وقتي فقط خريدار شدهايم
نيوشا طبيبي
بازارهاي ايران مجتمعهاي تجاري عظيمي بودهاند كه حيات بازرگاني و اقتصاد كشور در آنجا شكل ميگرفت. به سنت قديم «راسته»هاي مختلف در بازارها شكل ميگرفتند و تعداد زيادي دكان با يك شغل در كنار هم قرار ميگرفتند و نهتنها با هم رقابت نميكردند و نان از يكديگر نميدزديدند، بلكه كمك حال و كار يكديگر بودند.
در معماري اين بازارها كه بقاياي آنها تا امروز زنده هستند و خوشبختانه بسياري از آنها در شمار ميراث فرهنگي كشور ثبت شدهاند، ابعاد و اندازهها متناسب با انسان شكل گرفتهاند. در معماري «شاپينگ مالها»، انسان فقط «خريدار» است. شكل طراحي بنا، سوژه يا همان خريدار را به قسمتهايي كه لازم است، هدايت ميكند. در آن قسمتها سوژه به سمت خريد بيشتر و بيشتر سوق داده ميشود. «شاپينگ مال»ها براساس خالي كردن جيب مصرفكنندگان و ترغيب آنها به خريد بيشتر و بيشتر طراحي ميشوند.
بازارهاي ايراني اما، براساس برآوردن نيازهاي آدمها شكل گرفتهاند. در اين بازارها مدرسه، بافت مسكوني، مساجد، كاروانسراها و ديگر عمارتهاي عمومي به وجود آمدهاند. در باور معماران بازار، اين مكان نقطهاي است براي كنشهاي اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي كه محور آن انسان است نه پول و تجارت.
شيوع ساختن «شاپينگ مال» در بيشتر شهرهاي كشور، نه تنها زيبايي شهرهاي ما را مورد تهديد قرار داده بلكه بر كسب و كار دكانهاي بيرون از اين غولهاي روييده شده در بافت شهر تاثير منفي گذاشته. شاپينگ مالها نماد سرمايهداري و تفكر مصرف هستند، اما همين غولهاي تجاري اگر در جاي مناسب و بيرون از بافت شهري قرار داده شوند و با الهام از معماري و تفكر ايراني شكل بگيرند، ميتوانند كاركردهاي مثبت فرهنگي و اقتصادي هم داشته باشند.
اين بند به مطلب هم ارتباط دارد و هم ندارد: در فلوريداي امريكا، فردي جلوي خودروي ديگري كه خانمي راننده آن بوده، ميپيچد و سبقت ميگيرد، پشت چراغ قرمز بعدي همراه خانم يك گلوله در سينه راننده سبقتگيرنده شليك ميكند، راننده هم گلوله را با گلوله پاسخ ميدهد و... اما با همه اينها ايران از خشنترين كشورهاي جهان ارزيابي ميشود!