«در دولت آينده با تدبير خودمان با دنيا تعامل سازندهاي خواهيم داشت و هرگز با ساير كشورها به دنبال چالش نخواهيم بود.» اين عين عبارتي است كه حسن روحاني نه در قامت رييسجمهوري ايران، بلكه در قامت يك كانديداي ورود به كاخ رياستجمهوري در جمع هواداران خود در بجنوردِ خراسان شمالي، 6 سال و 1 ماه و 25 روز پيش بيان كرد؛ جملهاي كه به وضوح نشانگر خطمشي سياست خارجي فردي بود كه بعد از دوراني 8ساله و پرتنش با جهان كه منجر به قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و سنگينترين تحريمهاي تاريخ تا آن زمان شد، از تعامل با جهان سخن گفت و با پرداختن به مسائلي چون رفعحصر و تاكيد بر لزوم حلوفصل اين قبيل موضوعات و البته با حمايت قاطعانه سيدمحمد خاتمي رييس دولت اصلاحات و آيتا... هاشميرفسنجاني، رييس فقيد مجمع تشخيص مصلحت نظام، قدرت را در «پاستور» به دست گرفت.
تقريبا 48 ساعت پس از اين جملات، روحاني نيمي از آراي 36 ميليون ايراني حاضر شده پاي صندوقهاي راي را به نام خود ثبت كرد و با پيروزي در برابر محمدباقر قاليباف، سعيد جليلي، محسن رضايي، علياكبر ولايتي و محمد غرضي رسما به عنوان رييسجمهوري ايران تا سال 96 انتخاب شد؛ انتخابي كه در همان زمان بسياري از رسانههاي بينالمللي از آن به عنوان «رفراندوم نامحسوس» نام برده و در تحليلهايي از احتمال تغيير در رويكردهاي سياست خارجي سخن به ميان آوردند. ديري نپاييد كه اين اتفاق افتاد و با انتخاب محمدجواد ظريف و پيشنهاد او به مجلس براي كسب مقام وزيري امور خارجه جمهوري اسلامي و اعتماد پارلمان اصولگراي نهم به او، تحليلها رنگ حقيقت به خود گرفت. حالا مردي در راس دستگاه ديپلماسي ايران ايستاده بود كه محمود احمدينژاد در اقدامي كه ظريف، آن را «بزرگترين لطف تاريخ در حق خود» خوانده، از كار بركنارش كرده بود.
پيام انتخاب ظريف براي جهان واضح بود و روشن؛ «تعامل». چندماه بعد اين پيام در سطحي وسيعتر با ديدار وزراي امور خارجه ايران و امريكا به جهان مخابره شد. تنها چندساعت از پنجم مهرماه 92 گذشته بود كه بمب خبري منفجر شد. «محمدجواد ظريف و جان كري بعد از 34 سال بعد از انقلاب اسلامي ديدار كردند.» ظريف در حاشيه شصتوهشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد و با برنامهريزي قبلي در اولين مذاكره ايران و 1+5 در دولت يازدهم كه در سطح وزراي امور خارجه برگزار شد، شركت كرد. در اين مذاكره، جان كري، وزير امور خارجه وقت ايالات متحده امريكا نيز حضور داشته و با ظريف بر سر ميز مذاكره نشست. در حاشيه اين جلسه ظريف با كري ديدار و گفتوگويي دوجانبه را نيز ترتيب دادند؛ ديداري كه جزييات چنداني در رابطه با آن منتشر نشد.
پنجم مهرماه آن سال اما بهنظر روزي بلندتر از يك روز پاييزي معمولي بود. چنان كه در ساعات پاياني همان روز دومين بمب خبري منفجر شد و عاليترين مقامهاي اجرايي ايران و امريكا در گفتوگويي 15 دقيقهاي بر لزوم حلوفصل سريع مساله هستهاي ايران ازطريق ديپلماسي تاكيد كردند. آن ديدار و اين گفتوگو گذشت و گذشت درنهايت ايران و 1+5 به توافقي رسيدند براساس مشي برد- برد؛ توافقي كه درست در روزهايي كه نوبت به رشدش رسيده بود با تغيير دولت و مشي سياسي ايالات متحده امريكا مواجه شد و با خروج يكجانبه اين كشور و بدعهدي اروپاييها در عمل به تعهداتشان و استفاده جمهوري اسلامي از بندهاي 26 و 36 اين توافق هستهاي، برجام به كما رفت و مخالفان داخلي و خارجياش قدرتمندتر شدند تا رييس دستگاه ديپلماسي و قوه مجريه ايران، به قول حجتالاسلام دعايي روزي از «كابويهاي خارجي» طعنه بشنوند و روزي ديگر از «گاندوهاي داخلي.»
همان است كه بود
حالا از آن روزها بسيار گذشته؛ محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران در اقدامي بيسابقه از سوي وزارت خزانهداري ايالات متحده تحريم شده ولي سياست دولت تدبير و اميد همان است كه بود؛ «تعامل». با تحريم نوك هرم ديپلماسي ايران، حسن روحاني به عنوان رييسجمهوري، علي لاريجاني به عنوان رييس مجلس شوراي اسلامي، قاسم سليماني به عنوان فرمانده سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامي و محمود واعظي به عنوان رييس دفتر رييسجمهوري يكي پس از ديگري با ظريف ديدار كرده و هركدام در نوع خود از نقش او در پيشبرد اهداف جمهوري اسلامي سخن گفتند. «سخنگوي اصلي ايران در جهان» كه در برابر فشارهاي داخلي و خارجي سرخم نكرد اما در برابر بيمهري نهاد رياستجمهوري به خود و جايگاه و دستگاه تحت مديريتش در جريان سفر بشار اسد به تهران تا مرز خداحافظي با وزارت امور خارجه هم پيش رفت، حالا در داخل كشور دوباره موردحمايت مردم قرار گرفته ولي «گاندو»سازان و «گاندو»سواران گويا همچنان از او كينه به دل دارند كه از «محاكمهاش در 1400» سخن به ميان ميآورند.
روحاني روز گذشته در جمع مديران ارشد وزارت امور خارجه حاضر شد و در اظهاراتي ضمن انتقاد از بيمهريها به خود و وزير محبوبش توسط آنانكه «سختشان بود ديدن حصول توافقي بزرگ در كمتر از 100 روز، در حالي كه در 8 سال مذاكره قبل از اين دولت، پيشرفتي حاصل نشده بود»، دوباره سياست مدنظر خود براي رابطه با جهان را تكرار و اظهار كرد: «هم در دور اول و هم در دور دوم انتخابات، ديدگاه خود را در سياست خارجي به راي مردم گذاشتم و يكي از شعارهاي اصلي اين دولت تعامل سازنده با جهان بوده است و چه بسا يكي از دلايل اصلي بسياري از كساني كه پاي صندوق به بنده راي دادند، اين شعار بوده است. برقراري تعامل سازنده با جهان كار سختي است و اين در حالي است كه تقابل با جهان بسيار آسان بوده و نياز به هنرمندي ندارد اما اصل و اساس در روابط و سياست خارجي تلاش براي تعامل سازنده است و مقام معظم رهبري از اين موضوع با تعبير تعامل گسترده با جهان ياد كردند. لذا اين سياست نظام و مردم است. نظام بر مبناي نظر اكثريت استوار بوده و تمام مقامات مشروعيت خود را از مردم ميگيرند و جمهوريت در جمهوري اسلامي به معناي واقعي كلمه جمهوريت بوده و شعار نيست و قانون اساسي به صراحت اعلام كرده كه اداره امور مردم و كشور با راي مردم از طريق انتخابات گوناگون انجام ميشود.»
دوباره رفراندوم
گفتيم كه با انتخاب روحاني به عنوان رييسجمهوري و حضور ظريف در راس دستگاه ديپلماسي، تحليلها از تغيير در سياست خارجي ايران با ترجيح گزينه اعتدالگرا در برابر جليلي اصولگرا توسط مردم حكايت داشت. روز گذشته حسن روحاني كه همچنان «حقوقدان و وكيل» است و نه «سرهنگ و قاضي»، در ميان اظهارات خود و پس از آنكه به راس مردم به سياست تعامل سازنده با جهان مطرح شده توسط خود، تاكيد كرد، با يادآوري قانون اساسي به حاضران و مخاطبان تلويزيوني برنامهاي كه برخلاف اولين و آخرين نشست خبري ظريف، نصفه و نيمه پخش نشد، با اشاره به رمز بقا و ماندگاري جمهوري اسلامي، اظهار كرد: «اگر اصل ششم قانون اساسي به درستي اجرا شود، نظام ماندگار خواهد بود و اگر از اين اصل فاصله گرفتيم دير يا زود با مشكل مواجه خواهيم بود. اصل 6 و 59 قانون اساسي ماندگاري جمهوري اسلامي ايران را براي هميشه تضمين ميكند؛ يعني با اجراي اين دو اصل و البته همه اصول قانون اساسي كه منشور ملي است به هيچ عنوان هيچ قدرتي نه امريكا و نه ديگران، حتي اگر همه پشت سر هم قرار بگيرند، نميتوانند تغييري در نظام جمهوري اسلامي ايجاد كنند.»
رييسجمهوري با تأكيد بر اينكه اراده و نظر مردم پايه و اساس جمهوري اسلامي ايران را تشكيل ميدهد، خاطرنشان كرد: «نميتوان ساز جداگانهاي نواخت به گونهاي كه مردم خواستهاي داشته باشند و ما خواست ديگري را اعمال كنيم؛ اينكه اخيرا در دولت تصويب شد كه پول ملي از ريال به تومان تغيير كند، حركت در مسير خواست مردم است، همه بايد با زبان مردم سخن بگوييم و تابع خواست آنها باشيم. در نظام جمهوري اسلامي ايران همه حاكمان بايد نمايندگان مردم باشند و هيچكس مقامي بالاتر از نمايندگي مردم ندارد؛ لذا همه بايد تلاش كنيم در كنار مردم باشيم و همواره خواست و نظر مردم براي ما مهم باشد، نه آنكه چيزي را بر مردم تحميل كنيم. دولت موضوع تعامل سازنده و گسترده با جهان را به راي مردم گذاشت و مردم در دور اول به آن راي دادند و در دور دوم هم راي بالاتري به اين سياست دادند و اين به معناي آن است كه مسير ما درست است؛ اگر با مردم باشيم و راه و سخنمان با مسير اكثريت قاطع مردم كه فاصلهاي با آرمانهاي دين و انقلاب ندارد، يكسان باشد، موفق و پيروز خواهيم بود.»
رييسجمهوري ايران كه پيشتر نيز در اظهاراتي جداگانه بر خواسته قلبي خود براي برگزاري رفراندوم در ايران سخن گفته، اينبار اصول ششم و پنجاهونهم قانون اساسي را رمز بقاي جمهوري اسلامي توصيف ميكند. در اصل 6 قانون اساسي آمده است: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي اداره شود، از راه انتخابات.» اصل 59 قانون اساسي نيز آورده است: «در مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسي و مراجعه مستقيم به آراي مردم صورت گيرد. درخواست مراجعه به آراي عمومي بايد به تصويب دوسوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.» با اين تفاسير به نظر ميرسد رييسجمهوري دوباره از موضوع رفراندوم سخن گفته، موضوعي كه نه در گذشته اتفاق افتاد و احتمالا در آينده نزديك هم اتفاق نخواهد افتاد.
اگر ظريف، وزير نبود
رييسجمهوري ايران در بخش ديگري از اظهارات خود با بيان اينكه «هدف مهم در طول مذاكرات اين بود كه ميخواستيم به دنيا بگوييم برخلاف اينكه سالها تبليغ ميكردند ايران اهل منطق و مذاكره نيست و اهل تقابل و جنگ است، ايران اهل منطق بوده و از قدرت مذاكره برخوردار است»، اظهار كرد: «هدف ما اين بود كه به دنيا ثابت كنيم اينكه ميگويند ايران به دنبال بمب اتم است، دروغ است و برخلاف ادعاي آنان حق غنيسازي ايران كرسي بنشيند و شوراي امنيت سازمان ملل در قطعنامه 2231 اين حق را به رسميت شناخت؛ اين در حالي است كه عدهاي ميگفتند از طريق مذاكره نميتوان شوراي امنيت را تسليم حق كرد. اينكه تاكيد دارم برجام از بين رفتني نيست، يعني به واسطه آن ايرانهراسي را از بين برديم و دروغ بودن اينكه ميگفتند ايران اهل منطق و مذاكره نيست و به دنبال ساخت بمب اتم است را ثابت كرديم؛ همچنين PMD را كه به عنوان يك پابند به پاي ايران بسته بودند را باز كرديم و اينها پيروزيهاي دايمي برجام است كه در طول تاريخ هرگز از بين نميرود؛ حتي اگر 1+4 هم از برجام خارج شوند، اين افتخارات ماندگار خواهد بود.»
روحاني همچنين اعلام كرد: «بعد از توافق ژنو وارد مذاكرات مفصلتري شده و به توافق نهايي رسيديم، اما اين موضوع براي دشمنان خيلي سخت بود؛ صهيونيستها شب و روز نداشتند و مدام به امريكا و اروپا سفر ميكردند.» روحاني با بيان اينكه همه بايد توجه داشته باشيم صهيونيسم همواره با اين توافق مخالف بوده و آن را تا زماني كه كاملا از بين نرفته، رها نخواهد كرد، خاطرنشان كرد: «ارتجاع و تندروهاي امريكا هم همين نظر را دارند؛ لذا با هر قدمي كه به پيش بگذاريم از همه طرف وارد عمل ميشوند تا آن را خنثي كنند.» رييس شوراي عالي امنيت ملي ايران با بيان اينكه ترامپ يك جمله درست گفت و آن اينكه ايران در هيچ مذاكرهاي شكست نخورده است، افزود: «اگر در اين شرايط كسي بگويد كه حداكثر مطالبات در اين توافق حاصل نشده، كمي بيانصافي است، چراكه حتي با يك كشور دوست هم نميشود به يك توافق حداكثري دست يافت.» روحاني همچنين گفت: «توافق برجام اقدام بسيار بزرگي بود كه موفقيت آن را برعهده همه مسوولان بهويژه وزارت امور خارجه و شخص آقاي ظريف ميدانم؛ چنانچه آقاي ظريف وزير امور خارجه نبود و شخص ديگري اين مسووليت را برعهده داشت چه بسا به اين آساني به نتيجه نميرسيديم.»