روزنامه «هفت صبح» ارديبهشت ماه امسال با فريد قدمي، مترجمي كه جلد نخست رمان «اوليس» نوشته جيمز جويس را ترجمه و راهي سيودومين نمايشگاه كتاب كرده بود به گفتوگو نشست و از او درباره اعطاي جايزه بنياد جيمز جويس زوريخ پرسيد؛ جايزهاي كه به زعم مصاحبهكننده فريد قدمي نخستين و تنها ايراني است كه آن را دريافت كرده است. مصاحبهكننده از اين نويسنده و مترجم خواسته بود درباره اين جايزه توضيحاتي ارايه كند. قدمي در جواب گفته بود:«اين جايزه را در سال 2016 گرفتم. بنياد جيمز جويس، بنيادي است در زوريخ كه هر ساله جايزهاي 1500 فرانكي به همراه اقامتي يك ماهه در زوريخ براي كار كردن در پروژهاي كه مربوط به جويس است به مترجمان جويس اختصاص ميدهد. افراد زيادي هم هستند كه مشتاقند از اين جايزه استفاده كنند.
بنياد هر سال فراخواني دارد كه افراد اعلام آمادگي ميكنند و اين بنياد هم از بين كساني كه در اين فراخوان شركت كردهاند يك يا دو نفر را در جهان انتخاب ميكند و اين جايزه را به آنها ميدهد. در واقع بيشتر نوعي قدرداني است نسبت به كساني كه در حال ترجمه و تحقيق روي آثار جويس هستند. من اولين كسي بودم كه از ايران و آسيا اين جايزه را گرفتم. البته به همراه يك مترجم آرژانتيني اما همانطور كه گفتي تنها نفري بودم كه اين جايزه را گرفتم. زماني كه جايزه جويس را گرفتم، داشتم روي شعرهاي جويس و نمايشنامه «تبعيديها» كار ميكردم كه ترجمه هر دو در ايران چاپ شدهاند. غير از اين رسالهاي هم درباره جويس نوشته بودم كه چاپ شد. در واقع قبل از انتشار «اوليس» آثاري كه درباره جويس كار كردم، اينها بودند، جلد اول «اوليس» هم كه امسال در نمايشگاه كتاب چاپ شد و تا بهار 99 هم كل آن اميدوارم منتشر شود.»
اين پاسخ قدمي به سوال نخست مصاحبهكننده است. بيكم و كاست.
بعد از خواندن اين مصاحبه كنجكاو شدم درباره اين جايزه بيشتر بدانم. بنياد ارنست همينگوي و سازوكار آن را ميدانم.
اين بنياد هر ساله رقابتي در ميان دانشآموزان سال اولي دبيرستاني در نزديكي محل زندگي همينگوي در ايلينوي برگزار ميكند و دانشآموزها با مقالهاي 300 تا 600 كلمهاي در مورد موضوعي تعيين شده به رقابت ميپردازند. مقاله 3 برنده نخست در ژورنال ادبي «همينگوي شورتس» منتشر ميشود. همچنين به اين 3 برنده كمك هزينه تحصيلي هزار دلاري براي حضور در كالج اعطا ميشود و زماني كه در سال آخر دبيرستان مشغول تحصيل ميشوند، ميتوانند در اين بنياد اقامت كنند و از آموزههاي نويسندگي اساتيد بهرهمند شوند. اينها كمكهاي مالي و معنوياي هستند كه در شكلگيري و افزايش انگيزه بيشتر دانشآموز براي نوشتن و آشنايي با همينگوي نقش دارند.
ميخواستم بدانم قدمي چه روندي را طي كرده است كه توانسته چنين جايزهاي به دست بياورد؟ بالاخره هر چه كه باشد، بنياد جيمز جويس است و يك ايراني. از توضيحات او در «هفت صبح» اين طور برميآيد كه رقابتي در كار است چون بسياري از مترجمان «مشتاقند از اين جايزه استفاده كنند.» سري به وبسايت بنياد جيمز جويس (James Joyce Foundation) زدم. در آنجا حرفي از جايزه (Award/Prize) نبود و فقط بورسيه تحقيقاتي (Scholarship) را ديدم.
در همين سايت خواندم كه بورسيه تحقيقاتي در چند شاخه به مترجمان اهدا ميشود:«بورسيه تحقيقاتي براي ترجمه آثار جويس و اقامت لورن؛ دوستان زوريخي جيمز جويس؛ بورسيههاي تحقيقاتي بنياد؛ بورسيه تحقيقاتي شهر زوريخ؛ ساير بورسيهها و كمك هزينهها.»
شرايط دريافت بورسيه تحقيقاتي ترجمه آثار جويس و اقامت لورن به اين شكل تعريف شده است:«اين بورسيه از سوي همراهان بنياد جيمز جويس واقع در زوريخ و خانه ترجمه لورن اعطا ميشود. از مترجماني كه در حال پيشبرد پروژه اثري از جيمز جويس هستند و در زمان حضورشان در سوييس نيز كارشان را روي اين پروژه ادامه خواهند داد، دعوت به عمل ميآوريم. اين بورسيه تحقيقاتي شامل ترجمههاي تكميل شدهاي كه در نوبت انتشار به سر ميبرند، نميشود.» در ادامه هم نام دريافتكنندگان اين كمك هزينه در 4 سال گذشته آمده است و نام فريد قدمي هم به عنوان دريافتكننده اين «بورسيه تحقيقاتي» در سال 2016 ذكر شده است.
ايميلي براي بنياد فرستادم و پرسيدم تفاوتي ميان «بورسيه تحقيقاتي» و «جايزه» قائل هستند يا خير؟ اورسلا زلر، يكي از سرپرستان اين بنياد در پاسخ نوشت:«قطعا ميان «بورسيه تحقيقاتي» و «جايزه» تفاوتي قائل هستيم. در نتيجه كمكهزينه بنياد جيمز جويس زوريخ و خانه ترجمه لورن جويس را نميشود به آن معني، جايزه تلقي كرد. البته هدف ما انتخاب مترجمان با صلاحيت از ميان شركتكنندگان است.»
پرسيدم:«براساس بررسيهايي كه روي ترجمهها انجام ميشود به شركتكنندگان بورسيه تحقيقاتي تعلق ميگيرد؟ كارشناسي براي تطبيق متن مبدا با متن مقصد و تاييد اصالت و دقت مترجم در اختيار داريد؟»
زلر در جواب نوشت:«متاسفانه كارشناس زبانهاي «بيگانهتر» يا ناآشنا مانند فارسي- البته از ديدگاه ما- براي ارزيابي ترجمه در اختيار نداريم. براي چنين درخواستنامههايي به شروط ديگري ملزم هستيم يعني قرارداد ناشر براي پروژهاي كه مترجم در دست ترجمه دارد و در حقيقت فقط شركتكنندگاني كه پيش از اين ترجمهاي از آثار جويس را در كشورشان منتشر كرده باشند، مدنظر قرار ميدهيم. نميتوانيم كيفيت ترجمهاي فارسي را قضاوت كنيم اما با اطمينان ميتوانم بگويم، براي مثال ترجمه «اوليس» كه با اعمال محدوديتها در كشورتان منتشر ميشود، نميتواند اصالت اثر جويس را داشته باشد. همچنين چند سالي زمان ميبرد تا چنين مسووليت پرچالشي به سرانجام برسد.»
با قدمي تماس گرفتم و از او پرسيدم در مصاحبه با «هفت صبح» گفته بوديد از بنياد جيمز جويس جايزه دريافت كردهايد اما بنياد ميگويد آنها بورسيهاي تحقيقاتي براي مترجمان در نظر ميگيرند و از نظر آنها ميان «جايزه» و «بورسيه» تفاوتهايي وجود دارد. از نظر شما «بورسيه تحقيقاتي» و «جايزه» فرقي با همديگر دارند؟
قدمي در جواب گفت:«يكي است. لغت هستند ديگر. من خيلي درباره اين موضوع جايي صحبت نكردهام.و به آن اشارهاي هم نميكنم و چيز مهمي هم نيست. اما فكر ميكنم در عنوانش هم James Joyce Scholarship and Award است. يعني جايزهاي كه مشتركا براي لورن و بنياد جويس است.»
گفتم: اما مثل اينكه تفاوتي ميان اين قائل هستند و بورسيه تحقيقاتي را از جايزه جدا ميدانند.
گفت:«من نميدانم تفاوت قائل هستند يا قائل نيستند. در نهايت چيز مهمي براي من نيست. در سايت بنياد هم ميتوانيد هر چه كه دربارهاش هست، چه كساني گرفتهاند و چه كساني نگرفتهاند را ببينيد. موضوع چندان مهمي نيست.»
واكنش بنياد جيمز جويس را به اين اظهارنظر قدمي جويا شدم. اين بار فريتز سن، مدير بنياد جيمز جويس- كارشناس آثار جيمز جويس و نظريهپرداز- در جواب توضيحاتي درباره دو دريافتكننده ايراني- اكرم پدرامنيا و فريد قدمي- كه از حمايت مالي و معنوي اين بنياد برخوردار شده بودند، ارايه كرده بود. او براي شفافسازي بيشتر در مورد دو لغت «بورسيه تحقيقاتي» و «جايزه» نوشته بود:«هر دو «بورسيه تحقيقاتي» بنياد جيمز جويس زوريخ را دريافت كردهاند كه قطعا آن را «جايزه» نميدانيم. جايزه زماني به اثري تعلق ميگيرد كه منتشر شده باشد و نامش در كارنامه حرفهاي فرد قيد شده باشد. بورسيه تحقيقاتي به كارهايي تعلق ميگيرد كه هنوز به پايان نرسيدهاند و فرد در حال كار و پژوهش روي آن است. ما با ترمينولوژي(اصطلاحشناسي) كشور شما آشنايي نداريم اما تا آنجايي كه ما ميدانيم در كشور ما ميان «بورسيه تحقيقاتي» (كمكهزينه تحقيقاتي) با جايزهاي رسمي- كه معمولا هيات داوران برگزيده آن را تعيين ميكند- يك دنيا فاصله است.»
نمونه بنيادي كه به شركتكنندگانش جايزه اهدا ميكند، بنياد جورج اورول است كه در هر سال اعضاي هيات داوران آن تغيير ميكنند.
جوايز اين بنياد شامل جايزه به نوشتار سياسي، داستان سياسي، روزنامهنگاري و افشاگري فسادهاي بريتانيا ميشود. هر كدام از اين بخشها هيات داوراني مجزا دارند و فرد ديگري روي تصميمگيري آنها تاثيرگذار نيست. هيات داوران تمامي آثار ارسال شده شركتكنندگان را بررسي ميكنند و ابتدا در فهرست اوليه 12 شركتكننده و آثارشان را نامزد جايزه معرفي ميكنند. چند هفته بعد فهرست نهايي را كه شامل 6 نامزد ميشود و با بررسي آثار به دست آمده است، معرفي ميكنند. در نهايت نيز با راي داوران برگزيده انتخاب ميشود.
فريتز سن توضيح داده بود كه اگر از سوي اين بنياد جايزهاي به اين دو مترجم اهدا شود، داراي اعتبار نيست و دليل خود را اين طور بيان كرده بود:«طبعيتا ما در زبان فارسي دانشي نداريم تا كيفيت ترجمه به اين زبان را قضاوت كنيم.»
در شرح اين ماجرا تلاش كردم، پيگيريهايم را بدون جانبداري در ميان بگذارم. قضاوت درباره مجموع آن را به خواننده ميسپارم.