سارا معصومي
ايالات متحده امريكا به اعتراف پاتريك شاناهان، سرپرست وزارت دفاع اين كشور به دنبال جلب اجماع عليه ايران است اما ساير كشورها حتي نزديكترين متحدان امريكا هم از نزديكشدن به سياستهاي دونالد ترامپ در قبال ايران واهمه دارند. 72 ساعت پس از صبحي كه دو نفتكش در درياي عمان به شكل مشكوكي مورد حمله قرار گرفته و دچار حريق شدند، ميگذرد. بازيگران دولتي و غيردولتي متعددي در مظان اتهام قرار دارند. برخي اسراييل، عربستان، امارات يا عوامل آنها را متهم شماره يك ميدانند، برخي هم مانند بريتانيا در مقصر شناختن ايران پيشقدم شدهاند. دونالد ترامپ، رييسجمهور، مايك پمپئو، وزير خارجه و پاتريك شاناهان، سرپرست وزارت دفاع با استناد به يك فيلم سياه و سفيد با كيفيت پايين كه ادعا ميكنند نيروهاي ايراني را هنگام جداسازي مين عمل نكرده از بدنه يكي از نفتكشها نشان ميدهد ميگويند كار، كار ايران است. در ايران محمدجوادظريف، وزير خارجه پاي «گروه بي» را به ميدان كشيده است و بازيگران ناظر بر تنش ميان تهران و واشنگتن جز بريتانيا كه حمايت رسمي خود از برآورد امريكا را اعلام كرده همچنان گيج و مبهوت تلاش ميكنند فاصله خود را با اظهارنظري كه به تنش بيشتر ميان ايران و امريكا دامن بزند، حفظ كنند. تاكنون يك نشست شوراي امنيت براي بررسي ابعاد متفاوت اين ماجرا بينتيجه به پايان رسيده و دبيركل سازمان ملل هم خواهان تحقيقات مستقل در اين زمينه شده است. در اين حادثه خط خبري و تحليلي كه رسانههاي امريكايي دنبال ميكنند جالب توجه است. به نظر ميرسد كه رسانههاي امريكايي و تا حدودي رسانههاي كشورهاي اروپايي كه بعضا در سوژههاي مربوط به ايران از خط خبري و تحليلي همتاهاي امريكايي خود پيروي ميكنند، تلاش وافري را براي نگاه داشتن اين خبر در سرليست تيترها به كار گرفتهاند. نخستين نكتهاي كه در نگاهي اجمالي به تيتر اخبار به چشم ميآيد تلاش آنها براي مقصر جلوه دادن قطعي ايران حتي در تيتر است. در حالي كه امريكا تاكنون نتوانسته شاهد جدي و غيرقابل انكاري بر ادعاي دستداشتن ايران در حادثه درياي عمان ارايه كند، در برخي رسانههاي امريكايي همهچيز حداقل در تيتر تمام شده است و ايران به عنوان دست پشت پرده اين حوادث معرفي ميشود. در بدنه گزارشها - پس از آنكه مخاطب تحتتاثير تيتر قرار ميگيرد و شايد اصلا به متن تفصيلي براي آگاهي از جزييات مراجعه هم نكند- عمدتا به تضارب آرا و ديدگاهها درباره عامل حادثه درياي عمان اشاره ميشود. خط تحليلي ديگري كه در رسانههاي امريكايي و تحليل كارشناسان اين كشور به چشم ميخورد مقصر شناختن دونالد ترامپ در تنش به وجود آمده حتي با پيشفرض مقصر دانستن ايران در حادثه روز پنجشنبه است. اين دونالد ترامپ بود كه از توافق هستهاي با ايران كنار كشيد، اين دونالد ترامپ بود كه تحريمهاي هستهاي ايران را برگرداند، اين دونالد ترامپ بود كه سياست فشار حداكثري را عليه ايران اعمال كرد و به تمام شركاي تجاري و خريداران نفت ايران هشدار داد كه عدم تابعيت از تحريمهاي فرامرزي امريكا مساوي است با تنبيه مالي و محروم شدن از بازار متنوع امريكا. اين دونالد ترامپ بود كه با حمايت از گروههاي اپوزيسيون ايران و تلاش براي تعميق شكاف داخلي در ايران به دولتمردان ايراني اعلام كرد كه اگر بتوانيم از تغيير نظام هم ابايي نداريم، اين دونالد ترامپ بود كه با قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ليست گروههاي تروريستي خارجي و گسيل نيرو و تجهيزات به غرب آسيا نمايش نظامي بيخ گوش ايران به راه انداخت. در چنين شرايطي تهران چرا بايد دست بسته تمام فشارهاي سياسي، اقتصادي و امنيتي را به نظاره بنشيند؟ به نظر ميرسد كه رسانههاي امريكايي با ادعاي دولت ترامپ مبني بر مقصر شناختن ايران در حادثه درياي عمان همراه شدهاند اما مسير خبررساني كه ميروند الزاما به سمت تنش نظامي با تهران نيست بلكه شايد حتي هشداري درباره نزديك شدن به اين مرحله و به صدا در آوردن زنگهاي خطر است.
تكرار تاريخ از ويتنام تا عراق
كارشناسان شبيهسازيهاي تاريخي بسياري براي پيشبيني و شايد هم هشدار نسبت به نتيجه تنش فعلي ميان ايران و امريكا و متهم كردن تهران توسط واشنگتن انجام دادند. برخي وضعيت امروز را يادآور حوادث خليج تونكين دانستند. در آگوست ۱۹۶۴ كشتي نيروي دريايي ايالات متحده امريكا مستقر در خليج تونكين مورد حمله قايقهاي ويتنام شمالي قرار گرفت كه در نتيجه آن كنگره امريكا قطعنامه خليج تونكين را در حمايت از افزايش دخالت نيروهاي امريكايي در جنگ ويتنام صادر كرد. ۷ سال بعد با انتشار اسنادي به نام «برگهاي پنتاگون» در نشريه نيويورك تايمز افكار عمومي امريكا باخبر شد كه حادثه خليج تونكين صرفا واقعهاي ساختگي براي سوق كنگره به موافقت با گسترش جنگ در ويتنام بوده است. ۴۰ سال بعد، يعني در سال ۲۰۱۱، پنتاگون كل اين اسناد را منتشر كرد و بر ادعاي نيويورك تايمز يك بار ديگر مهر تاييد زد.يك كاربر امريكايي در توييتر در اين باره نوشت: «پدرم در قايق «يواساس مدوكس» بود كه حمله به آن آغازگر جنگ ويتنام بود. ميگفت هيچيك از ما نميدانستيم چرا در خليج تونكين هستيم تا اينكه يكي از افسران سر ميز صبحانه گفت ما را فرستادهاند اينجا تا منفجر شويم تا بتوانند جنگي را كه واقعا دنبال شروع آن هستند آغاز كنند.»برخي كارشناسان نسبت به تكرار اشتباه جنگ عراق كه با سخنراني كالين پاول در صحن شوراي امنيت درباره وجود سلاح كشتار جمعي در عراق آغاز شد هشدار ميدهند و مايك پمپئو را پاول جديدي ميدانند كه ميتواند جرقه جنگي اشتباه و اينبار با ايران بزنند.
اول پهپاد امريكايي، سپس نفتكش ژاپني؟
امريكاييها هر روز ادعاي جديدي را درباره حادثه روز پنجشنبه مطرح ميكنند. در تازهترين خبرهاي رسيده به نقل از سيانان، ايران پيش از انفجار تانكرها به سمت پهپاد امريكايي شليك كرده است. به گزاش دويچهوله، ايران ساعاتي پيش از وقوع انفجار در دو تانكر نفتي در درياي عمان، موشكي زمين به هوا به سمت پهپاد امريكايي شليك كرده است. به گفته اين مقام كه هويت او فاش نشده، موشك به پهپاد برخورد نكرده و در آب فرود آمده است. بر اين اساس، پهپاد «MQ-9 Reaper» امريكا پيش از انفجار تانكرها شناورهاي ايراني را در حال نزديكشدن به تانكرها مشاهده كرده است. منبع سيانان در عين حال نگفته كه آيا پهپاد امريكايي ديده كه شناورهاي ايراني در حال اجراي حملهاي واقعي بودهاند يا نه. سيانان در گزارش خود تاكيد كرده كه تصاوير مورد اشاره منبع را كه گفته ميشود پهپاد آنها را ضبط كرده، نديده است.
پنتاگون به دنبال مصادره مطلوب حادثه
نگاه رسانههاي امريكايي به ماجراي نفتكشها در درياي عمان و متهم شناخته شدن ايران از سوي دولت ترامپ ابعاد متفاوتي را در برميگيرد. آسوشيتدپرس چند روز پس از اين حادثه مينويسد: دونالد ترامپ ايران را مقصر حادثهاي ميداند كه در نزديكي تنگه هرمز رخ داده اما همزمان اميدوار است فشارهايي كه به تهران وارد ميكند بتواند منجر به پاي ميز مذاكره نشستن ايران شود. همزمان پنتاگون هم به دليل بهانههايي براي تعميق حضور نظامي در خليجفارس ميگردد. چند روز پس از حادثه در درياي عمان كه خارج از آبهاي سرزميني ايران رخ داد و بازار نفت را تحتتاثير قرار داد پنتاگون بايد براساس ادعايي كه كرده هم ايران را تنبيه كند تا به متحدان منطقهاي خود اطمينان خاطر داده باشد و هم مانع از بروز جنگ با ايران شود. دولت ترامپ با متهم كردن ايران در حقيقت توجهها را به سمت ايراني جلب كرده كه هم از سوي دولت امريكا به تروريسم متهم شده و هم دعوت شده تا با ترامپ مذاكره كند. اين سياست دقيقا شبيه سياستي است كه ترامپ در قبال كرهشمالي در پيش گرفت. در مواجهه ترامپ با كرهشمالي هرچند دو طرف از جنگ فاصله گرفتند اما ترامپ هنوز به هدف خود كه خلعسلاح هستهاي پيونگيانگ بوده، نرسيده است. تهران تاكنون هيچ نشانهاي از كوتاه آمدن بروز نداده و همين سياست ايران اين سوال را به وجود آورده كه ترامپ تا كجا ميتواند به كمپين فشار بر ايران با اهرم اصلي وضع تحريم ادامه بدهد؟ برخي منابع در پنتاگون به آسوشيتدپرس گفتهاند كه وزارت دفاع امريكا در حال بررسي امكان انتقال تجهيزات بيشتر نظامي به منطقه است و به نظر ميرسد با اتفاقي كه در درياي عمان رخ داد اين انتقال تجهيزات آسانتر هم خواهد بود. به گفته ديگر مقامهاي وزارت دفاع امريكا، پنتاگون در حال بررسي دوباره وضعيت حضور فيزيكي و تجهيزاتي خود در منطقه غرب آسيا است و پيش از هر تصميم جديدي در اين زمينه با متحدانش در منطقه مشورت خواهد كرد.
برخي مقامهاي پنتاگون ميگويند كه يكي از گزينههاي مدنظر واشنگتن، برقراري اسكورت دريايي در راستاي تنگه هرمز است. منتقدان اين ايده ميگويند تنگه هرمز به اندازه كافي با ترافيك ناوبري مواجه است و اضافه كردن ناو اسكورت بر حجم شلوغي اين منطقه ميافزايد. به نظر ميرسد كه برخي در پنتاگون تلاش ميكنند با دستاويز قراردادن ماجراي روز پنجشنبه، حمايتهاي لازم براي حضور نظامي بيشتر امريكا در اين منطقه را به دست آورند.
اروپاييها با ترامپ همبازي نشدند
درحالي كه پاتريك شاناهان ميگويد امريكا به دنبال جلب اجماع در حادثه نفتكشها در درياي عمان است به نظر ميرسد كه ساير بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي از همراه شدن با واشنگتن واهمه دارند. فارن پاليسي در اين باره مينويسد: با گذشت دو روز از حادثه نفتكشها در درياي عمان، برخي متحدان امريكا در منطقه علاقهاي به پيوستن به دولت ترامپ در مقصرخواندن ايران ندارند. اين پرهيز كشورها بر ابهام موجود در وضعيت افزوده است. در حال حاضر تنها جرمي هانت، وزير خارجه انگليس از برآوردهاي اطلاعاتي امريكا حمايت كرده است اما ساير شركاي امريكا كه از زمان كنارهگيري واشنگتن از توافق هستهاي با واشنگتن به اختلاف برخوردهاند، فاصله خود را با واشنگتن در اين فقره جديد تنش با تهران حفظ كردهاند و به نظر ميرسد كه تنش هر روز بيشتر شده ميان ايران و امريكا را با احتياط به نظاره نشستهاند. به عنوان نمونه هايكو ماس، وزير خارجه آلمان اعلام كرده كه ويديوي منتشرشده از سوي امريكا براي مقصر دانستن ايران كافي نيست. يك كارشناس موسسه واشنگتن در امور خاور نزديك در اين باره به فارن پاليسي ميگويد: شايد برخي متحدان امريكا نميخواهند با اشتباهي كه ميدانند واشنگتن در قبال ايران در حال ارتكاب است همراه شوند. آنها منتظر ميمانند تا نتيجه برآوردهاي اطلاعاتي خودشان مشخص شود.
فارن پاليسي در بخشهاي ديگري از اين گزارش مينويسد: شركاي امريكا در منطقه هرچند به دنبال جنگ تمامعيار با ايران نيستند اما احتمالا واشنگتن را براي تحت فشار قرار دادن بيشتر ايران در منگنه قرار ميدهند. يك كارشناس مسائل منطقه در اين باره به فارن پاليسي ميگويد: شركاي امريكا در منطقه مانند امارات و عربستان سعودي محافظهكاري بيشتري از خود نشان ميدهند چرا كه ميدانند جنگ ميان ايران و امريكا به نفع آنها نيست اما همزمان از واشنگتن انتظار دارند كاري بكند. هرچند كه اين دو كشور تنش تمامعيار ميان تهران و واشنگتن را به نفع نميدانند اما بدشان هم نميآيد كه امريكا به قول خودشان ضرب شستي به ايران نشان دهد.
ويديويي كه هيچ چيزي را اثبات نميكند
آيا ويديويي كه امريكاييها از نزديك شدن يك كشتي منتسب به ايران به نفتكشهاي آسيبديده نشان ميدهند ميتواند بر ادعاي آنها مبني بر متهم شناختن ايران صحه بگذارد؟ نيوزويك در پاسخ به اين سوال مينويسد: كارشناسان اطلاعاتي مستقل ميگويند ويديوي امريكا به هيچوجه نميتواند ثابت كند كه حادثه پيشآمده براي نفتكشها كار ايران بوده است. اين كارشناسان ميگويند كه رد مدرك معتبر بودن اين ويديو به اين معنا نيست كه ايران نميتواند عامل اين حادثه باشد چرا كه با توجه به فشارهاي حداكثري كه واشنگتن در حوزههاي متفاوت بر ايران وارد كرده عكسالعملهاي اينچنيني از تهران چندان بعيد نيست اما با توجه به وضعيتي كه در منطقه غرب آسيا وجود دارد بازيگران ديگري هم هستند كه از اين خرابكاري نفع ببرند. آنتوني گوردسمن از كارشناسان مسائل استراتژيك در اين باره به نيوزويك ميگويد: بايد از خودمان سوال كنيم اگر كار ايران نيست، كار كيست؟ شايد داعش تا با اين كار جرقه جنگ ميان دو دشمن خود يعني ايران و امريكا را بزند. شايد عربستان و امارات تا در سايه اين حادثهسازي بتوانند بر فشار بر ايران بيفزايند.
آيهام كامل از تحليلگران مسائل خاورميانه در اين باره به نيوزويك ميگويد: حمله حوثيها به تاسيسات نفتي ايران افزايش يافته و تعدد اين حملات امنيت پادشاهي سعودي را زير سوال برده است. زنگهاي خطر در عربستان سعودي به صدا درآمده و آنها تلاش ميكنند با هر ترفندي امريكا را براي اقدامي عليه ايران تحريك كنند.
نيوزويك در بخشهاي ديگري از اين گزارش به نقل از برخي كارشناسان ادعا ميكند كه اين حملات ميتواند كار اسراييل باشد و البته برخي كارشناسان نيز اعتقاد دارند كه عامل اين حملات ميتواند از چهرههاي تندرو و جنگ طلب در كابينه ترامپ براي وخيمكردن رابطه ميان تهران و واشنگتن دستور گرفته باشد.