• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4482 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۵ مهر

دموكراسي چگونه سنجيده مي‌شود؟

سارا كريمي

مساله چيست؟

دموكراسي سنجيده، دموكراسي را پديده‌اي ذهني- نظري مي‌داند و مي‌كوشد شكست‌هاي آن را از طريق پيشنهاد راه‌هايي براي تاثيرگذاري بر ذهنيت نيروهاي دخيل از سر راه بردارد. كتاب سه بخش اصلي دارد كه بر سه مفهوم استوار است؛ اولويت‌ها، باورها و ارزش. از منظر نويسنده دموكراسي مبتني بر اولويت‌ها (كه در كتاب رجحان‌ها ترجمه شده است) دموكراسي معمولي است كه اصل انتخاب فردي بر مبناي اولويت راي‌دهنده را رعايت مي‌كند. دموكراسي كه خواهان تامين منافع حداكثر جامعه است، اما ممكن است به سادگي با ارزش‌ها و باورهاي بنيادين در تناقض قرار بگيرد و در نهايت نتيجه آن ارزش‌هاي يك جامعه را دنبال نكند. نويسنده با پذيرش مشروعيت اولويت‌هاي فردي، قصد دارد راهي را پيشنهاد دهد كه اين مشكلات تخفيف پيدا كرده و از سر راه دموكراسي كنار بروند. راه‌حل او «دموكراسي سنجيده» است. دموكراسي سنجيده از منظر گودين، آن است كه باورها و ارزش‌ها بر اولويت‌هاي فردي حكم برانند. چون اين كار پاياتر و كارآمدتر است اگر به صورت دروني انجام شود. گودين تكنيك‌هايي را پيشنهاد مي‌كند كه از طريق آنها «افراد تخيلات خود را در قالب‌هاي ادبي، هنري يا زندگينامه‌هاي خودنوشت به عموم ارايه دهند. مجسم كردن خود در موقعيت ديگران و تصور اينكه از ديدگاه آنها گزينه‌ها چه حالتي ممكن است داشته باشند، امكان دارد ارزيابي كلي ما از گزينه‌ها را از نو شكل دهد.» در واقع اميد گودين در اين است كه با اين كار افراد همدلي بيشتري نسبت به يكديگر پيدا كرده و در تعيين آراي خود به منافع اعضا، گروه‌ها و نيروهاي ديگر اجتماعي نيز توجه داشته باشند. به اين ترتيب، دموكراسي محملي براي رفع تعارض‌ها و تامين منافع حداكثري در جامعه شود.

اثر كجا ايستاده است؟

موضع نويسنده در بنياد برداشت ساده‌سازي شده، سطحي و خوشبينانه‌اي از نگاه هگل به دموكراسي است. سوژه خودبنياد هگلي همان قدر كه نيازمند و عامل دموكراسي است، همان قدر هم منشأ مشكلات و مسوول بن‌بست‌هايي است كه ممكن است به آن دچار شود. هگل دعوي هوشمندانه و عميقي را در مواجهه با نگاه كانتي به سوژه طرح مي‌كند. نظريه او تناقض دروني نظريه كانت در استوار كردن بنياد داوري‌هاي خرد بر عقل سليم (كه حكمت عاميانه هم ترجمه شده است (common sense) را بيرون مي‌كشد و با دروني كردن اين تناقض در روش ديالكتيك، فصل‌الخطاب مشروع هر تناقض را خرد نقاد (critical reason) معرفي مي‌كند. خردي كه در جدال با تناقض موجود در ميدان واقعيت برترين استدلال را ارايه مي‌كند. به اين ترتيب تفكر مفهومي براي هگل به اوج بلوغ خرد تبديل مي‌شود و نظر به عمل مشروعيت مي‎بخشد. همين جا است كه وجه نظري سوژه بر وجه مادي زندگي او رجحان پيدا مي‌كند و آموزش نظري به مسيري براي نهادينه كردن ارزش‌ها و باورهاي بنيادين خرد، به عنوان عنصري كليدي شناخته مي‌شود. كتاب گودين نيز مي‌كوشد مبتني بر همين نگاه، همدلي را در آموزش چارچوب‌هاي ارزشي جامعه بگنجاند و از اين طريق كاستي‌هاي عملي رسيدن به دموكراسي را جبران كند. او مي‌كوشد در سه بخش توضيح دهد كه چطور عاملان دموكراسي مي‌توانند سنجيده (reflective) بينديشند، يا به ابزار آن مجهز شوند و از اين طريق به هنگام راي دادن فراتر از منافع فردي خود را در نظر بگيرند و براي ساختن جامعه‌اي بهتر نقش‌آفريني كنند.

مواجهه انتقادي با متن

پربسامدترين نقد هگل، نقد ماركس بود كه خود را وام‌دار او مي‌دانست اما مي‌خواست «هگل را كه بر سر خود ايستاده، به روي پاهايش بازگرداند.» نقد رجحان دادن وجه نظري انسان به وجوه مادي هستي او، نه فقط از سوي ماركس كه از منظر هايدگر و حلقه بازل (نيچه، ديلتاي و بوكهارت) هم مطرح شد و جريان‌هاي انتقادي در قرن بيستم و بيست و يكم را شكل داد. حرف اصلي در اين نقد اين بود كه فلسفه چگونه با اولويت دادن به وجه نظري و انديشگي مي‌تواند بدون محدود كردن تجربه‌هاي مادي و ملموس، سامان زندگي را در دست بگيرد؟ دقيقا پرسشي كه مي‌توان از كتاب «دموكراسي سنجيده» پرسيد؛ اين است كه چطور مي‌توان با وجود تجربه‌هاي متنوع، خاستگاه‌هاي نابرابر اقتصادي - اجتماعي و كثرت نظام‌هاي فرهنگي، تنها با آموزش ارزشي افراد را قانع كرد كه به جاي دنباله‌روي از منافع خود با ديگران همدلي كنند؟ اين سطح از تكيه بر آموزش نظري و نيز خوش‌بيني به اقناع انسان به عنوان سوژه شناسنده و نه هستي مادي كه تجربه‌هاي لذت و درد شناخت او را مي‎سازند، باعث شده كه تصوير فانتزي از گفت‌وگو بر سر منافع و تصميم‌گيري درباره آن شكل بگيرد. از سوي ديگر متن نخبه‌گرايي هگلي را نيز حفظ مي‌كند و با برشمردن مشكلات دموكراسي يكي از آنها را تناقض ميان ارزش‌هاي والاي خرد و نيز تشخيص‌هاي عاميانه مي‌داند. در همين جا اين پرسش طرح مي‌شود كه صاحب خرد چه كسي در نظر گرفته مي‌شود و محصول آموزش اذهان عامه كيست؟ كتاب چه كسي را به عنوان نخبه تعريف مي‎كند و چگونه او را در جايگاه آموزش‌دهنده مي‌گذارد؟ در همين جا است كه برخورد سطحي نويسنده با فلسفه‌اي كه از آن دم مي‎زند، آشكار مي‌شود. چرا كه كسي مانند هگل چونان نخبگي را در ديالكتيك ميان عمل و نظر بافت كه از آن روشي متقن پديد آمد كه بعدها توسط منتقدان او نيز به كار گرفته شد. اما روش كم‌مايه و كم‌جان كتاب، جز اميدواري ساده‌انديشانه به اصلاح فرآيندهاي جامعه از طريق نصحيت چيز ديگري به دست نمي‌دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون