سخنگوي جامعه روحانيت مبارز تذكر به يكي از اعضا بهخاطر همكاري
با «شوراي وحدت» را تكذيب نكرد
اختلاف در خانه پدري
فائزه عباسي
سالهاست كه ديگر «پدر» زمينگير شده و حرفش در خانواده چندان خريداري ندارد. زماني محور امور بود و حالا از اينكه پدرخوانده، بنامندش هيچ ابايي ندارند. بحث بر سر جامعه روحانيت مبارز است؛ تشكلي كه از سالهاي اول انقلاب تشكيل و بعد از انشعاب مجمع روحانيون مبارز به فصلالخطاب اصولگرايان تبديل شد. اما كمكم با ظهور و بروز چهرههاي جديدتر و تغيير خطمشيهايي، عملا چهرههاي قديميتر كنار رفتند و چهرههاي ديگر جاي آنها را گرفتند. با همين ضرباهنگ ملايمي كه براي تغيير در پيش گرفته بود، شخصيتهاي تاثيرگذار هم كمتر تمايل پيدا كردند تا در اين ميدان حاضر شوند. نمونه آن هم علياكبر ناطق نوري، امامي كاشاني، حسن روحاني و ديگر چهرههايي كه ديگر حاضر نيستند در جلسات جامعه روحانيت مبارز حاضر شوند؛ هرچند مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني و حجتالاسلام مهدي طباطبايي از شخصيتهايي بودند كه پيش از رحلتشان انتقادهاي جدي به اين تشكل را وارد ميدانستند و بر سر همين انتقادات، آنها هم ديگر در اين جلسات پا نگذاشتند. حالا اما طغيان «نو اصولگرايان» در برابر شيوخشان، مشكل ديگري است كه در كنار اختلافات درون تشكيلاتي، مشكلاتشان را بيشتر از گذشته نمايان كرده است. ماجراي «جمنا» و انتخابات سال 96 موضوعي است كه همين اختلافنظرها در آن مطرح شد. قرار بود در آن انتخابات، جامعه روحانيت مبارز بار ديگر به محور انتخابات تبديل شود اما نهايتا خروجياي كه بهدنبال داشت، چيزي جز چندصدايي نبود. تا آنجا كه برخي احزاب اصولگرا حاضر نشدند از اين طيف حمايت كنند و حتي انتقادات بسياري نسبت به عملكرد آن مطرح شد. با گذشت 2 سال از انتخابات 96 با پيدا شدن سر و كله تشكلات جديد براي به وحدت رساندن اصولگران، باز علامت سوال متوجه جامعه روحانيت مبارز است؛ آن هم با اين مضمون كه قرار است در اين ميدان چه نقشي را ايفا كنند؟!
شوراي وحدت و معضل شيخوخيت
چندماهي ميشود كه «شوراي وحدت» با همان سازوكار ايجاد يك هماهنگي براي انتخابات اسفندماه، لقلقه زبان اصولگرايان شده و قرار است رسالتي كه در «جمنا» به دليل ايرادات، اگر نگوييم ناكام، حداقل ناقص مانده بود را ادامه دهد. اما آنطور كه از ظواهر امر پيداست، اين تشكل هم مانند «جمنا» چندان به محور بودن جامعه روحانيت مبارز اعتقادي ندارد و ترجيح ميدهد امور را بدون اين تشكل به پيش ببرد.
وقتي جامعه روحانيت مبارز كمكم خود را از آن جايگاه و نقشي كه داشت به دور ديد، به سمت يك تغييرات بنيادين رو آورد و كار را از تغيير اساسنامهاش آغاز كرد. پس از اين تغييرات بود كه جلساتش را با احزاب اصولگرا كليد زد. آنطور كه اعضاي اين تشكل ميگفتند، اين جلسات براي رسيدن به يك راهحل براي انتخابات مجلس يازدهم آغاز شده است اما بيشتر به نظر ميرسيد اين رويكرد، به نوعي شروعي بود با هدف رسيدن به دوران رنسانس جامعه روحانيت. البته آنها به انحاي گوناگون تلاش كردند تا اين محوريت و وحدت را با شتابي ملايم بازگردانند؛ به همين دليل نيز از هر تريبوني كه به دست آوردند، اعلام كردند كه نميخواهند محوريت كار باشند. شاهد عيني اين ادعا، آن جمله مصباحيمقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز است كه در آخرين نشست خبرياش ميگويد: «جامعه روحانيت مبارز بنا ندارد كه محوريت انتخابات را بر عهده گيرد بلكه ما به دنبال وفاق حداكثري نيروهاي انقلابي و ارزشي هستيم.»؛ موضعگيري صريحي كه نشان ميدهد جامعه روحانيت مبارزه ميخواهند از يكسو اين اطمينان را به احزاب و تشكلهاي اصولگرا بدهند كه قرار نيست روياي ليدري را از آنها بگيرند و از سوي ديگر، فراخواني بدهند تا براساس آن، وحدت حداكثري كه اصولگرايان از آن صحبت ميكنند، محقق شود. اما مهمتر از آنچه مصباحيمقدم به زبان آورد، فراخواني انتخاباتي بود كه از سوي موحدي كرماني، رييس شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز صادر شد. اين روحاني پا به سن گذاشته، در 30 خردادماه امسال گفت: «ما به دنبال وحدت مبتني بر ارزشها هستيم. تعصب گروهي و سهمخواهي گروهي به عنوان يك آفت و خطر بزرگ است، صراط مستقيم انقلاب اسلامي، خط ولايت و رهبري است.» اما اين فراخوان موحديكرماني و آن اطميناندادنهاي مصباحيمقدم، چندان به دل متوليان شوراي وحدت ننشست و درنتيجه، لبيكي از سوي صاحبان شوراي وحدت به گوش نرسيد. بياعتنايي شوراي وحدت به جامعه روحانيت مبارز اما تا آنجا به پيش رفت كه حتي در جريان نشستهاي اين شورا، دعوتنامهاي براي اعضاي آن تشكيلات سياسي- مذهبي صادر نشده است. با اين حال، آنطور كه خبرآنلاين در گزارشي نوشته است، گويا سيدرضا تقوي، يكي از چهرههاي حاضر در اين تشكل روحاني در جلسات شوراي وحدت حضور پُررنگي دارد.
اولتيماتوم موحديكرماني
سيدرضا تقوي كه پيشتر نقش پررنگي در تحركات جامعه روحانيت داشت، بعد از تغييرات در ساختار دروني جامعه روحانيت چندان نقش بارز و محسوسي نداشت و كمكم به حاشيه رفت و شايد از همين روست كه او اين روزها دايره فعاليتش را مستقلا گسترده كرده است. چندي پيش بود كه خبر رسيد تقوي با طيفي از وزراي دولت احمدينژاد همچون كامران دانشجو بهدنبال برنامهريزي براي معرفي كانديدا در انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۰ است.
جديدترين خبر اما معطوف به انتخابات اسفندماه 98 بود. آنجا كه براساس اخبار رسيده به خبرآنلاين، سيدرضا تقوي با شركت در جلسات شوراي وحدت بدون هماهنگي با جامعه روحانيت، تلاش كرده خود را وارد سازوكار انتخاباتي شوراي وحدتيها كند؛ حضوري كه چندان به مذاق اعضاي جامعه روحانيت مبارز خوش نيامده و آنطور كه شنيدهها حكايت دارد، حتي هشدار موحدي كرماني را هم در پي داشته است.
خبرآنلاين در گزارشي مينويسد: «گفته ميشود در پي حضور رضا تقوي در جلسات شوراي وحدت، آيتالله موحديكرماني از او درباره چرايي حضور مستقلانه و بدون هماهنگي با جامعه روحانيت در اين جلسات گلايه كرده است. تقوي نيز اين حضور را از جايگاه شخصيت حقيقي خود دانسته است، نه عضوي از جامعه روحانيت. درنهايت تصميم به رايگيري در جلسه اخير جامعه روحانيت ميگيرند و اكثريت قاطع اعضاي اين تشكل مخالف حضور تقوي در جلسه شوراي وحدت بودهاند. رايگيرياي كه به نظر ميرسد اولتيماتوم آخر جامعه روحانيت به اين چهره تكرو بوده است.
سكوت معنادار
بعد از انتشار اين اخبار اما صدايي نه مبني بر تاييد خبر و نه مبني بر تكذيبش از درون جامعه روحانيت مبارز به بيرون درز نكرد. مصباحيمقدم به عنوان سخنگوي اين تشكل اولين شخصيتي بود كه ميتوانست چند و چون ماجرا را توضيح دهد اما او در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» درباره صحت و سقم تصميم جامعه روحانيت مبارز نسبت به شركت نكردن اعضاي اين تشكل در شوراي وحدت، گفت: «بايد برويد از هركسي كه اين خبر را داده است، بپرسيد و او بايد از صحت و سقمش بگويد.» مصباحيمقدم اما در نهايت حاضر نشد توضيحي در اين رابطه بدهد و به همين يك جمله اكتفا كرد. پس از مصباحيمقدم، مشخص بود كه سيدرضا تقوي از جمله افرادي است كه دانستههاي بسياري درباره اين ماجرا دارد اما او هم بدون آنكه اين خبر را تاييد يا تكذيب كند، حاضر به توضيح در اين رابطه نشد و در پاسخ به پرسش «اعتماد» تنها به گفتن اين جمله اكتفا كرد: «از آقاي مصباحيمقدم بپرسيد!» حال اينكه ارجاع تقوي به مصباحيمقدم ناشي از زمزمههاي اختلافنظر ميان آنها بوده يا ناشي از مسووليتي كه در سمت سخنگويي اين تشكيلات سياسي- مذهبي دارد، بهنظر موضوعي قابلتامل است.
جامعه روحانيت نمايندهاي در شوراي وحدت ندارد
حسن ابراهيمي از اعضاي جامعه روحانيت مبارز نيز درباره رايگيري اين تشكل درباره ممنوعيت شركت كردن اعضا در جلسات شوراي وحدت به «اعتماد» گفت: «هيچگاه چنين موضوعي نبوده كه جامعه روحانيت مبارز بتواند عضو يك تشكل ديگر باشد يا در جلسات تشكل ديگري حضور داشته باشد؛ اين خلاف مقررات است.» او ادامه ميدهد: «جامعه روحانيت بايد آن حالت پدري خود را حفظ كند؛ اگر به توافقي رسيدند، ميتواند اين توافق را تاييد يا رد كند اما اينكه در جلسات شركت كند يا عضو تشكلي شود، چنين چيزي هيچگاه وجود نداشته است.» ابراهيمي در پاسخ به پرسش ديگر «اعتماد» مبني بر اينكه گفته ميشود سيدرضا تقوي در برخي جلسات «شوراي وحدت» شركت كرده و به همين دليل به او تذكراتي داده شده است نيز ميگويد: «آقاي تقوي يك شخصيت آزاد اما جامعه روحانيت مبارز يك تشكيلات است و افراد بدون هماهنگي با اين تشكل نميتوانند به عنوان عضو جامعه روحانيت مبارز در جلسات شركت كنند. يعني اگر قرار است با نمايندگي از اين تشكيلات در جلسات «شوراي وحدت» حاضر شود بايد با تصويب جامعه روحانيت مبارز باشد كه البته در حال حاضر جامعه روحانيت مبارز هيچ نمايندهاي در جلسات شوراي وحدت ندارد.» او درباره تذكر به سيدرضا تقوي هم ميگويد: «آقاي تقوي آزاد است؛ ميتواند در جلسات شركت كند اما با نام جامعه روحانيت مبارز و بدون هماهنگي جامعه روحانيت مبارز نميتواند در اين جلسات شركت كند.»