به شهر هوشمند نيازمنديم
آزاده بهشتي
دكمه راديو را ميزنم صدا در خانه پخش ميشود و همزمان نانها از توستر بيرون ميپرد، بوي عودي كه روشن كردهام در خانه ميپيچد و همه اينها يعني روز در خانه من شروع شده است. بچه كه بوديم راديو پيچ داشت و نان صبحانه يا بربري بود يا سنگك داغي كه با عطرش از خواب بيدار ميشديم و بوي پيچ امينالدوله همسايه ديوار به ديوار كه با باد در اتاقهاي تو در تو راه ميگرفت. حالا اين صغري كبري چيدنهاي كليشهاي براي چيست؟ براي اينكه ته اين جملهها را بچسبانم به اين جمله كليشهايتر كه زمانه عوض شده، به قول معروف پيشرفت كردهايم، خيلي سال پيش دنيا به سمت صفر و يكها چرخيده و آرام آرام آسايش زندگي پرهياهوي شهري در هرگوشه از دنيا به تكنولوژي و ديجيتال و غيره گره خورد؛ حال زندگي با فشردن يك دكمه و صفر و يكها پيش ميرود.
من در يك مجتمع 450 واحدي در وسط تهران زندگي ميكنم كه سهمش از پيشرفت، ماهواره مركزي و آدمي است كه شب به شب به جاي بقيه، زبالههاي من و بقيه ساكنين را به سطل آشغال ميرساند اما اگر به همين آقا بگويي كه اين زباله خشك است و نبايد قاطي آشغالهاي تر شود، اهميت نميدهد و در خوشبينانهترين حالت كيسه زبالههاي خشك را ميگذارد كنار سطل زبالهتر. به همين خاطر دوسالي ميشود آخرهفته به آخر هفته كه ميروم خانه پدري يك كيسه آبي زباله خشك با خودم ميبرم تحويل ميدهم آنجا تا مامان به همراه زبالههاي خشك خودشان آنها را تحويل مسوول بازيافت منطقه بدهد كه يكشنبه به يكشنبه ميآيد، ماشينش در خيابان ملودي ميزند و خودش زنگ در خانهها را ميزند و زبالههاي بازيافتي را تحويل ميگيرد.
در عصر صفر و يكها كه ميزند همه چيز رنگ و بوي هوشمندي به خود گرفته، من و خيليهاي ديگر اينطوري زبالههاي خشك وتر را جدا ميكنيم. يكي از هزاران اتفاق ضروري براي شهر كه بايد به كمك تكنولوژي وظيفه شهروندي را تسهيل كند كه نكردهاست. شنيدهام سالها پيش در دو منطقه تهران نيز طرح پايلوت جمعآوري هوشمند زبالههاي خشك اجرا شدهاست اما ميدانم سهم من و خيليهاي ديگر از توجه به محيط زيست و جدا كردن زبالههاي خشك وتر كاملا بدوي و ابتدايي است و خبري از هوشمنديسازي گسترده و سراسري نيست.
امروزه 54% از مردم جهان در شهرهاي مختلف زندگي ميكنند كه انتظار ميرود تا سال 2050 به 66% برسد. در مجموع با رشد كلي جمعيت، شهرنشيني در عرض سه دهه آينده، 2.5 ميليارد نفر ديگر را به شهرها اضافه خواهد كرد. پايداري زيستمحيطي، اجتماعي و اقتصادي از نكات بسيار ضروري براي هماهنگي با اين گسترش سريع جمعيت و تامين منابع مالي شهرها، است.190 كشور در مورد اهداف رشد پايدار توافق كردهاند و تكنولوژي شهر هوشمند بهترين راه براي دستيابي به اين اهداف است. سال ۲۰۵۰، حدود ۸۶ درصد مردم در كشورهاي توسعه يافته و ۶۴ درصد در كشورهاي در حال توسعه در شهرها زندگي خواهند كرد.بر اساس سرشماري آبان سال 1390 شمسي، جمعيت ايران معادل 75.1 ميليون نفر بود. اين رقم تا سال 1393 به مرز 80 ميليون نفر رسيد و تا سال 2020 ميلادي- يعني يك سال ديگر- جمعيت كل كشور به 83.7 ميليون نفر خواهد رسيد. مدل سازهاي سازمان ملل ميگويد در سال 2030 (17 سال ديگر) جمعيت در كشور به بيش از 90 ميليون نفر ميرسد و دست آخر با فرارسيدن سال 2050 ميلادي جمعيت از مرز 100 ميليون نفر عبور خواهد كرد. سازمان ملل رشد جمعيت ايران به تفكيك شهرهاي مهم را نيز بررسي كرده است. جالب است بدانيد كه پايتخت (فارغ از شهرستانهاي تابعه استان تهران) تا سال 2025 ميلادي (6 سال ديگر) به رقمي بيش از 10 ميليون نفر ميرسد و طبق آنچه پيشبيني شده است موضوع مهم براي رشد زيستي بهتر اين حجم از جمعيت، پايداري زيستمحيطي، اجتماعي و اقتصادي است كه براي هماهنگي با اين گسترش سريع جمعيت و تامين منابع مالي شهرها، ضروري است.
نهتنها تهران كه همه شهرها به خصوص كلانشهرها به انرژي هوشمند، جابهجايي هوشمند، زيرساخت هوشمند، سرويسهاي عمومي هوشمند و بهداشت و سلامت هوشمند نيازمند هستند و قبل از هرچيز بايد بستر مناسب براي اين موضوع در شهرها فراهم شود و اين موضوع مانند تكههاي پازلي است كه با كنار هم چيدن آنها به دست ميآيد. يعني مديريت شهري در كنار استارتآپها، نيازشهروندان، بسترسازي مناسب ميتواند به سمت شهر هوشمند قدمهاي سريعتر و قويتر بردارد.