ادامه از صفحه اول
سفر با پشتوانه اروپايي
اگر عبدالمهدي اقتدار يك نخستوزير قابل را از خود نشان ندهد با چالشهاي جدي مواجه خواهد شد. بيشك عبدالمهدي از لحاظ قابليت و توانايي يكي از بهترين نخستوزيرهاي عراق بعد از سقوط حكومت رژيم بعث است اما پاشنهآشيل او در طول اين مدت كندي در پيشبرد امور بهويژه در مسائل خدمترساني و نشان دادن اقتدار يك نخستوزير قابل است. اكنون چند سالي است كه عراق شاهد تظاهرات اعتراضي نسبت به كمبود خدمات در اوج گرماي تابستاني است. معمولا در اين فصل درجه گرما به بالاترين حد خود ميرسد و كمبود برق شهروندان را به ستوه ميآورد. اين مساله سبب ميشود تا مردم تظاهرات كنند. امسال هم همين اتفاق افتاده است. آخرين نمونه آن تظاهرات روز جمعه گذشته بود كه جريان حكمت ملي عراق براي آن فراخوان داده بود.
از بعد خارجي؛ عبدالمهدي از سوي امريكاييها بهشدت تحت فشار است تا تحريمهاي واشنگتن عليه ايران را رعايت كند. امريكاييها چندي پيش مجبور شده بودند با اكراه معافيتهاي عراق بر سر تحريمهاي ايران را تمديد كنند اما از عراقيها مدت زماني را براي بينيازي از واردات گاز و برق از ايران خواسته بودند؛ چيزي كه عراقيها هيچگاه جدي نگرفته و اقدامي هم براي آن انجام ندادهاند. دولت عراق همچنان به همكاري با دولت ايران در دور زدن تحريمها و مراودات اقتصادياش با آن ادامه ميدهد. عبدالمهدي تاكنون در برابر فشارهاي امريكاييها
به خوبي مقاومت كرده و اجازه نداده تحريمها در روابطش با ايران خللي ايجاد كند تا آنجا كه سفر او در هفته گذشته به واشنگتن براي بار چهارم لغو شد. امريكاييها به صراحت دليل مخالفت با اين سفر را خودداري عبدالمهدي از همراهي با تحريمهاي ايران اعلام كردهاند. سفر عبدالمهدي به تهران ميتواند به نوعي دهنكجي به امريكاييها باشد، آنهم در حالي كه اين روزها مخالفت با سياستهاي يكجانبهگرايي امريكا هزينه سياسي براي كشورها ندارد، بلكه برعكس خريداران بسياري پيدا كرده است.
از سوي ديگر سفر عبدالمهدي به ايران در ادامه سفر فدريكو موگريني، رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا به بغداد قابل ارزيابي است. عبدالمهدي مدتي است براي كاهش تنش بين ايران با ايالاتمتحده نقش ميانجيگري را آغاز كرده است. شايد بتوان گفت اولين كشوري كه در اين قامت وارد ميدان شد عراق بود. ايران از اين نقش عراق استقبال ميكند، چراكه معتقد است امنيت منطقه را بايد كشورهاي خود منطقه تامين كنند و ميانجيگري براي كاهش تنشها نيز بايد توسط كشورهاي خود منطقه دنبال شود.
در عين حال اين سفر با موضوع نفتكشها بهويژه توقيف نفتكش ايراني توسط انگليس و توقيف نفتكش انگليسي توسط ايران همزمان شده است. عادل عبدالمهدي ساعاتي قبل از ترك بغداد به سمت تهران تماسي از پني موردانت، وزير دفاع انگليس داشت. ميتواند اين تماس با سفر عبدالمهدي به ايران مرتبط باشد.
و نكتهاي كه از همه مهمتر به نظر ميرسد «احسان الشمري»، رييس انديشكده سياسي عراقي پيشتر تاكيد كرده بود، سفر عادل عبدالمهدي به تهران با هدف آمادهسازي بسترهاي لازم براي برگزاري كنفرانسي بينالمللي با نظارت اتحاديه اروپا در بغداد به منظور حل و فصل بحران موجود ميان ايالاتمتحده امريكا و ايران و انجام گفتوگو بر سر سرنوشت توافق هستهاي انجام ميشود. البته كه موضع ايران در قبال برجام روشن است، اما گويا عبدالمهدي پيشنهادهايي دارد كه مورد حمايت طرف اروپايي است. قرار است نخستوزير عراق اين پيشنهادها را با طرف ايراني در ميان بگذارد و زمينه برگزاري چنين نشستي را در نزديكترين زمان ممكن فراهم كند. شايد سفر يوسف بن علوي، وزير امور خارجه عمان كه قرار است شنبه آينده به تهران سفر كند هم در همين رابطه قابل ارزيابي باشد.
آمانو و سرنوشت برجام
به هر تقدير پيشبيني ميشود كه پرونده برجام با اقدامات تقابلي ايران در چارچوب برجام و كاهش سطح اجراي تعهدات ايران، در ماههاي آينده بارها و بارها به جز گزارشهاي دورهاي، موضوع جلسات شوراي حكام، گزارشهاي ويژه و فشارهاي سياسي به آژانس باشد. اينكه مديركل بعدي آژانس تا چه اندازه خود را وامدار قدرتهاي انتخابكنندهاش، به ويژه دولت ايالات متحده امريكا بداند كه مخالف سرسخت برجام است، در سرنوشت برجام تاثير بسزايي خواهد داشت. لحن، ادبيات و تفسيرپذير بودن گزارشهاي مديركل آژانس ميتواند تاثير زيادي براي پرونده هستهاي جمهوري اسلامي ايران داشته باشد و همانگونه كه وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران گفته ايران اميدوار است كه مديركل بعدي، مسير آقاي آمانو را ادامه دهد. اگر مديركل بعدي استقلال آمانو را نداشته باشد و خودش را وامدار كشورهاي تاثيرگذار در انتخابش بداند، اين احتمال وجود دارد كه محتواي گزارشهاي او در مورد برنامه هستهاي موثر باشد و اشكالاتي در مسير اجراي موفق برجام ايجاد كند.
همه مقصريم
آنچه جاي سوال دارد اين است كه اصلاح نقاط حادثهخيز يك محور خاص آن هم در محدودهاي حدودا شصت، هفتاد كيلومتري به اندازه جان چند ايراني ارزش دارد؟ و يا ندارد؟ اگر تمام آلام و آسيبهاي انساني را كنار بگذاريم و تنها براساس رقم اعلامي ارزش جان هر انسان (كه در پايينترين حالت 1.200.000.000 تخمين زده شده است) يك ضرب و تقسيم ساده بكنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه تنها در سال 1397 در تصادفات استان فارس حدود 1.628.400.000.000 تومان به كشور آسيب جدي وارد آمده است. رقمي كه براي پوشش ريلي تمام اين استان و تقريبا اصلاح همه جادههاي آن كفايت ميكند.