي ثالث، كلا همه چيز خاتمه پيدا خواهد كرد.