• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4443 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ مرداد

خطر تازه‌اي كه در توييتر به خوبي ديده مي‌شود

حق تغيير انديشه از ما گرفته شده است

ترجمه: فريده وكيلي

 

 

كاربران توييتر، براي اجتناب از انگ دورويي، مصرانه بر عقايد اظهار شده خود پافشاري مي‌كنند. اما آنها نمي‌دانند كه اين موضوع گفتمان عمومي ما را دچار آسيب مي‌كند و به آن لطمه مي‌زند.

همه‌چيز مي‌توانست كاملا متفاوت باشد. در بعضي ابعاد مشابه، از شبكه اجتماعي به‌عنوان عرصه‌اي براي شكل‌گيري بهتر گفتمان سياسي استفاده مي‌شود، جايي كه عقايد و نظرات به راحتي بيان و شنيده مي‌شوند، جايي كه ما به تعصبات خود مجال چالش مي‌دهيم، به عقايد مخالف خوشامد مي‌گوييم و از ديگراني كه دنيا را متفاوت از ما مي‌بينند، مي‌آموزيم.

اما متاسفانه ما در بعد ديگري هستيم. ما انسان هستيم، مي‌توانستيم به‌جاي تهديد حيات زندگي اجتماعي تاثير مفيدي بر آن داشته باشيم و زماني كه مصالحه بيش از هر زمان نياز است نشان دهيم كه شبكه اجتماعي تنها براي تضمين قبيله‌گرايي و ناسازگاري طراحي نشده است. اكنون نوبت ما‌ است كه ابتدا اين دستكاري‌هاي مهندسي شده را تاييد و سپس در مقابل آن مقاومت كنيم و يك ‌بار ديگر مهم‌ترين آزادي خود را به اثبات برسانيم: آزادي تغيير انديشه.

درباره تاثير اتاق پژواك بسيار نوشته شده است، گرايش ما براي قرار گرفتن در محيطي همسو با نظرات ما و فاصله گرفتن از كساني كه داراي عقايد مخالف با ما هستند. اين ما را ترغيب مي‌كند تا دنيا را بيشتر تقسيم شده بين خود و ديگران ببينيم و اختلافات خود و ديگران را بيش از حد واقع بيان كنيم. اما اين داستان بيش از اينها با گره‌هاي موجود در ارتباط است.

يكي از نكات پرطرفدار توييتر اين‌ است كه به ما اجازه ثبت بي‌شمار افكاري را مي‌دهد كه در لحظه از ذهن ما عبور مي‌كنند. اما شايد اين ثبت عمومي افكار تغيير آن‌ را نيز براي ما دشوارتر كند. براي مثال، اگر شخصي سال‌ها درباره خطرات نخست‌وزير شدن «جرمي كوربين» توييت كرده باشد، هر تعديلي در اين تفكر يقينا با حجم بي‌شماري از يادآوري‌ توييت‌هاي قبلي او در‌باره اين موضوع مواجه خواهد شد. ثابت‌قدم بودن در عقيده خود بسيار آسان‌تر است تا پذيرش خطر رياكار خوانده شدن. در اين مسير، توييتر هم ما را ترغيب مي‌كند به تفكري كه در اصل متعلق به گذشته است، متعلق به نسخه گذشته ما.

در اينجا ما با مشكل عميق‌تري روبه‌رو هستيم. عقايد گذشته ممكن است به‌خوبي مورد تاييد عموم قرار گرفته باشد- به‌ويژه اگر با عبارات تندي بيان شده باشند. لايك‌ها، ريتوييت‌ها و فالوئرها هم آن ‌را تشديد مي‌كنند؛ اين عمل اعتيادآور است. بعضي افراد از خود يك برند مي‌‌سازند: آنها، براساس آنچه پيش‌بيني مي‌شود بگويند، يا مورد نفرت، يا مورد علاقه فراوان قرار مي‌گيرند (كه هر دو در توييتر داراي ارزش يكسان است).

اين مي‌تواند سودآور باشد. در مثال بالا، اگر برند شما بر مبناي عدم علاقه به كوربين شكل گرفته باشد، هر علامتي از ابهام در نظرات شما نه‌تنها شما را متهم به رياكاري مي‌كند، بلكه تهديدي خواهد بود به روش كاري شما. براي سايرين نيز موجب خدشه‌دار شدن اعتماد مي‌شود. اين اتفاق قبل از آنكه شما به بخش آيكون‌ها و پرچم‌هايي كه معمولا با توييتر همراه است وارد شويد، رخ داده است: تلاشي كه شما براي توصيف خود مي‌كنيد به توجيه شما تبديل مي‌شود.

بسياري از مردم در توييتر فعال نيستند و خوشبختانه بخش عمده‌ جمعيت به آن وابسته نيستند. اما سياستمداران و روزنامه‌نگاران- با وجود همه مسائل، داراي قدرت بالايي هستند- تقريبا به‌طور يكسان در آن حضور دارند و آنچه در آنجا اتفاق مي‌افتد تاثير نابرابر موضوعات است. بسيار وسوسه‌انگيز است كه خطاهاي سياست‌هاي يك‌طرفه خود را در توييتر توجيه كنيم و بسيار ساده‌لوحانه است اگر ما به آن به‌عنوان يك فعاليت خنثي در حد اعلاميه‌هاي محلي نگاه كنيم.

سرزنش كردن تكنولوژي مسووليت ما را لغو نمي‌كند. چون در قلب آن انسان‌ها واقع شده‌اند: ضعيف، آسيب‌پذير و نيازمند. اگر ما مي‌توانيم آنچه را كه شبكه اجتماعي بر سر ما مي‌آورد ببينيم، مي‌توانيم كاري متفاوت انجام دهيم.

تغيير انديشه، يا دادن فرصت به شرايط تازه براي ارايه تغييرات بزرگ‌تر و حفظ آرمان‌ها، شرط اصلي براي اجتناب از تك‌قطبي شدن است كه خود آفت بيشتر سياست‌هاي ما ‌است. تغيير انديشه عمل رياكارانه‌اي نيست، اما داشتن اين ادعا و بي‌اعتنا باقي ماندن نسبت به تغييرات جهان عمل رياكارانه‌اي‌ است. ما به افراد سرشناس و داراي نفوذ بيشتري نياز داريم تا از محبوبيت ناچيز خود صرف‌نظر كنند و شجاعت انگ‌هاي اجتناب‌ناپذيري از قبيل بي‌ثباتي را داشته باشند. شايد ما هم بتوانيم با ايجاد فرصت براي آنها كمتر موجب سرشكستگي شويم. گاهي اوقات به‌ نظر مي‌رسد كه توييتر ما را به اسارت غريبي گرفته است. اما قبول اين مطلب كه ما هم دچار بدفهمي شده‌ايم راهي است براي رهايي از آن و نياز به آن هرگز به اين اندازه اهميت نداشته است.

روزنامه گاردين

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون