• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4443 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ مرداد

اي نماز تو عاشقانه...

حسين منزوي

 

 

گر به شوقت نيافريد خدا، از چه كرد اين جهان پديد خدا؟

علي ‌اي مير پهلوان عرب!

زير تيغت سر يلان عرب

اي در خيبر از تو كنده شده!

وز تو لات و هبل فكنده شده!

خصم شد هر كه كردگار تو را

بوسه زد تيغ ذوالفقار تو را

اي مناجاتي شبانه! علي!

اي نماز تو عاشقانه! علي!

آن چناني كه تير، وقت دعا

كشد از پا برون طبيب، تو را

نيز در وقت سجده بر سر تو

مي‌زند تيغ خصم كافر تو

شانه‌هاي تو، آه! قامت تو

آن ستون‌هاي استقامت تو

بار اندوه عالمي مي‌برد

دل تو غصه جهان مي‌خورد

شب كه مي‌شد تو بودي و غم تو

-عالم رنج و راز- عالم تو

تا كه پنهان ز خلق زير گليم

ببري شام كودكان يتيم

علي! ‌اي پر و بال هم قفسان!

خود پر از درد و دردمند كسان!

اي درِ شهر علم مصطفوي!

علم سبز حلم مرتضوي!

اي علي!‌ اي تو را هنوز فغان

در دل چاه‌هاي كوفه نهان

حق كه ديوار كعبه منشق كرد

هم تو را طفل دامن حق كرد

كعبه در ظاهر ابتداي تو بود

كوفه در ظاهر انتهاي تو بود

تو ولي، بي‌زمان و هنگامي

هم بي‌آغاز و هم بي‌انجامي

بودي و آسمان نبود هنوز

هم زمين، هم زمان نبود هنوز

گر به شوقت نيافريد خدا

از چه كرد اين جهان پديد خدا؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون