گفتوگو با محمد سلطانيفر، روزنامهنگارو استاد دانشگاه
اكانتهاي ناامن با خبرهاي درست بياثر ميشوند
فاطمه باباخاني
موضوع اكانتهاي ناامن با انتخابات امريكا كه در آن دونالد ترامپ به پيروزي رسيد، برجسته شد. كارشناسان و رهبران حزب دموكرات در اين كشور ترامپ و جمهوريخواهان را متهم كردند از اين اكانتها براي تغيير نظر رايدهندگان استفاده كردهاند. در خاورميانه و در ايران نيز موضوع اكانتهاي ناامن همواره مطرح بوده؛ به ويژه در روزهاي گذشته كه مشخص شد سياستگذاران عربستاني از اين حربه براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي استفاده كردهاند و فيسبوك اكانتهاي فيك بسياري زيادي كه در رابطه با عربستان بودند را معلق كرد. حالا اين اكانتها در شبكههاي مختلف مجازي هستند و نميشود مطمئن بود كه براي هميشه از بين رفتهاند و به فعاليت خود ادامه نميدهند. گاهي حتي يك سرچ ساده در اين شبكه اجتماعي نشان ميدهد برخي مطالب كه شبيه دست نوشته از سوي يك شخص هستند، بارها و بارها از سوي كساني منتشر شدهاند كه اكانتهاي ناامن هستند. موضوع «اكانتهايناامن» اين روزها بسيار پررنگ شده و در رسانههاي مختلف خارجي درباره آنها صحبت ميشود و از كاركرد اين اكانتها به عنوان ابزار قدرت براي مقابله با دولتها، پيروزي در جنگها و... گفته ميشود. در گفتوگويي كه ميخوانيد، درباره اين اكانتها، ابزار قدرتشان و راههاي مقابله با آنها با، محمد سلطانيفر، دكتراي روزنامهنگاري و دانشيار گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامي صحبت كرديم.
اكانتهاي ناامن با انتشار اخبار دروغين افكار عمومي را متشنج ميكنند و موفق ميشوند فضايي مسموم در عرصه خبررساني به وجود بياورند، با اين اكانتها چطور ميتوان مقابله كرد؟
واقعيت اين است در برابر اين اكانتهاي ناامن ما هيچ كاري نميتوانيم بكنيم؛ به اين معنا كه جلوي انتشار آنها را بگيريم. اين سيستم پيچيدگيهاي زيادي دارد. هر چقدر به دنبال اين برويم كه آنها را هك كرده و ناكارآمد كنيم به اشكال مختلف ديگري به اين سيستم ورود پيدا ميكنند. تنها راه ناكارآمد كردن اين اكانتها به واسطه آموزشي است كه به مردم جهت استفاده يا عدم استفاده از محتواي از آنها ميدهيم. بايد فرهنگسازي درست و قوي براي مردم انجام شود تا خود مردم نسبت به اين اكانتها آگاهي پيدا كرده و با آنها مقابله كنند. چون فضايي كه اين اكانتها ايجاد ميكنند مانند بازاري است كه اگر مورد اقبال عمومي قرار بگيرد، رشد پيدا ميكند و هرروز قدرتمندتر ميشود. اما اگر مردم آگاه شوند و توان تشخيص سره از ناسره و درست و غلط را از هم داشته باشند، اين اكانتها هم مورد پذيرش قرار نميگيرند و شاهد بازنشر مطالب مرتبط با اين اكانتها نيز نخواهيم بود. در اين حالت مردم به راحتي ميتوانند اخبار دروغين و جعلي را تشخيص دهند و تنها به منابع معتبر استناد كنند و كارايي اين اكانتها هم از بين ميرود.
عمده اين خبرها اتكايشان به افشا كردن اسرار و خبرهايي است كه عنصر درگيري در آن مستتر است؛ جامعه چطور ميتواند بين انبوه خبرهايي كه روزانه پخش ميشود و داراي جذابيت است، خبرهاي درست را تشخيص دهد؟ در واقع اين آموزش و آگاهرساني كه از آن صحبت ميكنيم، چطور قرار است اتفاق بيفتد؟
منابع رسمي اگر ياد بگيرند با سرعت بالاتر و با صحت، درستي و حرفهايگري اخبار را منتشر كنند، ميتوانند به راحتي جاي اين منابع غيررسمي را پر كنند. حرفهايگري به اين معنا است كه سرعت بيشتري به انتشار اخبار بدهيد تا زودتر از اخبار جعلي مطالب را به شكل كامل پوشش و به منابع رسمي و خودي اعتبار دهيد. در غير اين صورت بايد بپذيريم به دليل جذابيتهاي ظاهري اين اخبار كه مطالب در آنها وارد فضاي افشاگرايانه ميشوند، قاعدتا افكار عمومي آنها را قبول كرده و نسبت به ساير اخبار منتشره از سوي نهادهاي رسمي هم دچار ترديد ميشوند. متاسفانه منابع رسمي در حال حاضر جذابيت، سرعت، اعتبار و وثوق لازم را ندارند و به همين دليل است كه منابع جعلي اخبار خود را به گونهاي ميتوانند پخش كنند كه از سوي افراد مختلف در جامعه مورد استقبال قرار گرفته و به سرعت در يك سطح گسترده بازنشر داده شوند.
زماني كه از منابع رسمي صحبت ميكنيد، تمركز شما روي كدام منابع است؟ آيا منظور رسانههاي مكتوب است يا عمده تمركز روي صدا و سيما قرار دارد كه طيف گستردهاي از مخاطبان را هدف قرار ميدهد؟
در يك كلام صحبت از رسانههاي رسمي است كه شامل رسانههاي مكتوب مانند روزنامهها، خبرگزاريها، صدا و سيما و ساير منابعي كه هويت و شناسنامه دارند و توانستهاند وارد عرصه تاثيرگذاري و جريانسازي در حوزه اخبار داخلي باشند، ميشود. اين منابع اعم از بخش دولتي و خصوصي است. يعني خبرگزاريهاي دولتي و خصوصي، صدا و سيماي خصوصي و دولتي و مطبوعات كه نسبت به دو مورد اول مرجعيت در حال حاضر نسبت به آنها بالاتر است و درجه تاثيرگذاري بالايي دارند. همه اين رسانهها ميتوانند در جلوگيري از اعتبار و گسترش اخبار منتشر شده توسط اكانتهاي جعلي نقش بازي كنند.